(فصل دوم تحقیق)
مشخصات این متغیر:
منابع: دارد
پژوهش های داخلی و خارجی: دارد
کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پایان نامه، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی
نوع فایل:wordوقابل ویرایش
به باورالیس وقتی حادثه ی فعال كنندهای برای فرد رخ می دهد،اوبراساس تمایلات ذاتی خود ممكن استدوبرداشت متفاوت ومتضادازآنحادثه داشته باشد: یكی افكار،وباورهای منطقی وعقلانی ودیگری افكار،باورهاوبرداشتهای غیر عقلانی وغیرمنطقی. درحالتی كه فردتابعافكاروباورهای منطقی باشد،به پیامدهای منطقی دست خواهد یافت وشخصیت سالمی خواهد داشت.درحالتی كه فرد تابع ودستخوش افكارو باورهای غیرمنطقی وغیرعقلانی باشد،باپیامدهای غیرمنطقی مواجه خواه دشد ودراینحالت اوفرد یا ست مضطربوغیرعادی كه شخصیت ناسالمی دارد. درواقع،وقتی كه حادثه ی نامطبوعی رخ میدهدوفرد احساس اضطراب وتشویش میكند،درنظام باورهایش،خودرابه دو چیزكاملاًمتفاوت ومتضاد متقاعد میسازدویكیازآنهارادرپیش میگیرد كه مسلماًهمان افكارغیرعقلانی اشاست. بی توجهی به چنین افکار و باورهایی تبعات زیان بار فراوانی می تواند داشته باشد. اول اینکه این نوع باورها با پیامدهای بهداشت روانی و عمومی نظیر اضطراب، افسردگی، شکایت جسمانی و باورهای غیرمنطقی رابطه داشته باشد. بی توجهی تحقیقاتی به آن نیز موجب هزینه ها و خسارت های زیادی در سطح جامعه می گردد(گل پرور و همکاران،1386).
افکار خودآیند ، تصاویر یا شناخت هایی است که به عنوان نتیجه ای از طرحواره ی شناختی یا باور بنیادینی که در موقعیت خاصی فعال می شود، توسط فرد گزارش می شود(بک ،1967). این تصاویر و افکار، منعکس کننده ی معنایی است که فرد به موقعیتی خاص می دهد. وبا پاسخ هیجانی و رفتاری به آن موقعیت ارتباط تنگانگ دارد، علاوه بر این، افکار خودآیند، نقش مهمی درفرآیند درمانی دارد و به عنوان گذرگاهی ترجیحی برای دسترسی به سیستم شناختی استفاده می شود، به درک باورهای بنیادین که اساس چند اختلال روان شناسی است کمک می کند(بک،1976). افزایش تفکر منفی به ویژه در ارتباط با خود وآینده یکی از نشانه های افسردگی است و با بهبود فرد، تفکر منفی کمتر بروز می کند. بسیاری از شناخت درمانگران بر این باورند که واکنش های هیجانی و رفتاری به وسیله فرآیندهای شناختی ایجاد می شوند. از این رو افکار، باورها و سایر فرآیندهای شناختی تعیین کننده ی اصلی خلق و هیجان می باشند(هاگا و همکاران،1991، تیزدیل ،1997). افکار خودآیند منفی کیفیتی ذهنی است که بر توانایی شخص در برخورد با تجربه های زندگی اثر گذاشته، هماهنگی را بی جهت مخدوش می سازد و واکنش های بی تناسب و دردناک تولید می کند(بک،1979). افکار منفی، بخشی اززندگی و جزئی از آن شده است، به همین علت افکار منفی را افکار اتوماتیک نیز نامیده اند، زیرا بدون اراده فرد، خود به خود و بدون اینکه خواسته شوند در ذهن فرد جاری می شود و فرد کمترین شک به حقانیت و وجود خارجی دانستنشان ندارد. همچنین افکار منفی باعث می شود که فرد همه چیز رامنفی ببیند و احساس حقارت داشته باشد.با آنکه افکار منفی به تنهایی اغلب اشتباه و غیر منطقی هستند، به گونه ای فریبکارانه واقع بینانه به نظر می رسند، به طوری که فرد گمان می کند وضع به همان بدی است که به نظر میرسد.
علوم انسانی