سرمايه گذاري و مسائل مربوط به آن از ديرباز به عنوان يكي از فاكتورهاي مهم اقتصاد كشورها مطرح بوده است . با گسترش روز افزون صنايع در سرتاسر جهان و ايجاد رقابت بين توليد كنندگان در بازار رقابتي و پذيرش ريسك هاي مختلف ، موضوع سرمايه گذاري بهينه ذهن صاحبان سرمايه را به خود مشغول نموده است . يكي از مهم ترين بحث هاي سرمايه گذاري ، موضوع بازار سرمايه كارا[1] مي باشد . فاما در سال 1965 تعريف ساده اي از بازار كارا بصورت زير ارائه داد :
كارايي بازار سرمايه در صورتي تحقق مي يابد كه در تعيين قيمتها در طول زمان مشاركت كنندگان در بازار از اطلاعات موجود به خوبي استغاده كنند يا به نوعي قيمتها منعكس كننده اطلاعات باشد .
فرضيه بازار كارا[2] براين فرض اساسي استوار است كه قيمت اوراق بهادار در رقابت كامل و از طرق بكارگيري عرضه و تقاضا در بازار تعيين شده و انعكاس دهندة تمامي اطلاعات مي باشد . به عبارتي اطلاعات هسته مركزي فرضيه را تشكبل مي دهد و ميزان كمي و كيفي اطلاعات و همچنين زمان انتشار آن قوت و ضعف كارايي بازار را نشان مي دهد . لذا بازاري قابل اعتماد است كه قيمت اوراق بهادار آن بر اساس اطلاعات صحيح و در دسترس همگان ارزشگذاري شود و به بيان ديگر قيمت سهام تمام اطلاعات را انعكاس مي دهد .
تحقيق حاضر سعي دارد شكل ضعيف كارايي[3] بازار سرمايه را در ايران با تأكيدبر بورس اوراق بهادار مشهد آزمون نمايدودركنارأن مسائلي پيرامون بورس اوراق بهادار ازجمله تاريخچه وعملكردچندين ساله و مشكلات
بررسي كارايي بازار سرمايه ....