حسابداری :
عبارت است از یک سیستم اطلاعاتی که از طریق شناسایی، ثبت ، طبقه بندی ، تلخیص و گزارشگری رویداد های مالی، اطلاعات لازم را در اختیار استفاده کنندگان از اطلاعات حسابداری قرار می دهد.
استفاده کنندگان اطلاعات حسابداری ، طیف وسیعی را تشکیل می دهند وبه طور ی کلی آنها را می توان به دو دسته 1- تصمیم گیرندگان درون سازمانی و2- تصمیم گیرندگان برون سازمانی ، تقسیم نمود.
تصمیم گیرندگان درون سازمانی : شامل مدیران اجرایی می توان نامید که اطلاعات حسابداری را برای برنامه ریزی ، کنترل ، هماهنگی و تصمیم گیریهای لازم برای عملیات مؤسسه ، مورد استفاده قرار می دهند.
گزارش هایی که تصمیم گیرندگان درون سازمانی مورد استفاده قرار می دهند ، معمولاً تفصیلی و در بر گیرندﺓ جزئیات مسائل می باشد . این گزارشها به طور معمول ، محصول سیستم های حسابداری بهای تمام شده و حسابداری مدیریت است.
استفاده کنندگان برون سازمانی : شامل طیف گسترده ای می باشد که از جملۀ آنها می توان سهام داران ، سرمایه گذاران بالقوه ، بانک ها و مؤسسات اعتباری ، تحلیل گران مالی و اقتصادی ، اتحادیه های کارگری و مراجع مالی و اقتصادی دولتی رانام برد.
مفاهیم اساسی حسابداری و گزارشگری مالی:
ماهیت حسابداری : حسابداری که اغلب زبان تجارت خوانده می شود روش هایی است قرار دادی که توسط کار شناسان و استادان حسابداری ویا انجمن های حرفه ای حسابداران تدوین گردیده بتدریج مورد قبول همگان قرارگرفته است وقابل تغییر و تصحیل می باشد. در حسابداری ما بنیان گذاری یک مجموعه ضوابط و قراردادها می خواهید اطلاعات لازم رابرای حل مسئله های یک مؤسسه بدست آوریم. .....................................................................
تئوري حسابداري
تجزيه وتحليل قواعد حسابداري به منظور سنجش هماهنگي آنها با چارچوب نظري حسابداري
تهيه چارچوب نظري كه راهنماي تدوين قواعد واستانداردهاي حسابداري است.
تئوري حسابداري شامل مفاهيم مربوط نظير تحقق درآمد فروش وعينيت مدلهاي ارزشيابي وفرضيه هاي قابل آزمون مي باشد.از ديدگاه عملي تئوري حسابداري به بهبود حسابداري ومطلوبيت ارائه صورتهاي مالي كمك مي كند.
حسابداری مانند سایر دانش های بشری بر مفاهیم مفروضات واصول تحت عنوان مفاهیم اساسی و گزارش گری مالی شناخته می شود در مورد طبقه بندی مفاهیم اساسی حسابداری اتفاق نظر وجود ندارد اما طبقه بندی که بیشتر از همه متداول به صورت زیر می باشد.
مفروضات حسابداری منشأ و شالدوﮤ اصول حسابداری و مبنای تهیه و تنظیم صورت های مالی واحد های اقتصادی را تشکیل می دهد. هر کدام از مفروضات حسابداری می تواند منشأ یک یا چند اصل حسابداری باشد. مفرضات حسابداری به شرح زیر است:
1- فرض تفکیک شخصیت: بر اساس فرض تفکیک شخصیت ، برای هر مؤسسه شخصیتی مستقل از مالک (یا مالکان) آن و همچنین مستقل از سایر مؤسسات موجود در جامعه در نظر گرفته می شود.
2- فرض تداوم فعالیت: بدین معنی است که عملیات مؤسسه در آینده قابل پیش بینی تداوم خواهد یافت و قصد انحلال یا توقف فعالیت آن وجود ندارد. بدین معنی است که مؤسسه برای یک دوره زمان کافی برای اجرای عملیات ، انجام قرار دادها و ایفای تعهدات خود ، دوام و بقا خواهد داشت.
3- فرض دورۀ مالی: نتایج واقعی علملیات مؤسسه را فقط می توان در پایان اجرای عملیات آن و پس از وصول مطالبات، فروش دارائی ها و اجرای تعهدات و پرداخت بدهی ها به طور دقیق و قطعی تعیین کرد. اما استفاده کنندگان از اطلاعات مالی نمی توانند برای دریافت اطلاعات تا آن زمان تأمل کنند.بنابراین عمر طولانی یک مؤسسات به دوره های زمانی مساوی کوتاهتر معمولاً یک ساله تقسیم می شود و برای هر دوره گزارشهای مالی جداگانه ارائه می شود به این دوره های زمانی اصطلاحاً دوره مالی یا حسابداری می گویند.
4- فرض یا مبنای تعهدی: فرض تعهدی یکی از زیر بنایی ترین و مهم ترین مفروضات حسابداری است. توسعه و گسترش حسابداری تا حد زیادی مدیون این فرض است.
بر اساس فرض تعهدی درآمدها به محض تحقق و هزینه ها به محض تحمیل ، بدون توجه به زمان دریافت یا پرداخت وجه نقد مربوطه شناسایی و ثبت می شوند.
5- فرض واحد پول: بدین معنی است که آثار و نتایج کلیه معاملات و عملیات مالی مؤسسه باید بر حسب پول، اندازه گیری و گزارش شود. از آنجا که پول وسیله مبادله و مقیاس مشترک اندازه گیری ارزش در کلیه مبادلات اقتصادی است، در حسابداری نیز معاملات و عملیات مالی و رویدادهای دارای اثر مالی بر حسب واحد پول عنوان مقیاس مشترک ، اندازه گیری و گزارش می شود.
ب) اصول حسابداری
قواعدی کلی است که حسابداران به عنوان مبنای اجرای کار در کلیه مراحل اجرای عملیات حسابداری مورد استفاده قرار می دهند و عبارتند از:
1- اصل بهای تمام شده،
2- اصل تحقق درآمد،
3- اصل تطابق هزینه ها با درآمدها،
4- اصل افشاء.
1- اصل بهای تمام شده تاریخی:
به موجب اصل بهای تمام شده ، تمام رویدادهای مالی به بهای تمام شده در تاریخ وقوع ثبت و در صورت های مالی منعکس می شوند و چنانچه بعداً ارزش پولی آنها افزایش یابد ، این افزایش شناسایی و ثبت نمی شود.
در به کارگیری این اصل ، بهای تمام شده دارایی ها بر اساس قیمت نقد ، یا معادل قیمت نقد اندازه گیری می شود.
2- اصل افشای حقایق:
اصل افشاء ایجاب می کند که کلیه واقعیت های با اهمیت مربوط به رویدادها و فعالیت های مالی مؤسسه به نحو مناسب و کامل افشاء شود. بر اساس این اصل باید تمامی اطلاعاتی که با نحوی می تواند در تصمیم گیری استفاده کنندگان از اطلاعات مالی تأثیرگذار باشد، افشاء شود. افشای اطلاعات می تواند در متن صورتهای مالی یا یاداشت های همراه آن صورت پذیرد.
3- اصل تحقق درآمد:
بر اساس اصل تحقق ، درآمدها بدون توجه به زمان دریافت وجه نقد مربوطه ، در زمان تحقق شناسایی می شوند ؛ معمولاً زمانی درآمد را تحقق یافته فرض می کنند که فرآیند کسب سود کامل یا حداقل قسمت اعظم آن کامل شده باشد.
فرآیند کسب سود عبارت است از: مجموعه ای از عملیات از خرید مواد اولیه و سایر عوامل تولید تا تبدیل آنها به کالای ساخته شده و نهایتاً فروش محصولات و دریافت وجه آنها در برمی گیرد.
اغلب هنگام فروش محصول ، فرآیند کسب سود را تکمیل شده می دانند ، بنابراین زمان تحقق درآمد را همان موقع فروش در نظر می گیرند.
4- اصل تطابق هزینه ها با درآمدها
بر اساس اصل تطابق برای اندازه گیری سود هر دوره باید هزینه های هر دو را با درآمدهای همان دوره مقابله نمود. به عبارت دیگر برای تعیین سود هر دوره باید هزینه هایی که برای کسب درآمدهای همان دوره تحمیل شده اند را از درآمدها کسر نمود. بنابراین به موجب اصل تطابق هرگاه درآمدی در صورت سود و زیان یک دوره منعکس می گردد و باید هزینه هایی که به آن درآمدها مربوط می شوند نیز در همان صورت سود و زیان منعکس گردند.
ج) میثاق ها یا اصول محدود کننده
میثاق ها کاربرد مفروضات و اصول حسابداری را در چهار چوب خاصی محدود می سازند. که عبارتند از:
1- میثاق فزونی منافع بر مخارج: هدف گزارش گری مالی فراهم کردن اطلاعات لازم برای تصمیم گیری است . امّا مخارج تهیه این اطلاعات نباید بر منافع آن فزونی یابند.
به عبارت دیگر فراهم کردن اطلاعات حسابداری باید مقرون به صرفه باشد.
2- میثاق اصل اهمیت:
به موجب اصل اهمیت در مورد مبالغ و اقلامی که بنابر وضعیت ، محیط و عملکرد مؤسسه ، جزئی و ناچیز محسوب می شوند ، می توان از اعمال دقیق اصول حسابداری خودداری کرد.
3- میثاق اصل محافظه کاری:
محافظه کاری بدین معنی است که در شرایط ابهام ، اعمال قضاوت برای انجام برآورد به نحوی صورت گیرد که درآمدها یا دارائی ها بیشتر از واقع و هزینه ها یا بدهی ها کمتر از واقع ارائه نشود.