(فصل دوم تحقیق)
مشخصات این متغیر:
منابع: دارد
پژوهش های داخلی و خارجی: دارد
کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پایان نامه، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی
نوع فایل:wordوقابل ویرایش
فصل دوم: پیشینه تحقیق
تاریخچه اضطراب
تاریخچه افسرد گی
تعاریف ونظریه های اضطراب
تعاریف ونظریه های افسردگی
1- افسردگی از دیدگاه روان پویایی
2- افسردگی از دیدگاه رفتار گرایان
3- افسردگی ا زدیدگاه شناختی
4- افسردگی از دیدگاه اجتماعی
نظریه ملانی كلاین
نظریه كامرون
نظریه ادوارد بیبرنیك
نظریه الكساندر لوئی
انواع اضطراب
1- اضطراب موقعیتی
2- اضطراب خصیصه ای
انواع افسردگی
1- افسردگی در نوجوانی
2- افسردگی پنهان
3- افسردگی اتكائی
4- افسردگی رجعتی
5- افسردگی پس از زایمان
6- افسردگی نوروتیك
7- افسردگی عضوی
8- افسردگی علاقی
9- افسردگی ناشی از موفقیت
10- افسردگی ناشی از مصرف دارو
11- افسردگی در نتیجه پیری
12- افسردگی فصلی
13- افسردگی در دانشجویان
ملاكهای تشخیص اضطراب DSMIV
ملاكهای تشخیص اضطراب ناشی از اختلال طبی عمومی
ملاكها ی تشخیص اختلال اضطراب منتشر
ملاكهای تشخیص دوره افسردگی عمده DSMIV
درمان اضطراب
1-درمان دارویی اضطراب
بنزو ویازپینها
فعالیت فارماكولوژیك
عوارض جانبی
مسمومیت
داروهای بولكه كننده بتا – آدرنرژیك
مهاركننده های مونو آمین اكسید
2- روشهای خود میزانی كاهش اضطراب
آرام سازی
بیوفیدبك
انواع درمانهای اختلالات افسردگی
1-درمان افسردگی پسیكوزی :
الف ) درمانهای فیزیكی وزیست شناسی
ب ) شیمی درمانی
الف – درمانهای فیزیكی وزیست شناسی
ب ) روان درمانی
درمان دارویی افسردگی بر اساس نظریه زیست شناسی
الكتروشوك درمانی
درمان افسردگی براساس نظریه روان پویائی
درمان افسردگی براساس نظریه یاد گیری
انواع درمانهای افسردگی
1- شناخت درمانی
2-رفتار درمانی
3- درمان بین فردی ( IPT)
4- روان درمانی تحلیل گرا
5- روان درمانی حمایتی
6- گروه درمانی
7- روان درمانی خانواده
تاریخچه اضطراب
اختلالات اضطراب بشرحی كه در نوشتجات طبی آمده ، گروه ناهمگن از سندروهای بالینی وتعریفها را در بر می گیرد .
از نظر تاریخی ، اصطلاحاتی نظیر ،خستگی شدید عضو قلب ، ودر قلب تحریك پذیر و « نوروز قلبی » و سندرم فعالیت » و « آستنی عصبی عروقی » همه برای توصیف اختلالات فرض اضطراب كه در آنها تنگی نفس تپش قلب ، خستگی عدم تحمل فعالیت واشتغال ذهنی با حالات جسمی علائم عمده اختلال را تشكیل می داده اند ، مورد استفاده قرار گرفته اند ، نور آستنی یا خستگی عصبی یكی دیگر از اصطلاحاتی است كه برای اختلالات اضطراب فراوان به كار رفته است .نوروز اضطراب كه بوسیله فروید بكار رفت . برای متجاوز از چهل سال بر چسب عمده برای اختلالات اضطراب بود ( گلدبرگ ، 1371).
برای اولین بار پزشك امریكایی بنام بیرد سال ( 1869) نور آستنی را تعریف كرد . بیمارانی كه امروز آنها را مبتلا به نوروز اضطراب می شناسیم در نور آستنی بیرد گنجانده می شود . معهذا برخی از بیماران مبتلا به هیستری ویا وسواس بیشتر در تعاریف او جا می گیرد بعد از او داكوستا در سال ( 1871) سندرم خلل تحریك پذیری را گزارش داد.
فروید در سال ( 1898) نوروز اضطراب را بعنوان یك واحد بالینی از پسیكاستنی بازشناخت علامت اصلی این بیماری نگرانی ،اضطراب ودلهره میباشد كه هر سه عملیات مختلفی از یك كیفیت اساسی است كه به احساس پریشانی ، انتظار خطری تربیت الوقوها واحساسهای بدنی همراه است
( گلدبرگ ، 1368).
نوروز حالت اضطراب به طور عمده اختلال افراد جوان است كه شروع آن معمولا در اواسط دهه سوم عمر است وبطور متوسط بیمار قبل از مراجعه برای درمان 5 سال علائم اضطراب را داشته است .شیوع حالات اضطراب در جمعیت نرمال در انگلستان وامریكا 2 تا 5/4 % ذكر گردیده است . معهذا این ارقام اطلاعاتی در مورد شدت علائم ودرجه ناتوانی اجتماعی حاصل از این اختلال بدست نمی دهد .
اختلالات اضطراب در 14% بیماران قلبی و 2% بیماران جراحی شده مشاهده شده است . اختلالات اضطراب بنظر میرسد كه دركار طبابت خوب شناخته نمی شوند . عدم تشخیص اضطراب بدون تردید تا حدودی مربوط به این واقعیت است كه اغلب علایم جسمی بارزترین خصوصیات حالات اضطراب را تشكیل می دهند . علت دیگر این است كه بیمار مضطرب اغلب خود را مبتلا به یك اختلال جسمی تصور نموده وبیشتر به درمانگاه داخلی مراجعه می كنند تا مراكز بهداشت روانی ( طریقتی ، 1367).
اضطراب كلی از شایعترین مسائلی است كه در كار طبابت با آن برخورد می شود تخمین زده می شود كه عمده بیماران را مبتلا به اختلال اضطراب مزمن نسبت به پزشكان 40 بر یك است و 30% كسانیكه پزشك عمومی مراجعه می نمایند از این ناراحتی در عزابند تشخیص افتراقی وارزیابی طبیب عمومی در مورد اضطراب بارنگین كمانی از عوامل بیولوژیكی وانسانی روبرو است . نقش پزشك ارزیابی تشخیص كامل در عین حال تعادلی است كه بیجهت به قیمت نادیده گرفتن عوامل روانی ومحیطی مهم روی جزء زیستی طبی موضوع تكیه نكند . حفظ این تعادل چندان آسان نیست در یك قطب پزشكی در خطر نادیده گرفتن علل پنهانی است ودر قطب دیگر ناتوانی در شناخت عوامل ایجاد كننده روانی رفتاری واجتماعی است .
علوم انسانی