عنوان تحقیق: بررسي نقش رسانههاي جمعي(با تاکيد بر تلويزيون) در الگوپذيري و رفتار کودکان
فرمت فایل: word
تعداد صفحات: 175
كودكان ما امروزه در خانه اي پا به دنيا میگذارند كه تلويزيون در آن به طور ميانگين هفت تا هشت ساعت در روز روشن است. حالا ديگر بيش از آنكه از مادربزرگها داستان و از پدربزرگها خاطره بشنويم اين تلويزيون است كه داستانهاي مربوط به انسانها، زندگي و ارزشهاي آن را براي ما بيان میكند.
تلويزيون، امروزه به عنوان عمومي ترين و پرمخاطب ترين رسانه جمعي، سهم عمده اي در آموزش و تأثيرگذاري مستقيم و غير مستقيم بر فرهنگ و روح و روان جمعي دارد.
تاثير پذيري اكثريت خاموش جامعه از تلويزيون و برنامههاي ماهواره اي تلويزيوني بسياري از اوقات كشورهاي جهان سوم را با بحران فرهنگي روبرو كرده است.
تلويزيون هر روز بر ما تسلط بيشتري میيابد و ما بايستي نگران آثار مخرب برنامههاي تلويزيوني براي كودكان و خانوادههاي خود باشيم. اين حق ماست و میبايستي عكس العمل نشان دهيم. اگر چه تلويزيون في نفسه مطرود نيست اما برنامههاي تلويزيوني در مجموع زيانبار بوده اند. در غرب به نوعي و در شرق به شكلي ديگر خطر برنامههاي مخرب و منحط تلويزيوني احساس ميشود.
ما بدبختانه فرزندانمان را با تلويزيون تربيت میكنيم وقتي میخواهيم آنان را ساكت كنيم براي آنان تلويزيون روشن میكنيم و يا آنان را به تماشاي برناههايي كه خودمان هم نمي دانيم چه هستند دعوت میكنيم. خودمان هم متاسفانه عادت كرده ايم به آنچه پخش میشود فقط خيره شويم و نگاه كنيم. بشر با توليد نيازمند به شناخت دنياي اطراف خود است و انتقال فرهنگ و روحيه مدني میتواند به صورتي سالم و سازنده انجام گيرد اما به نظر میرسد تلويزيون يك مانع اصلي بر سر راه رسيدن به دنياي بهتر است پس ما بايستي از آثار سوء اين جعبه جادويي آگاه شويم و در ارتباط با تلويزيون مسؤوليت خود را بپذيريم.
«تلويزيوني كه میتواند داراي اثرات كاملاً مخرب باشد میتواند به صورت ابزار مفيدي نيز در خدمت تعليم و تربيت درآيد تلويزيون میتواند چنين باشد ولي خيلي غير محتمل است كه چنين بشود.»
ساخت برنامههاي با ارزش وقت بيشتر و تخصص بالاتري لازم دارد اما افرادي كه بتوانند براي مدت زمان پخش برنامههاي بد بسازند زياد هستند و اين مسأله را حل میكند.
نمي توان كودكان را براي زماني كه در مقابل صفحه تلويزيون صرف میكنند سرزنش كرد و اينكه آنها تقصيري ندارند كه از طريق تلويزيون اطلاعات دگرگون شده را دريافت میدارند.
جان كندري میگويد: قرار نيست كه تلويزيون از بين برود از سويي خيلي كم احتمال دارد كه تلويزيون فضاي مناسبي را براي اجتماعي كردن كودكان ايجاد كند.»
در گذشته كودكان ناظر فعاليت بزرگترها بودند و آنچه را خانواده طي يك نسل به آنان آموخته بود الگويي براي نسل آينده میشد اما اكنون بايد دريابيم كه كودكان از محيط اطراف خود چه چيزهايي را فرا میگيرند؟ عواملي كه محيط اطراف آنان را میسازد چه نام دارد؟ و تلويزيون به عنوان يكي از اين عوامل چه میكند و چه بايد بكند؟
در كتاب تلويزيون خطري براي دموكراسي زير عنوان « چرا بچهها تلويزيون تماشا میكنند؟» آمده است كه : انگيزه كودكان از نشستن در پاي تلويزيون با خواست بزرگترها فرق دارد. بزرگترها به اقرار خودشان براي سرگرمي به تماشاي تلويزيون میپردازند ولي كودكان ضمن اينكه طالب سرگرمي هستند غالباً براي فهميدن دنياي اطراف به تلويزيون مینگرند. بزرگترها معمولاً اهميت كمتري براي تلويزيون قايل هستند و به آن با يك ساده باوري آگاهانه نگاه میكنند». تبليغات تلويزيوني روي شخصيت كودكان، باورهاي كودكان و اعمال كودكان به شدت مؤثر میافتد. معمولاً كودكان از دو سالگي تماشاي فيلمهاي كارتوني را شروع و تقريباً در 6 سالگي به تماشاي تلويزيون عادت میكنند. يعني قبل از اينكه به مدرسه بروند با تلويزيون دوست میشوند.
به نظر میرسد ورود تلويزيون به عنوان معلم به اعتبار معلم و معلمي پايان بخشيده است يا داراي اين چنين قدرتي است زيرا امروزه دانش آموزان در حالي قدم به مدرسه میگذارند كه به شدت از تكنيك تلويزيون و اثرات رواني آن متأثر شده اند و در حالي كه مكانيسم تصويري و بصري تلويزيون ريشه در اعماق آنان دوانده است با سيستم كتاب و حروف چاپي وارد يك نزاع دروني و رواني میشوند اين درگيري قربانيان زيادي را میطلبد. كودكان و دانش آموزان كه نمي توانند و يا نمي خواهند از طريق قرائت آموزش ببينند و يا اصولاً توانايي خواندن را ندارند نوآموزاني كه قادر به درك تسلسل منطقي حتي يك پاراگراف نيستند و نمي توانند افكار خود را برروي چند جمله مكتوب متمركز كنند ديگر قادر نيستند بيش از چند دقيقه به بيان شفاهي معلم ويا يك سخنراني توجه كنند و ارتباط منطقي جملات و مطالب را به خاطر بسپارند و يا حتي فراگيرند.»
كودكان بر خلاف بزرگسالان كه با ديگر رسانهها ارتباط دارند بيشتر با تلويزيون در ارتباط هستند. به عقيده پژوهشگران علت علاقه كودكان به تلويزيون اين است كه به آنان امكان میدهد تا در ماجراهاي پشت پرده زندگي كودكانه خود رسوخ كنند و دنيا و مردم را بهتر بشناسند. وقتي كودكان ما به دنيا میآيند بايد كار دشواري را انجام دهند و آن انطباق پذيري به شكل صحيح روشن میشود و برآنان است كه كودكان را براي وظايف آينده آماده كنند اما وقتي ديگر كسي به كودكان كمك نمي كند كه دنيا را بشناسد آنان دست به دامان تلويزيون میشوند. در حال حاضر پدران و مادران وقت اينكه دنياي وسيع اطراف را به كودك بياموزند از دست داده اند و از سويي تلويزيوني براي كودكان دست يافتني ترين دريچه به دنياي افراد بالغ است. پس تلويزيون به كودك يك تصوير يا خيال دگرگونه ارائه ميدهد زيرا در تلويزيون بيننده بيشتر از آنچه میبيند تأثير میپذيرد و اين نگراني در مورد كودكان كه بزرگ میشوند وجود دارد.
فهرست مطالب
پيشگفتار:1
مقدمه:3
فصل اول : مباني نظري تحقيق.. 7
بيان مساله واهميت موضوع تحقيق:8
اهداف تحقيق:12
فرضيات تحقيق:13
روش تحقيق:13
فصل دوم: رسانه چيست و چه تواناييهايي دارد؟. 14
ارتباط جمعي- تاريخچه رسانههاي جمعي.. 15
كاركرد رسانههاي جمعي.. 21
وظيفه رسانه چيست؟. 28
قدرت تأثير رسانههاي جمعي.. 29
فصل سوم: جهان جديد تلويزيون.. 33
يك كودك چه وقت استفاده از تلويزيون را شروع ميكند؟. 34
كودك چه مقدار وقت صرف تلويزيون ميكند؟. 41
چه كساني بيننده پروپا قرص هستند؟. 46
توضيحي درباره ساير رسانهها49
استفاده كودكان از رسانهها در سنين مختلف:50
كودكان چه چيزهايي را ميبينند؟. 52
برخي معيارهاي پيش بيني سليقه كودكان در مورد تلويزيون.. 56
كودكان درباره تلويزيون چگونه فكر ميكنند؟. 60
وجهه تلويزيون :61
آيا تلويزيون در نظر کودکان شگفت انگيز است؟. 63
بچهها دوست دارند شاهد چه تغييراتي در تلويزيون باشند ؟. 64
والدين دوست دارند شاهد چه تغييراتي باشند ؟. 66
چرا کودک از تلويزيون استفاده ميکند؟. 68
عملکرد تلويزيون:75
چرا ما داراي رسانههاي جمعي هستيم ؟. 77
نيازهاي ويژه کودکان که تلويزيون آنها را برآورده ميکند ، کدامند ؟. 79
محتواي خيال:81
محتواي واقعيت.. 82
تلويزيون به عنوان خيال. 83
آيا تلويزيون مانعي بر سرا راه مسائل زندگي است؟. 85
تلويزيون به عنوان واقعيت.. 86
دو جهان.. 89
اهميت خيال. 91
فصل چهارم: يادگيري از تلويزيون.. 92
چگونگي يادگيري از تلويزيون.. 93
موارد يادگيري اتفاقي.. 95
ميزان هوش و رفتار كودك در ارتباط با برنامههاي تلويزيون.. 100
چه آموزشي را بايد انتظار داشته باشيم؟. 103
تلويزيون در مدرسه. 108
چگونگي اكتساب در كودكان.. 113
مقايسه. 115
فصل پنجم: تاثيرات جسمي و رواني تلويزيون بر كودكان.. 119
الگوي تأثير- رسانه:120
تلويزيون به كودكان چه ميدهد؟. 120
الگوي تأثير- كودك.. 127
الگوي تأثير- تعامل. 130
ديگر ويژگيهاي تعامل. 133
اثرات فيزيكي تلويزيون بر كودكان.. 135
آيا تلويزيون بر بينايي كودكان اثر بدي دارد؟. 136
آيا تلويزيون كودكان را خواب آلود و خسته به مدرسه ميفرستد؟. 137
اثرات عاطفي تلويزيون بركودكان.. 138
اثرات شناختي تلويزيون بر كودكان.. 141
آيا تلويزيون حاوي تصوير غير دقيقي از زندگي بزرگسالان است؟. 141
آيا تلويزيون موجب بزرگسالي زود رس ميشود ؟. 143
اثرات رفتاري.. 145
آيا تلويزيون كودكان را منفعل ميكند؟. 147
آيا خشونت ارائه شده در تلويزيون، آموزش خشونت ميدهد؟. 153
نتيجه گيري :157
پيامدهاي منفي تلويزيون:157
فصل ششم: اينترنت رسانه جديد قرن بيستم. 160
اينترنت چيست؟. 162
فوايد اينترنت براي كودكان:163
خطرات اينترنت :164
سودجويان از اينترنت براي به دام انداختن كودكان استفاده میكنند:164
مطالب نامناسب و غير مجاز در اينترنت :164
ارتكاب جرايم: بمبها، مواد مخدر، دزدي و شخصيتهاي غير واقعي.. 164
تهاجم به حريم خصوصي :165
چگونگي اجتناب و كاهش خطراتي كه كودكان در ايترنت با آن مواجهند:165
نتيجه گيري و آزمون فرضيات:166
منابع مآخذ:170
علوم تربیتی