صرف نظر از افراد نادرى چون قطب الدّين شيرازى فلاسفه مسلمان نظريه تناسخ يا انتقال نفس را رد كرده اند. ملاّصدرا برهانهاى عام مشّائيان در مثل ابن سينا را در ردّ تناسخ توصيف و از آن حمايت مى كند. برابر اين ادله عام رابطه نفس با بدن از گونه رابطه صورت و ماده و ارتباط عميقى است. در شيئ مركّب از يك ماده و صورت اگر صورت يا مادّه از ميان رود كامل كننده آن (ماده يا صورت) هم از بين خواهد رفت و گفتن اين كه يا صورت به مادّه ديگرى منتقل شده است يا ماده به صورت ديگرى انتقال يافته قول نامعقولى است. كلّ آن (ماده و صورت) از بين مى رود و به جاى آن كلّ به طور كامل جديدى پديدار مى شود. در مواردى مانند نفس انسان كه جوهرى تباهى ناپذير است و بويژه در مورد نفوس انسانى به فعليّت رسيده و رشد يافته كه به مرحله عقل
محض رسيده اند قول به تناسخ نابخردانه است چون چنين نفسهايى ديگر نيازى به بدن ندارند.1