عنوان: مبانی نظری و پیشینه تحقیق رسانه ها وشكلگيري هويت، هويت اجتماعي زن و هويت ديني
فرمت فایل: word
تعداد صفحات: 120
سينما به عنوان هنر هفتم، از جمله ره آوردهاي تجدد براي انسان غربي بود که به سرعت راه خويش را در آفاق فرهنگي بشريت يافت و آن چنان به شهرت و عموميت رسيد که در آستانه صد سالگي خود به فراگيرترين هنر در طول تاريخ بشري تبديل شد .
قدرت جادويي سينما از نظر تيز بين صاحبان انديشه و قدرت مخفي نماند. در گامهاي نخست، سينما به عنوان ابزاري براي گذراندن فراغت و تفريح انسان اسير در سيطره ي ماشينيزم پا به عرصه گذارد؛ اما در مراحل تکامل خود به وسيلهاي براي فرهنگ سازي و ايجاد تحول در افکار(در عين حفظ توانايي سرگرمي بخشي و تفريحي خود) بدل گشت و سريعتر از آن چه تصور ميشد به يکي از مطلوبترين سازکارهاي سيطره تبليغ تبديل شد . اين مؤلفه ي نو ظهور، ميوه ي انقلاب صنعتي بودکه اين چنين بشر را به اعجاب آورد. بشر صنعتي از همان ابتدا با اين ابزار، به فکر کسب سود افتاد و پس ازاندک زماني جنبههاي معنايي و به طور عمده متعالي هنر نيز به آن افزوده شد.
از بدو پيدايش سينما تا به امروز، اين پديده در مسيري که منجر به تکامل آن گرديده، تحولات بسياري را از سر گذرانيده ودر طول حيات خويش در سه وجههي «صنعتي»، «هنري» و «رسانهاي» مطرح و از دريچه هريک از اين اشکال مورد تفحص و بازکاويهايي واقع شده است.
عدهاي سينما را تنها «به عنوان يک صنعت» ميشناسند و به آن به عنوان ابزاري مي نگرند که تحت سيطرهي افرادي خاص، کارکردهاي «صنعتي» و «تجاري» خاص خود را دارد. برخي ديگر سينما را صرفاً نوعي «هنر» ميدانند که هنر هفتم است و با در بر داشتن 6 هنر قبلي يعني «تئاتر، نقاشي، مجسمه سازي، معماري، موسيقي، رقص» تنها هنري است که اين شش گزينه را به خدمت گرفته است و حتي توانسته آنها را اعتلاء بخشد. دستهاي ديگر نيز سينما را «رسانه» ميدانند و بيشترين توجه خود را به اين خصوصيت سينما معطوف ساختهاند. اينان با مطالعات بسياري که در زمينهي فن ارتباطات و تأثير و تأثر متقابل ميان سينما و افراد و گروههاي اجتماعي صورت دادهاند، به کندوکاو در کارکردهاي رسانهاي سينما پرداختهاند.
به نظر ميرسد سينما در عين حال که هر3 اينها هست اما صرفاً هيچ کدام اينها نيست. در اين تحقيق به ضرورت مطلب به وجه رسانهاي سينما بيشتر توجه خواهد شد و با مبذول داشتن تمرکز خويش بر اين مقوله، توضيح مفصلتري از آن خواهيم داشت. گذشتن سريع اين تحقيق از وجه صنعتي يا هنري سينما و پرداختن به وجه رسانهاي سينما به آن معنا نيست که آن وجه را رد کند يا کم اهميت جلوه دهد. مسلم است که سينما اهميت خود را مديون تلفيق صنعت و تجارت، هنر و شگردهاي رسانهاي است.
امروز بسياري راغب به ساختن فيلم سينمايي هستند و در راه ساخت اين فيلم به دنبال حرفهاي تازه ميگردند، نه از آن لحاظ که اهل هنرند، بلکه صرفاً به آن جهت که سينما خود يک نوع تجارت پول ساز است به شرط آن که دغدغهي پول ساز روز جامعه را بداني! دليل ديگر مبنا بر صنعتي بودن سينما وسايل مکانيکي است که درساخت يک فيلم دخيلند «روشن است که پيدايش سينما نتيجهي تکميل ابزارهاي مکانيکي است که در هيچ زمان ديگري نميتوانست وجود داشته باشد. اما اين واقعيت قابليت بياني سينما را مورد انکار قرار نميدهد. با توجه به همين قابليت بياني است که سينما را هنر ــ به مفهوم مصطلح ــ دانستهاند. تکنولوژي سينما هرگز از قابليت بياني آن قابل تفکيک نيست و امکان بيان در سينما تنها با مهارت يافتن در تکنيک آن ميسر ميشود ولاغير» (آويني،57:1375).
از جهتي ديگر سينما هنر است؛ اما نه شبيه هزاران هنري که ميشناسيم. بلکه سينما تلفيقي است از هنرهايي که هست، اما هيچ کدام آن هنرها نيز نيست. «هنر سينما عبارت است از پيوند دادن قطعاتي از فيلم به گونهاي که در ذهن تماشاگر نوعي واقعيت تجربي را که در وراي تصاوير قرار دارد پديد بياورد» (اسپارشات12:1376).
هنر سينما تلفيق رنگ، صدا، حرکت، و تفکر است. هنر سينما سخن گفتن با زباني تازه است. سخن گفتن از نا گفتههايي که شايد تماشاگر آنها را شنيده باشد، اما هيچ گاه به شکل تجسمي آن را نديده باشد. بسيار ساده لوحانه است اگر تصور شود سينما فقط فيلمبرداري از صحنههاست.
سينما اين هنر را دارد که تماشاگر خود را به عمق رؤياها و خيال پردازيهايي ببرد که شايد هيچ گاه وجود خارجي نداشته باشند. از بودنهايي حرف بزند که نيستند و از نبودنهايي بگويد که آرزو داشت، باشند. اگرچه شايد بسياري از هنرها به دنبال اين مسائل باشند، اما بدون ترديد سينما در اين زمينه، يگانه است. برگمان معتقد است سينما «زبان سخن گفتن ميان روحها است و امکاني است براي ايجاد رابطه با انسانها و دنياي پيرامونشان، رابطهاي که از کودکي تا پيري سخت به آن نياز داشته است(فراستي،12:1379).
در حقيقت سينما قادر است با تصويري با مردم سخن بگويد که مترجم نمي خواهد؛ مردمي که از يک آب و خاک نيستند، فرهنگ هم را درک نميكنند، اما تصوير را خوب ميفهمند و اين هنر سينما است.
فهرست مطالب
پیشینه
سينما
سينما هنر، صنعت يا رسانه
سينما و کارکردهاي آن
آگاهي اجتماعي ـ جامعهپذيري در سينما
سينما، زن، مذهب و سياست ايران تا دههي 70
هويت چيست؟
ابعاد هويت
دشواريها و پيچيدگيهاي هويت جمعي
هويت ديني
دين چيست؟
دشواريهاي تعريف دين
مفهوم دين از نظر لغوي در گستره ي تاريخ.
تعاريف دين
کارکردهاي دين
اسلام چيست؟
دولت و هويتسازي
رويکردهاي روانشناسي به هويت
- ويليام جيمز
- زيگموند فرويد
- اريکسون
- مارسيا
رويکردهاي روانشناسي اجتماعي به هويت
- کنش متقابل نمادين
- نظريه پردازان کنش متقابل نمادين
- جرج هربرت ميد
- چارلز کولي
- موريس روزنبرگ
- جنکينز
- هنري تاچفل
- جوانا واين، راب رايت
ديدگاههاي جامعه شناختي
- مانوئل کاستلز
مباني نظري رسانهها
- نظريه پردازان رسانهها
- ديويد رايزمن
- مارشال مک لوهان
- فرديناند تونيس
- الوين تافلر
- والتر ليپمن
- استوارتهال
- برنارد برلسون
-هاولند، جانيس
- لازارسفلد
- ژوزف کلاپر
- تامپسون
- فانکهاوزر، شاو.
- مک کورمک
- لاسول
- نظريات رسانههاي جمعي
- نظريه تجربه تأثيراتترکيبي
- نظريه وابستگي
- نظريه مارپيچ سکوت
- نظريه دروازه بانان
- نظريه گروه مرجع
- نظريه برجستهسازي
- نظريه کاشت
- نظريه کارکرد گرايي رسانه
جامعه شناسي شناخت
هويت زن در اسلام
شخصيت انسان در قرآن
زن و خانواده
استقلال اقتصادي زن
جمع بندي هويت زن در اسلام
منابع و مآخذ
علوم اجتماعی