زندگینامه
تاريخ نشان داده
است كه ميان شرايط اجتماعي و تكامل انديشه روشنفكران تاثير متقابلي حكمفرماست.
معمولاً يك روشنفكر حساس و صادق در يك محيط غيرانساني احساس خفگي ميكند و عليه
نابرابري و استثمار دست به طغيان ميزند. او با نيروي انديشهاش كه از طريق سخن گفتن
و نوشتن بيان ميشود، عليه سيستم فاسد جامعهاش اعلان «جهاد» ميكند. واضح است كه
اين وظيفه چندان ساده به نظر نميرسد، چرا كه متضمن رويارويي شديد ميان يك سيستم
پرقدرت مادي و يك انديشه به ظاهر ضعيف است. با همه اينها، صحيفة تاريخ پرصفحة
بشريت نمونههاي بسياري را شاهد است كه در اين روياروييها، يك انديشه تنها،
هنگامي كه قادر به بسيج تودهها گردد، همة سدها و موانع را از سر راه برداشته و بر
بزرگترين قدرت مادي نهفته در يك انسان يا يك سيستم نيرومند، فائق مي آيد. تقريباً
همة ملتها داراي يك چنين مردان بانفوذ انديشمندي درميان خود بودهاند. ايران با
فرهنگ و تمدّن غني و باشكوه خود، انديشمنداني به جهان تقديم كرده است كه نه تنها
بر ايرانيان، بلكه بر انديشه بشريت تاثير عميقي بجاي گذاشتهاند. دكتر علي شريعتي
يكي از اين روشنفكران چند بعدي است كه نامش در كنار بزرگاني چون فرانتس فانون، ژان
پل سارتر، ژاك برك، گورويچ، آلبر كامو و لوئي ماسينيون كه بر قلمرو انديشههاي
جهانيان حاكم بودهاند، ثبت است.