عنوان:
فرمت فایل: word
تعداد صفحات: 45
تاریخچه و تکامل مدیریت دانش به لحاظ اینکه از حوزههای مختلفی ظهور یافته است، روشن و دقیق نیست. گفته میشود تعدادی از نظریهپردازان مدیریت به تجلی مدیریت دانش کمک کردهاند. در بین آنها پیتر دراکر[1]، استراسمن[2] و پیترسنگه[3] (1990) در آمریکا از معروفترین پیشگامان هستند. دراکر و استراسمن به اهمیت رو به رشد اطلاعات و دانش صریح به عنوان منابع سازمانی تاکید کردند. از طرف دیگر سنگه(1990) به بعد فرهنگی دانش یعنی سازمان یادگیرنده تمرکز کرده است. در سال 1979 حسابدار سوئدی به نام کارل اریک سویبی[4] که بعدها به عنوان یکی از بنیانگذاران علم مدیریت دانش معرفی شد، پی به ارزش داراییهای فکری و ناملموس که حتی نامی از آنها در دفاتر حسابداری برده نمیشد، برد. تا سال 1990 تعدادی از شرکتهای مشاوره، برنامههای مدیریت دانش را شروع کردند و تعدادی از شرکتهای مشهور اروپایی، آمریکایی و ژاپنی برنامههای مدیریت دانش را نهادینه کردند. در سال 1991 تام استوارت[5] مقاله خود تحت عنوان قدرت مغز را در مجله فورچن منتشر کرد و به این ترتیب مدیریت دانش در مطبوعات عمومی معرفی شد. شاید گستردهترین کار مطالعاتی در زمینه مدیریت دانش مربوط به کار نوناکا و تاکهاوچی[6](1995) در کتاب شرکت دانشآفرین باشد (نوروزی، 1390).
2-2-1- دانش : تعاریف و دستهبندیها
شرکتهای بزرگی مانند مایکروسافت (پرارزشترین شرکت سال 1998) مالک چیز ارزشمندی جز دانش و اطلاعات نیستند. بازی اقتصادی آنها این است که حریم مالکیت علمی و فنی خود را حفظ کرده و قلمرو دانش و تخصص خود را گسترش دهند. این متخصصان هستند که دانش جدید را کشف میکنند، محصولات جدید و فرآیندهای نو را اختراع میکنند، فرآیندهای تولید را اداره میکنند و ابزارها و فرآیندهای جدید را که حاصل پیشرفت دانش است به کار میگیرند. ایجاد سرمایه انسانی به اقتضای طبیعت خود فرآیندی اجتماعی است نه فردی. تخصص و مهارت فنی انسان فقط وقتی رشد میکند که هر نسلی آن چه را آموخته است به نسل بعدی بیاموزد تا نسل بعدی وقت و نیروی خود را برای پیشبرد دانش موجود و کسب تخصصها و مهارتهای فنی جدید وقف نماید، نه اینکه وقت خود را به کشف دوباره کشف شدهها بگذرانند (صلواتی و حقنظر، 1388).
دانش برای تمام سازمانها از جمله داراییهای بسیار ارزشمند و راهبردی است، به طوری که صاحبنظران علم مدیریت، دانش را جایگزین نهایی تولید، ثروت و سرمایه پولی میدانند. همچنین پیتر دراکر (1992) معتقد است که در اقتصاد امروز دنیا، دانش منبعی همانند و در عرض سایر منابع تولید مانند کار، سرمایه و زمین نیست، بلکه تنها منبع معنیدار در عصر حاضر به شمار میرود. در واقع دانش تنها منبعی در سازمان است که در اثر استفاده نه تنها از ارزش آن کاسته نشده، بلکه بر ارزش آن نیز افزوده میگردد. این دانش در رویهها، دستورالعملها، دیدگاهها، اقدامات و تصمیمات سازمانی مستقر و مستتر است و زمانی اهمیت بیشتر مییابد که به محصولات و خدمات ارزشمندی تبدیل شود (نوروزی، 1390).
سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه[7] اقتصاد دانش محور و نقش دانش در پیشرفتهای اقتصادی در هزاره سوم را مورد تاکید قرار داده است. در گزارش توسعه جهانی که در سال 1998 توسط بانک جهانی منتشر شد، آمده است: در مورد کشورهای پیشرو اقتصاد جهانی، اهمیت دانش به عنوان یک منبع در مقایسه با سایر منابع چنان افزایش یافته است که دانش به عنوان مهمترین عامل تعیین کننده استاندارد زندگی درآمده است. بانک جهانی در سال 2002 بار دیگر بر اهمیت داراییهای دانشی ملتها تاکید کرد و توجه به دارایی دانشی را به عنوان راهی برای مشارکت کشورهای در حال توسعه در انقلاب دانشی به شمار آورد که میتواند در کاهش فاصله بین کشورهای در حال توسعه و توسعهیافته نقش تعیین کنندهای ایفا کند (حسنزاده، 1388).
[1]- P. Drucker
[2] - P. Strassmann
[3] - Senge
[4] - Karl Erik Sveiby
[5] - Tom Stewart
[6] - Nonaka & Takeuchi
[7] -Organization for Economic co-Operation and Development
فهرست مطالب
دانش : تعاریف و دسته بندیها
تعریف دانش
دسته بندی دانش
مدیریت دانش
تعاریف مدیریت دانش
مدیریت دانش و یادگیری سازمانی
مزایای مدیریت دانش
فرآیند مدیریت دانش
فناوری اطلاعات
تعریف فناوری اطلاعات
اثرات بکارگیری فناوری اطلاعات در سازمان ها
فناوری اطلاعات در صنعت دارو
فناوری اطلاعات و مدیریت دانش
سبک تفکر خلاق
مزیت رقابتی
مفهوم مزیت رقابتی پایدار
دیدگاه منبع محور به شرکت
دانش به عنوان منبع مزیت رقابتی
پیشینه پژوهش
پژوهشهای انجام شده در داخل کشور
پژوهشهای انجام شده در خارج از کشور
منابع و ماخذ
مدیریت