(فصل دوم تحقیق)
مشخصات این متغیر:
منابع: دارد
پژوهش های داخلی و خارجی: دارد
کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پایان نامه، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی
نوع فایل:wordوقابل ویرایش
اعتماد اجتماعی
مفهوم اعتماد
اعتماد را می توان به عنوان اطمینان به اعتماد پذیری یک شخص یا نظام با توجه به یک رشته پیامدها یا رویدادهای معین تعریف کرد. اعتماد اساسا به مخاطره بلکه به احتمال وابسته است اعتماد همیشه بر اعتماد پذیری در برابر پیامدهای محتمل دلالت می کند چه این پیامدها به کنشهای افراد ارتباط داشته یا به عملکرد نظامها مربوط باشند در مورد عوامل انسانی اعتماد برای فرد عواقب روانشناختی دارد زیرا احتمال دارد که از این اعتماد لطمه اخلاقی ببیند.اعتماد می تواند معطوف به نشانههای نمادین یا تخصصی باشد این اعتماد نیز مبتنی بردرستی اصولی است که شخص از آن بی خبر است اعتماد به کارکرد شایسته نظامها مربوط است نه به عملکرد واقعیشان. اعتماد به غیبت در زمان و مکان ارتباط دارد، زیرا نیازی به اعتماد به کسی که فعالیتهایش در معرض دید نیست، نداریم پس اعتماد تمهیدی برای تطبیق با آزادیهای دیگران است اما شرط اصلی مورد نیاز برای اعتماد نه فقدان قدرت، بلکه کمبود اطلاعات کامل است (گدینز، 1990).
به طور کلی روان شناسان اعتماد و فرایند اعتماد را به عنوان یکی از پایههای اساسی از توسعه فردی توصیف کرده اند. امروزه اندیشمندان دیگر رشتهها، مخصوصا مدیریت بازرگانی فرایندهای اعتماد را در محیطهای تجاری و بازرگانی، به عنوان استراتژی، مشارکت و رفتار سازمانی فراگیر توصیف می کنند (آتکینسون، 2003). اعتماد کلید اصلی برای روابط بین شخصی یا بین فردی در زمینههای مختلف است. اعتماد دانش یا عقیده ای است که اعتماد شونده انگیزه یا محرکی دارد برای انجام دادن عملی که متعهد به انجام آن است. (لوی،1999) روتر اعتماد را به عنوان انتظارات کلی که می توانیم به گفتار، وعدهها، عبارتهای شفاهی و کتبی دیگران تکیه کنیم، تعریف می نماید.. چارلتون می گوید: رهبران به کارکنان اعتماد می کنند برای این که کاری را که نیاز دارند انجام شود، انجام دهند. رهبران به شباهت در گفتار و کردار نیاز دارند.مدیریت بر مبنای اعتماد، تکنیکی است که تمامی افراد در روابط خود به کار می گیرند، اما تا کنون بدان به عنوان تکنیک رفتاری که می شود آن را آموزش داد و در جایگاههای مختلف از آن بهره گرفت نگریسته نشده است(احمدی ، 43:1383).
اعتماد باعث تقسیم اطلاعات در سازمان و سهیم شدن همه افراد از اطلاعات سازمانی، تعهد سازمانی، تعهد به انجام تصمیم، رفتار شهروندی سازمانی ،رضایت شغلی، رضایت مدیریت، مبادلات رهبر- عضو و توجه به ماندن در سازمان خواهد شد. به طور وسیعی تائید شده است که اعتماد به عنوان یک عامل تسهیل کننده در تعاملات اقتصادی از طریق هموار کردن روابط بین عاملان اعتماد و کاهش هزینههای تعاملات که با کنترل در ارتباط هستند، عمل می کند. (بیجیل اسما، 2003) مدلهای مدیریت ریسک یک سازمان را قادر می سازد که تواناییهای سازمان را برای موفقیت در استراتژیها و رسیدن به اهداف شناسایی و پیش بینی نماید. این استراتژیها نیازمند محیطی است که افراد در آن محیط مسوولیت پذیر باشند و برای رسیدن به پیامدهای خوب، از خود توانایی و انعطاف پذیری نشان دهند و چنین امری نیازمند جوی آکنده از اعتماد متقابل میان کارکنان و مدیران است. (وارا،2000). اعتماد به عنوان یک متغیر اصلی در تعداد زیادی از نظریات مدیریتی و رهبری نقش ایفا می کند، اگرچه این متغیر به صراحت در این نظریات بیان نگردیده است. از جمله این نظریات می توان به تئوری Xو Y مک گریگور، سیستمهای مدیریتی لیکرت، نظریات آرجیس، مطالعات دانشگاه میشیگان، مدل فیدلر، تعامل رهبر - اعضا ، مدل رهبر - مشارکت وروم و یتون ، رهبری کاریزماتیک و رهبری تحول گرا اشاره نمود. متغیرهای زیادی در مدیریت و رهبری وجود دارد که در آنها سازه اعتماد به شکل محسوسی تاثیرگذار است و یا این متغیرها بر متغیر اعتماد تاثیر گذار هستند. از جمله این متغیرها می توان به ارتباطات، رهبری، تصمیم گیری، شهروندی، مدیریت ریسک، کنترل، رضایت شغلی، استرس، فرهنگ سازمانی، یادگیری و ادراک اشاره نمود. اعتماد انتظار مثبتی است كه دیگران در برابر آن فرصت طلبانه عمل نمیكنند(روسیاو، 1988، 393-404). مهم ترین عناصری كه در این تعریف به چشم میخورد آشنایی و ریسك میباشد. عبارت انتظار مثبت در این تعریف، آشنایی و شناخت نسبت به طرف مقابل را یاداوری میكند. اعتماد یك فرایند وابسته به تاریخ است و مبتنی بر نمونههای مربوط ولی محدود تجارب ما میباشد (رمپل، 1985، 96). واژه فرصت طلبی نیز منوط به هرگونه خطر ذاتی و آسیب پذیری در یك رابطه توام با اعتماد است(روتر،1980،96).
در اكثر تعاریف ارائه شده از اعتماد، سه متغیر اعتماد كننده، اعتماد شونده و زمینه به چشم میخورد.
• ویژگیهای اعتماد كننده: از دیدگاه فرد اعتماد كننده، اعتماد انتظاری است مبنی بر اینكه طرف مقابل از خود صداقت ، صراحت ، شایستگی ، وفاداری و ثبات نشان داده و به گونه ای فرصت طلبانه رفتار نكند. در صورت نقض اعتماد از سوی طرف مقابل، اعتماد كننده دچار آسیب و یا مشكلی جدی میشود. بنا براین، انتظار فرد اعتماد كننده در خصوص رفتار مثبت فرد اعتماد شونده با احتمال آسیب دیدن از جانب فرد اعتماد شونده به دلیل نقض اعتماد توسط او همراه است.
• ویژگیهای زمینه: در شرایط عدم اطمینان و مخاطره كه ما نتایج تصمیمات خود و همچنین احتمال تحقق آنها را نمیدانیم، اعتماد به وقوع میپیوندد. به عبارت دیگر هنگامیاعتماد معنی پیدا میكند كه با شرایط عدم اطمینان و مخاطره همراه باشد.
ویژگیهای اعتماد شونده: اعتماد شونده باید دارای 5 بعد اعتماد بوده تا بتواند انتظارات اعتماد كننده را به خوبی برآورده سازد.
2-2-7 -2- سطوح اعتماد
اعتماد را میتوان به اعتماد به فرد، اعتماد به گروه و اعتماد به سازمان تقسیم بندی نمود. این سه دسته اعتماد با یكدیگر دارای رابطه تنگاتنگی میباشند. اعتماد ما به یك سازمان میتواند از اعتماد ما به فرد یا افراد شاغل در آن سازمان شكل بگیرد و همچنین اعتماد ما به یك فرد میتواند به دلیل اعتماد ما به سازمانی باشد كه آن شخص در آن كار میكند. اعتماد به فرد و اعتماد به سازمان از طریق وظایف و موقعیتهایی كه افراد در سازمان دارند و نقش¬هایی كه در سازمان ایفا میكنند، به هم مرتبط میشوند ( ون دی ون،رینگ، 1994). به نظر می رسد با توجه به گسترش حوزه علم مدیریت و رهبری به مدیریت ساختارهای فراتر از سازمان در جوامع همانند شهرها، لازم است سطح دیگری برای این حوزه جدید در متغیرهای مدیریتی و رفتاری در نظر گرفت که ما آن را شبکههای سازمانی می نامیم. این سطوح در عامل اعتماد کننده و اعتماد شونده ظاهر می شود و با توجه به این که در کدام سطح از اعتماد شونده یا اعتماد کننده هستیم نوع اعتماد و پارامترهای تاثیر گذار بر آن دستخوش تغییرات می گردند.در حوزه اعتماد فرد به فرد تحقیقات متعددی صورت گرفته که می توان حوزههای علوم رفتاری و روان شناسی را علوم اصلی دانست که درباره این موضوع در آنها پرداخته شده است.
علوم انسانی