عنوان:
فرمت فایل: Word
تعداد صفحات: 40
اضطراب به منزله بخشي از زندگي هر انسان، در همه افراد در حدي اعتدالآميز وجود دارد، و اين حد، به عنوان پاسخي سازش يافته تلقي ميشود به گونهاي كه ميتوان گفت « اگر اضطراب نبود همه ما پشت ميزهايمان به خواب ميرفتيم». فقدان اضطراب ممكن است ما را با مشكلات و خطرات قابل ملاحظهاي مواجه كند. بنابراين اضطراب به منزله بخشي از زندگي هر انسان، يكي از مولفههاي ساختار شخصيت وي را تشكيل ميدهد و از اين زاويه است كه پارهاي از اضطرابهاي دوران كودكي و نوجواني را ميتوان بهنجار دانست و تأثير مثبت آنها را بر فرآيند تحول پذيرفت به عبارتي ديگر ميتوان گفت كه اضطراب در پارهاي از مواقع سازندگي و خلاقيت را در فرد ايجاد ميكند و بالعكس، اضطراب مرضي نيز وجود دارد، چرا كه حدي از اضطراب ميتواند سازنده و مفيد باشد و اغلب مردم بايد تجربه كنند، اما اين حالت ممكن است جنبه مزمن و مداوم بيابد كه در اين صورت نه تنها نميتوان پاسخ را سازش يافته دانست بلكه بايد آن را به منزله منبع شكست و استيصال فرد تلقي كرد كه فرد را از بخش عمدهاي از امكاناتش محروم ميكند و طيف گستردهاي از اختلالهاي اضطرابي را كه از اختلالهاي شناخته و بدن تا ترسهاي غيرموجه و وحشتزدگيها گستردهاند، به وجود ميآورند(دادستان، 1375، ص60).
بسياري از اوقات ترس با اضطراب، به صورت يك جا در نظر گرفته ميشود. حال آن كه بين ان دو تفكيك وجود دارد، چنان كه ترس بستگي به محرك شناخته شدهاي دارد، در حالي كه اضطراب، محرك ناشناخته و غيرمشخصي خواهد داشت. در مورد ترس، محرك تهديد كننده قابل ملاحظه و مشاهده است، ولي اضظراب به انتظار خطر بستگي دارد، آدمي از عامل، خطر ميترسد ولي در اضطراب عامل ناشناخته است( عظيمي، 1370). ترس عبارت است از واكنش در مقابل يك خطر واقعي، ولي اضطراب عبارت است از واكنش در مقابل خطري كه وجود ندارد(گنجي، 1376). در تقسيمبندي كلي دو نوع اضطراب وجود دارد. اول، نوعي كه به طور طبيعي به عنوان عكسالعمل در مقابل استرس يا خطر تجربه ميشود. مثلاً شخصي بتواند تهديد عليه امنيت يا سلامتياش را به درستي تشخيص دهد يا وقتي سارق مسلحي تهديدش ميكند، يا هنگامي كه ترمز اتومبيل ببرد. در اين هنگام شخص احساس لرزه و رعشه ميكند، دهانش خشك ميشود، كف دستها و پيشانيش عرق ميكند، ضربان قلبش سريعتر شود، در معدهاش احساس سوزش كرده و عصبي ميگردد، او اضطراب و ترس روحي را تجربه ميكند. بيشتر مردم اين چنين احساساتي را به هنگام خطر يا فشار داشتهاند. همچنين اگر كسي مكرراً در موقعيت ميعني مورد حمله قرار بگيرد يا ترسانيده شود، ياد ميگيرد كه هر زمان با آن موقعيت مواجه شود، هراسان گردد. اين يك عكسالعمل دفاعي معمول است اين اضطراب را كه يك عكسالعمل طبيعي به استرس موجود در محيط خارجي فرد است برونزا[1] يا اضطراب تحريك شده ميناميم. عبارت فوق اين عقيده را منعكس ميكند، كه فرد هميشه ميتواند هنگام ظاهر شدن اين نوع اضطراب منشأ قابل توجيهي بر آن تشخيص دهد.
[1]-Exogenous
فهرست مطالب
اضطراب
علائم اضطراب
بيماريهاي كه در اثر اضطراب ايجاد مي شوند
رويكردهاي نظري به اضطراب
اضطراب امتحان
پيشينه تحقيقات
منابع و ضمائم
روان شناسی