رسانهها از این پس موظفند پیش از انتشار تبلیغ افراد و موسسهها در حوزههای آموزشی و پژوهشی از مجوز وزارت آموزش و پرورش مطمئن شوند. این الزام استناد مصوبه 458 شورای عالی انقلاب فرهنگی که مصوب 1380 است و تاکنون اجرایی نشده بود، به رسانهها ابلاغ شد.
این آخرین ضربه آموزش و پرورش به موسسههای کمکآموزشی برای محدود کردن فعالیتهای آنها است. تقابلی که مدتهاست آغاز شده و آموزش و پرورش همه تلاشش را برای کنار گذاشتن رویههایی که ضدآموزشی میداند به کار گرفته است. نگاهی به نقلقول سیدمحمد بطحایی، وزیر آموزش و پرورش، ابعاد این تقابل را بهتر نشان میدهد: «برای کشوری که نیاز دانشآموزانش تمرین مهارتهای زندگی است خیلی بد است که گردش مالی موسسات کنکور آن تا 15هزار میلیارد تومان گزارش شده است. البته این رقم به طور غیررسمی تا 40هزار میلیارد نیز برآورد شده است.»
نقل قول وزیر آموزش و پرورش در سفر آبان ماه خود به گلپایگان، بزرگی اقتصاد موسسههای کمکآموزشی را نشان میدهد. حداقل 15هزار میلیارد تومان گردش مالی موسسههایی است که حالا مدتی است که به عنوان مافیای کنکور شناخته میشوند؛ اگرچه این موسسهها مدتهاست که پا را از گلیم کنکور درازتر کردهاند و کتابهایشان، خوب یا بد، مفید یا مضر حتی برای پیشدبستانیها و دبستانیها هم منتشر میشود. یکی از دلایل سمبه پر زور این موسسهها همین گردش مالی عجیب و غریب است؛ پولی که پدر و مادرها تحت تاثیر تبلیغ موسسهها یا گاهی خواست معلمان میپردازند که فرزندانشان بهتر و بیشتر بیاموزند. این نقل قول سید محمد بطحایی، اولین و آخرین اظهارنظر او درباره موسسهها و کتابهای کمکآموزشی نبود. وزارت آموزش و پرورش، اگرچه به گفته بطحایی هنوز زورش به کنکور و مافیایش نرسیده اما حداقل گامهای اساسی برای محدود کردن آنها در مقطع ابتدایی برداشته است. ممنوع شدن استفاده از کتابهای کمکدرسی و هر گونه آزمون در این مقطع و تغییر تکالیف در منزل دانشآموزان به تکالیف مهارتمحور همگی در تقابل با منافع این موسسهها ارزیابی میشود چرا که جز ممنوع شدن کمکدرسیها، توقف آزمونها و تغییر تکالیف هم کتابهای آمادگی آزمون و هم کتابهای حل تمرین را محدود کرده است. این تقابل کار را به جایی کشاند که مدیران موسسهها با نام انجمن فرهنگی انتشارات کمکآموزشی به دیدار مراجع در قم رفتند و مدیر بزرگترین موسسه کمکآموزشی که گفته میشود سالانه 350 میلیارد تومان هزینه تبلیغ در صدا و سیما میکند در این دیدارها علیه قطع تکالیف شبانه دانشآموزان صحبت کرد.
جز بخشنامههای داخلی، آموزش و پرورش برای غلبه بر فعالیتهایی که ضدآموزشی میداند بر محدود شدن تبلیغات این موسسهها هم تاکید داشته است. وزیرآموزش و پرورش 15 آذر امسال در سفر سمنان گفت: «صداوسیما با تبلیغ مکرر کتابهای کمکآموزشی نظام تعلیم و تربیت را دچار چالش میکند. ادامه این روند به تقویت حافظهمحوری در دانشآموزان منجر میشود و مانع تحقق اهداف تعلیم و تربیت است.» او دو روز قبل از آن به همین دلیل نامهای به رئیس سازمان صداوسیما نوشته بود و اگرچه محتوای نامه منتشر نشده است، به اشارههای گاهگاه او میشود حدس زد که از صداوسیما خواسته است تبلیغ موسسهها را در این سازمان محدود کند؛ نامهای که مرتضی میرباقری، معاون سیمای سازمان صداوسیما 28 آذر به نوعی به آن پاسخ مثبت داد. ایشان خبر داد که با دستور او برنامههای کمکآموزشی 50درصد و آگهیهای موسسههای کنکور 70درصد کاهش پیدا خواهند کرد. اما حاصل نامهنگاریهای بطحایی صرفا به پایین آمدن سطح تبلیغ موسسهها محدود نشد. آنچه بطحایی در نامههایش به آن استناد کرده مصوبه 458 شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال 1380 است. در ماده 7 این مصوبه آمده: «صداوسیما، مطبوعات و جراید کثیرالانتشار فقط در صورت تایید رسمی و معرفی هر یک از وزارتخانههای ذیربط برای فرمهای ویژه مجاز به تبلیغ و انتشار آگهی تبلیغاتی میباشند و موسس یا موسسیت ملزم به اخذ مجوز لازم از وزارتخانه مربوطه میباشند.»
به این ترتیب شورای عالی انقلاب فرهنگی تبلیغ این موسسهها و محصولاتشان را در گرو گرفتن مجوز از وزارت آموزش و پرورش قرار داده است. در آخرین گام، حالا تبلیغ موسسههای کمکآموزشی نه تنها در صداوسیما محدود شده است بلکه با استناد به این مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی، انتشار آگهی موسسهها و افراد آموزشی و پژوهشی در رسانهها را پیش از گرفتن مجوز از سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی و سازمان مدارس و مراکز غیردولتی و توسعه مشارکتهای مردمی ممنوع اعلام کرده است.