ايجاد علاقه به مطالعه و تحقيق و تشويق آن مدت زمان طولاني است كه در سر لوحه برنامه هاي توسعه و پيشرفت كتاب قرار گرفته است. اگر چه دانستن آمار بي سوادان دنيا آسان است اما اطلاعاتي مناسب از بزرگسالان با سوادي است كه دست به مطالعه كتاب، مجله، روزنامه نمي توانند و از تعداد شاگردان مدارسي كه غير از كتابهاي درسي مطالب ديگري نمي خوانند در دست نيست، چرا كه خواندن و مطالعه به يك نوع ختم نمي شود بلكه داراي انواع زيادي است كه از طرفي عادت به مطالعه با در نظر گرفتن گروه سني، سطح آموزشي و زمينه هاي فرهنگي و اجتماعي بسيار متفاوت است( استيگر، ترجمه شكوفي 1377)
در دنياي امروز متغير قرن بيستم كه در هر لحظه در زمينه هاي متفاوت علمي، هنري، سياسي، اقتصادي و… يك اتفاق تازه اي پديد مي آيد اهميت و ضرورت مطالعه نمودار مي شود در اين عرصه پر ماجرا انسانها هستند كه رقابت مي كنند. كتاب و مطالعه و تحقيق در جهان كنوني ديگر كار افراد ويژه اي نيست، حجم اطلاعات و مطالب در شاخه هاي علمي مختلف به گونه اي است كه حتي براي رفع كوچكترين نياز فردي و يا شغلي بايد مقدار زيادي وقت صرف نمود امروزه به اثبات رسيده است كسي كه سخن گفتن فرا گرفته باشد به مشكلات نا محدودي فائق آمده كه قدرت بزرگترين رايانه هاي ساخت بشر را پشت سر نهاده است.
بهبود كيفيت خواندن و تحقيق مانند ساير توانائيهاي آموختني امري است كه از راه تمرين و ممارست حاصل شود(طوسي 1371)