معنای لغوی مدیریت: مدیریت از نظر لغوی یعنی اداره کردن و مدیر اسم فاعل از مصدر اداره به معنای اداره کننده است. اداره از از ماده دور گرفته شده است دوران به معنای گردیدن است. پس مدیر یعنی اداره کننده و مدیریت به معنای گرداندن یک سازمان در جهت اهداف خاص خودش می باشد.( اختری۱۳۶۶، ص۳۲)
اریک لین با بررسی تشابهات و تفاوت های اعمال رهبری در بخش خصوصی و دولتی ، مسائل مدیریت دولتی را بررسی نموده است.
اگر چه زمینه بحث اریک لین سازمان های دولتی در اروپا می باشد اما قابل تعمیم به حوزه مدیریت دولتی ایران نیز می باشد.
وی مسائل را به صورت کلان و با این نگاه که بر سر راه اعمال رهبری بخش خصوصی در سازمان های دولتی چه موانعی وجود دارد ،تحلیل نموده است.
طرح اهداف ارزشیابی شفاف بودن رویه های اداری قوانین و مقررات
ساختار تشکیلاتی رضایت ارباب رجوع قابلیت پیش بینی اموراداری و تخصصی
در فرهنگ اکسفورد اداره امور به معنای اداره کردن با مفهوم مدیریت امور یا اداره امور و عملیات یا هدایت و نظارت بر اجرا ها آمده است. مدیریت از ریشه manus به معنای کنترل با دست می باشد. و اداره امور از ریشه minor و سپس از ریشه ministrare به معنای خدمت کردن و به دنبال آن حکومت کردن است. تفاوت اصلی این دو کلمه در خدمت کردن وکنترل کردن و دستیابی به نتایج نهفته است.
مدیریت فرایند اجتماعی، برنامه ریزی، سازماندهی، کارگزینی، هدایت و هماهنگی، کنترل در راستای تعیین و فائق شدن به اهداف سازمانی در یک محیط پویاست. (R.D agarwal ۱۹۹۸, p۸ ) مدیریت یعنی تصمیم گیری واین وظیفه مهمترین واصلی ترین نقش مدیریت است.
مدیریت