در گذشته وجود یك كارخانه و تولید برای او كافی بود، درحالی كه امروز تولید به مرحله بلوغ رسیده، بازار گسترش یافته و فروش نیاز به فعالیت بیشتری دارد؛
▪ قبلاً فقط حضور او در بازار نشانه فروش بود، اما امروزه ازنظر اجتماعی، فناوری واقتصادی در جایگاه جدیدی قرارگرفته است؛
▪ در گذشته او به نیاز مصرف كننده به سادگی پاسخ می داد درصورتی كه مصرف كننده امروزی به صورت یك شهروند درآمده و نیازهای بیشتری دارد.
▪ پیشتر یادآوری نام و آگاهی مصرف كننده كافی بود اما اكنون آگاهی مصرف كننده باید با مزیت مشخصی همراه باشد؛
▪ در گذشته رقابت كیفی بسیار كم بود اما امروزه كیفیت كالاها در سطح جهانی افزایش یافته است.
با بررسی وضعیت تولیدكننده و مقایسه آن با شرایط امروزی درمی یابیم كه درنتیجه این تحولات علم بازاریابی رفته رفته توجه خود را از تاكید بر كــــالا به تاكید مستقیم روی مصرف كننـــده تغییر داده است و اینك مصرف كننده، شناسایی او و نیازهایش بخشی از استراتژی بازاریابی شده است. استراتژی بازاریابی، مصرف كننده را به چهار عنصر اصلی خود ( 4p محصول ، مكان ، قیمت ، ارائه) اضافه كرده است.
۱ - PRODUCT (محصول-كالا یا خدمات، بسته بندی، لوازم جانبی، خصوصیات، راهنمای كاربرد، ضمانت، برندینگ.
۲ - PLACE (مكان -نوع پخش، واسطه ها، عمده فروشان، خرده فروشان، حمل، انبار، قرارگرفتن كالا در معرض دید
۳ - PRICE (قیمت- اهداف، طبقه و عمر محصول، تخفیف، جوایز، موقعیت رقابتی
۴ - PROMOTION (ارایه -مسئولان فروش، تبلیغات شامل مخاطبین، نوع رسانه و پیام، روابط عمومی، ترویج فروش
۵ - CUSTOMER (مشتری-شناسایی خریدار یا بازار مخاطبان ازنظر مشخصات جغرافیایی و روانی حال كه اهمیت مصرف كننده در روابط بازاریابی روشن شد، بهتر است كه تفاوت عمیق حالات مصرف كننده دیروز و امروز را نیز موردبررسی قرار دهیم.