عنوان:
فرمت فایل: word
تعداد صفحات: 40
مخلوقات اجتماعی برای قدرت تشخیص انگیزهها، اهداف، امیال، اعتقادات و احساسات دیگران به یک مهارت ویژه و اساسی در زندگی نیاز دارند. به بیان دیگر به منظور هماهنگی بیشتر و فهم دیگران، به این مهارت نیاز دارند. این درجه از مهارت، معرفت و آگاهی به نوبه خود به افراد اجازه و امکان میدهد که رفتار دیگران را پیش بینی کنند. دانشمندان نورولوژیست اجتماعی و شناختی به این مهارت ویژه و حیاتی توانایی ذهن میگویند و آن را پایه موفقیت در روابط میدانند(بارتزوهولاندر[1]، 2007).
اصطلاحتئوريذهن نخستین بارتوسطپریماكووودورف[2]درسال1978برايبررسیاینکهشامپانزههامهارتهايذهنخوانیدارندیاخیر بهکاربردهشد (نقل از کاکوجویباری، شقاقی وبرادران، 1391).تئوريذهناصطلاحياستكهبهتواناييپيش بينيوشرحدادنرفتاربارجوعبهحالاتذهني اشارهدارد. این اصطلاح بهبدنهمنسجمدانشدرموردذهنانسانكهافرادبه طورعاديآنراكسبميکنند وبرايپيشبينيو شرحدادنرفتارخودشانوديگرانازآناستفاده ميکنند،گفتهميشود (نسائیان، بهرامی، میرزمانی و صالحی، 1389).
درادبياتپژوهشي،مترادفهاييمانندذهنيسازي،ذهنخواني،روانشناسيعامهودرك اجتماعي بهجاياصطلاح تئوريذهنبهكاررفتهاست.
ریشههای این ظرفیت شناختی را میتوان در سالهای اولیه زندگی جستجو کرد. اگرچه کودکان در سالهای اول زندگی از ذهن خود و دیگران روز به روز بیشتر آگاه میشوند، و بین مفردات آنها ارتباط برقرار میکنند، اما تغییرات اساسی در درک نظریه ذهن در چهار سالگی اتفاق میافتد. هنگامی که کودکان قادر میشوند محتواهای ذهن دیگران را، به ویژه حالات باور را تفسیر کنند (هال و تاگر- فلاسبرگ[3]، 2003).
پژوهشگرانینظیربیوبوید[4](2007)، اعتقاد دارندکهتئوري ذهنهمگامباافزایشسندرکودکانپیشرفتمینماید؛بهطوريکهکودکاندرحدودسهسالگی،قادرهستندتابینآنچهدیگرانمیخواهندامیالوآنچه دیگرانانجاممیدهندرفتارهاپیوندبرقرارکنند،اماآنها قادربهدركماهیتباورهايدیگراننیستند. درحالیکه برخیازمتخصصانمعتقدندکهفرایندهايمربوطبهتئوري ذهنبهطورعمدهبادرونگراییمرتبطاستولیبهطور کلیاعتقادبرایناستکهاینتواناییحاصلهوشاجتماعی است. هوشاجتماعی،تواناییفرددرپیش بینییکدورهاز عمل،تشخیصبیناعمالخودودیگران،یادگیرياز راه تقلید،دركاحساساتوتواناییدروننگريرادربرمیگیرد کهجزءدانشتئوريذهناست.
کاکوجویباری، شقاقی و برادران (1391)، در پژوهشی دریافتند که تئوری ذهن یکی از مهمترین مباحث شناخت اجتماعی است و کودکان با افزایش سن در سیر تحولی خود به سطوح متمایزی از تئوری ذهن دست مییابند.
تواناییهایی که رسماً با نظریه ذهن مرتبط هستند عبارتند از رشد اخلاقی، فهم توالی جهل و عقیده نادرست، تمایز ظاهر و واقعیت و به کاربردن اصطلاحاتی که بیان کنند حالت ذهنی هستند (حسنزاده، 1384).
درک احساسات و توانایی دروننگری برای داشتن تعاملات اجتماعی مؤثر و ضروری است. نظریه ذهن در عمل به کودک ابزار قدرتمندی میدهد تا با آن به اکتشاف، پيشبينيو تغييررفتارديگراندستبزند (حسن زاده، 1384). به وسیله نظریه ذهن میتوان حالات ذهنی (باورها، تمایلات، تخیلات، عواطف و.....) که علت اصلی اعمال هستند؛ تفسیر کرد. نظریه ذهن پیش نیازی برای درک محیط اجتماعی و لازمه درگیری در رفتارهای اجتماعی رقابت آمیز است (نسائیان، بهرامی، میرزمانی و صالحی، 1389). علاوه بر این نظریۀ ذهن برخودتنظیمی و مهارتهای حل مسئله، فرایندهای مهار اجرایی، خودپنداشت، تشخیص بازنمودن از واقعیت، کفایت اجتماعی و مهارتهای بین فردی، درک هیجانات، تفسیر و درک تصاویر مبهم، و رفتارهای جامعه پسند، همدلی و همدردی مؤثر است (قمرانی، البرزی وخیر، 1385).
[1]. Bartz & Hollander
[2]. Premack & Woodruff
[3]. Hale &Tager-Flusberg
[4]. Bee & Boyd
فهرست مطالب
شناخت اجتماعی
تئوری ذهن
تعریف تئوری ذهن
مبانی نظری تئوری ذهن
رویکرد تحولی پیرامون تبیین تحول و رشد تئوری ذهن
رویکردنظریه نظریه
نظریه پودمانی(مدولار)
رویکرد شبیه سازی
رویکرد پیمانهای
حالتهای ذهنی
بازنمایی و فرابازنمایی
تکالیف تئوری ذهن
عوامل مؤثر در تئوری ذهن کودکان
ارتباط تئوری ذهن با سایر تواناییها
رابطه تئوری ذهن و هوش هیجانی
منابع
روان شناسی