بر اساس اطلاعات گروه رسانه های ، آموزشوپرورش یکی از ارکان اصلی و مهم در جهت رشد و پیشرفت کشور است و این درواقع آموزشوپرورش است که نسلی را تربیت میکند که به هویت ملی خود علاقهمند باشد و در مواقع خطر و تهدید خود را نبازد؛ نقش آموزشوپرورش در اعتلای جوامع امروزی بسیار مهم و ارزشمند است و محور توسعه و زیربنای استقلال در کشور است که بر همهٔ نهادها و دستگاههای جامعه تأثیر میگذارد؛ این محور توسعه خود نیازمند نظام آموزشی برنامه محور و علمی است.
بررسی عوامل مؤثر بر پیشرفت، ترقی و توسعه در جوامع پیشرفته نشان میدهد که همهٔ این کشورها از آموزشوپرورش توانمند و کارآمد برخوردار هستند چنانچه آگوست کنت پدر علم جامعهشناسی میگوید: «پیشرفت و ترقی بشر به آموزشوپرورش صحیح بستگی تمام و کمال دارد زیرا تعلیم و تربیتی صحیح است که حس تفاهم را بین افراد پرورش میدهد.»
همچنین پیاژه روانشناس سوئیسی عقیده دارد: «هدف اساسی آموزشوپرورش بار آوردن افرادی است که بتوانند دستبهکارهای خلاق و تازه بزنند، نه اینکه فقط به تکرار کارهای گذشتگان بپردازند. غرض، ساختن اشخاصی است که خلاق، مخترع و کاشف باشند.»
لستر فرانک وارد جامعهشناسی آمریکایی هم معتقد است: «تعلیم و تربیت در پیشرفت اجتماع اثر فراوان دارد زیرا اگر انسان صحیح پرورش یابد، قادر به حل مشکلات موجود خود خواهد بود و مشکلاتی را که درراه پیشرفت و ترقی اقتصادی و اجتماعی است، از بین خواهد برد.»
با توجه به اهمیت نظام آموزشی و تأثیر آن در رشد و پیشرفت کشور میبینیم که ایران ازنظر شاخص آموزشی در رتبهٔ 74 قرار دارد. برترین نظامهای آموزشی به ترتیب از آنِ کره جنوبی، ژاپن، سنگاپور، هنگکنگ، فنلاند، بریتانیا، کانادا، هلند، ایرلند و لهستان است؛ درواقع چهار کشور از شرق آسیا در صدر این ردهبندی قرار دارند.
اینکه چرا ایران نسبت به این کشورها رتبهٔ پایینی دارد و با چه چالشهایی روبرو است بحثی است که سید مجید حسینی استاد دانشگاه تهران و کارشناس آموزشی به آنها پاسخ میدهد:
متأسفانه چالش و معضلات آموزشوپرورش خیلی مفصل است اما یکی از مهمترین معضلات که باید روی آن تمرکز کرد مسئلهٔ تبعیض در آموزشوپرورش است که همهچیز را تحت تأثیر قرار داده است بهعنوانمثال چندی پیش رضوان حکیم زاده معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزشوپرورش از حذف شدن مشق برای پایههای اول تا سوم خبر داد اما این طرح تنها به مدارسی تعلق میگیرد که ظرفیت کلاسهای آن 16 تا 20 نفر باشد درصورتیکه طبیعتاً ما مدارس دولتی داریم که ظرفیت کلاسهای آنها به 40 نفر هم میرسد.
همچنین بهتازگی وزیر آموزشوپرورش از اجراشدن طرح اتاق اسباببازی در 10 استان کشور برای پایههای اول تا سوم خبر داد که مسلماً شهرهایی مثل سیستان و بلوچستان، ایلام، کرمانشاه و ... جزو این 10 استان نخواهند بود و این طرح در شهرهای بزرگی ساخته میشود که از امکانات کافی برخوردار باشند اما این طرح با توجه به وضعیت موجود که برخی از مدارس هنوز بودجهٔ کافی برای خریدن سیستم گرمایشی را ندارند یا ساختمان در حال ریزش است چگونه میتواند قابلاجرا باشد؟! لذا ما وقتی طرحی را تبعیضآمیز اجرا میکنیم انگار خود آن طرح میشود عاملی برای اختلاف طبقاتی اما اگر این طرح بهدوراز هرگونه تبعیضی اجرایی شود میتوان گفت که بهترین شیوه درس دادن خواهد بود.
باید دقت کرد که مهمترین محور شادی در مدارس تبدیل درس به بازی است. ما نباید بازی را جدای از درس تعریف کنیم و درس باید بر اساس بازی به بچهها آموخته شود.
حسینی اشاره کرد:متأسفانه سرانهٔ مدارس در شهرهایی مثل تربت پانصد هزار تومان است درحالیکه در مناطق تهران این سرانه برای هر بچه بیستوپنج میلیون تومان است که این مسئله راه را برای پیشرفت طبقات پایین کم میکند. اتفاقی که افتاده است این است که طبقات پایین که روزی امید داشتند بدون پارتی و پول در کنکور شرکت کنند و با درس خواندن آن را با موفقیت پشت سر بگذارند، امروز این شانس را ازدستدادهاند چنانچه بهطور میانگین مؤسسات کنکور هشت هزار میلیارد تومان، مدارس دولتی ده هزار میلیارد تومان و مدارس غیردولتی بیست هزار میلیارد تومان از مردم میگیرند یعنی جمعاً سی هزار میلیارد تومان در بخش رسمی و هشتاد میلیارد تومان در بخش غیررسمی از مردم بابت آموزش پول دریافت میشود که این نوعی تبعیض است چراکه طبقات پایین مسلماً قادر به پرداخت این پول نخواهند بود لذا مشکل اصلی آموزشوپرورش حول محور تبعیض است.
این کارشناس آموزشی به اهمیت نظام آموزشی در پیشرفت کشور اشاره میکند و میگوید:شرط کافی برای رشد و پیشرفت یک کشور داشتن آموزشوپرورش عادل و خلاق است.
حسینی اذعان داشت: راه پیشرفت از دو مسیر میگذرد؛ اروپای غربی از راه اصلاحات دینی به پیشرفت رسید، درحالیکه آسیای شرقی مسیر آموزش را برگزید لذا راهحل ما هم برای پیشرفت آموزش است.
متأسفانه سیستم آموزشی در ایران، دانش آموزان را دچار فقدان عزتنفس و خلاقیت نموده است؛ بهعنوانمثال اگر دانشآموزی در درس ادبیات نمرهٔ 20 و در ریاضی نمرهٔ 14 بگیرد نظام آموزشی بهطور خودکار بهجای اینکه تمرکز خود را بر روی درس ادبیات که نشاندهندهٔ استعداد فرد است قرار دهد، روی درس ریاضی که نقطهضعف اوست، تمرکز میکند و از این راه سعی در به تعادل رساندن تمام زمینهها در فرد دارد؛ درصورتیکه یک نظام آموزشی پیشرو در مواجهه با این فرد، درس ریاضی را به صفر میرساند تا فرد بتواند استعداد خود در درس ادبیات را به نبوغ برساند. به هر ترتیب تا زمانی که نظام آموزشی به سمت خلاقیت، استعدادیابی و از بین بردن تبعیض در مدارس و در بین دانش آموزان نرود، به رتبههای بهتری حتی در خواندن و نوشتن نیز دست نخواهد یافت.
منبع:تبیان
پایان/
بازگشت به صفحه رسانهها