(فصل دوم تحقیق)
مشخصات این متغیر:
منابع: دارد
پژوهش های داخلی و خارجی: دارد
کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پایان نامه، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی
نوع فایل:wordوقابل ویرایش
رویكرد قرآن به جایگاه سیاست خارجی و روابط بینالملل در حكومت نبوی
روابط خارجی، به مجموعهی روابط فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی سیاسی ودیپلماسی میان دولتها و ملتها گفته می شود. تفاوت روابط خارجی با سیاست خارجی درآن است که سیاست خارجی به مفهوم امروزی خود، تنها به سیاستهایی گفته می شود که مجری آنها وزارت خارجهی دولتها باشد و از کانال آن وزارت پایهریزی گردد. به دیگر سخن، سیاست خارجی عبارت است از سیاست یک دولت در کنش متقابل با دیگر دولت ها و ملتها.
روابط دیپلماتیک هم عبارت از روابطی می باشد که بین دولتها پس از شناسایی یکدیگر وتوافق در برقراری روابط، با اعزام نماینده ایجاد می شود. به بیان دیگر، روابط دیپلماتیک، شامل کلیه ارتباطات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است که بین دو یا چند دولت از طریق نمایندگیهای دیپلماتیک دولتها صورت میگیرد. پس روابط دیپلماتیک، به روابط میان دولتها گفته میشود و شامل روابط میان ملتها وسازمان های غیر دولتی نمیگردد. بنا براین، روابط خارجی مفهوم وسیعتری از سیاست خارجی و روابط دیپلماتیک دارد. هدف ما در این بخش، بررسی رفتار پیامبر درعرصهی روابط خارجی به معنای وسیع کلمه است و شامل هر گونه روابط فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و دیپلماسی میگردد.
اهداف سیاست خارجی پیامبر
رسالت پیامبر كه خاتم پیامبران است، دو ویژگی عمده دارد: جهانی و جاودانگی؛ این دو ویژگی نشان میدهد كه اسلام عقیدهای است فراتر از سرزمین یا سرزمینهای خاص؛ بلكه به تمامی افراد با تفاوتهای نژادی، قومی تعلق دارد. قرآن نیز بر این دو حقیقت تصریح دارد: «وَ مَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا كَافَّةً لِّلنَّاسِ بَشِیرًا وَ نَذِیرًا وَ لَكِنَّ أَكْثرََ النَّاسِ لَا یَعْلَمُون. تو را به پیامبری نفرستادیم، مگر بر همهی مردم مژده دهنده و هشدار دهنده؛ ولی بیشتر مردم ]این موضوع را[ نمیدانند.» (سبأ/28) علت این عمومیت نیز این است كه مبنای تشریع و احكام اسلامی فطرت انسانی است؛ لذا اختصاص به مكان خاصی ندارد. فطرت، روح، فكر و هدف مشترك آدمی، همواره جامعهی بشری را به همگونی فرا میخواند؛ و چون جایگاه رسالت پیامبر فطرت و خواستهی مردم بود، آرمان نهایی اسلامی، رسیدن به امت واحد بشری و از میان رفتن مرزهای جغرافیایی و به وجود آمدن كشور واحد جهانی، تحت حاكمیت قانون واحد الهی است.
در مورد انسانها نیزگروه بندیهای میهنی یا قبیلهای، در عین اینكه افراد یك كشور و یا یك قبیله را در یك مجموعه گرد میآورد و به آنها وحدت میبخشد، آنها را در برابر واحد دیگری قرار میدهد؛ لذا یكی از اهداف رسالت پیامبر، سرعت بخشیدن به روند تكاملی جامعه برای رسیدن به این هدف مطلوب است. اسلام با استراتژی دعوت به مكتب فطرت و ارائهی ایدئولوژی سازگار با فطرت و عقل، جوامع بشری را به سمت چنین جامعهی جهانی و شكل گیری یك امت نزدیك میكند.
از این رو، هدف غایی پیامبر، دعوت تمامی مردمان آن روزگار به اسلام بود. پیامبر نه تنها باید مردم مكه، حجاز و شبه جزیره عربستان را به اسلام دعوت مینمود، بلكه میبایست طبق فرمان خداوند متعال، دعوت خویش را حتی به خارج از شبه جزیره، از ایران تا روم و مصر و حبشه و دیگر كشورهای وقت میرساند. از سوی دیگر، چون دعوت پیامبر جاودانی بود باید زمینههای آن نیز فراهم میشد.
نظام سیاسی اسلام در عصر پیامبر، از ساختار بسیار سادهای برخوردار بود. پیامبر به عنوان رهبر دینی و سیاسی جامعه، مسؤولیت تمام امور را در دست داشت. او همچنان كه مسؤولیت سیاسی را به عهده داشت، مسؤولیت قضایی، اجرایی و نظامی را نیز عهدهدار بود. سیستم اداری او از چند نفر كاتب و تعدادی اصحاب و یاران كه معمولا در كنار او بودند و داوطلبانه و بدون برخورداری از عناوین رسمی انجام وظیفه میكردند تشكیل شده بود.
ساختار تصمیمگیری مركب بود از شخص پیامبر، وحی و مشورت. این ساختار به ایشان امكان میداد تا تصمیمات و برنامهریزیها را در كوتاهترین مدت انجام داده و در اجرای آنها نیز از سرعت فوقالعادهای بهرهمند باشد. دیپلماسیای كه از مركزیت این ساختار رهبری میشد، همانند سیاستهای داخلی، در كمال سادگی و صراحت انجام میگرفت. از طرف دیگر، با توجه به ساختار تصمیمگیری ویژه، اهداف و اصول حاكم بر سیاست خارجی، ماهیت كاملا دینی و الهی به خود میگرفت؛ به همین دلیل دیپلماسی پیامبر اسلام، دیپلماسی كاملا دینی بود.
علوم انسانی