هركدام از ما دو وظيفه داريم، يكي كاري كه انجــام مي دهيم و شغل مــــا را تشكيل مي دهد و برايش حقوق دريافت مي كنيم و ديگــــراينكــه بايد كنكاش كنيم كه چگونه مي توانيم كار اول را بهتر انجام دهيم.
با برخورداري از معنويت، مسئولان خواهند توانست نه تنها بهره وري را در محيط كار يا سازمان خود بهبود بخشند، بلكه از آن مهمتر به آرامش خاطر و رضايت باطن يا يك شادي طولاني دست يابند و محيطي را فراهم آورند تا همكاران دوست و دوستان همكارشــــان نيز از اين شادي و رضايت باطن برخــوردار شوند.
اعتقاد بر اين است كه ما براي شادزيستن خلق شده ايم و غير از فعاليتهايي كه براي تامين غذا و پوشاك و مسكن مناسب، ضروري هستند، بقيه فعاليتهايمان براي دستيابي به خوشحالي بيشتر و بالابردن ميزان شادي صورت مي گيرد. ميزان شادي واقعي و پايدار و روشهاي دستيابي به آن، اثر مستقيم بر رفاه و شادي و بهبــــــود وضع جوامع و حفظ محيط زيست دارد. مردم حاضرند راههاي جديدي را براي حل مسايل و زدودن غم و اندوه خود بيابند. آنها حاضرند پس ازيافتن و برخورداري از شادي، راه و روش كسب شادي را به ديگران بياموزند و سرانجام جامعه اي شاد و خوشبخت به وجود آورند. روشهاي دستيابي به شادي پايدار را مي توان به وسيله رسانه هاي گروهي و كلاسهاي درس به تمام مردم آموخت اينكه انسان به دنبال شادترزيستن برود امري است فطري و طبيعي. تاكنون اكثر مردم دنيا بر اين باور بوده اند كه ثروت، شهرت و قدرت به آنها شادي مي بخشد و بسياري سعي دارند با كسب مال و شهرت بيشتر شاد و خوشحال باشند ولي غالباً وقتي به هدف خود مي رسند درمي يابند كه به جاي آزادي، اسير ثروت و وابسته به مقامشان شده اند و شادتر از قبل نيستند.