مبانی نظری طلاق ( از پایان دادن به زندگی زناشویی به وسیله زن و شوهر)
توضیحات: 15صفحه فارسی (word)
با رفرنس دهی کامل فارسی و انگلیسی و پانویس ها مناسب برای پایان نامه
خلاصه ای از کار:
مقدمه:
طلاق، از نظر لغوی به معنی رها شدن میباشد و در اصطلاح عبارت از پایان دادن به زندگی زناشویی به وسیلهی زن و شوهر (وایزمن، 1985، به نقل از قادرزاده و همکاران، 1391). طلاق یکی از پدیدههایی است که علاوه بر سیستم خانواده، سیستم اجتماعی را نیز در سطوح مختلف درگیر میکند. طلاق فرایندی است که با تجربه بحران عاطفی هر دو زوج شروع میشود و با تلاش برای حل تعارض از طریق ورود به موقعیت جدید با نقش ها و سبک زندگی جدید خاتمه مییابد (گاتمن، 1993).
.................
نظریههای طلاق
نظریهی همسان همسری
این نظریه استحکام خانواده را ناشی از وجود ویژگیهای همسان زن و شوهر میداند، همسانی میان دو فرد، نه
تنها آنان را به سوی یکدیگر جذب میکند، بلکه پیوند و وصلت آنها را استوار میسازد؛ به سخن دیگر، ناهمسانی میان دو همسر سر چشمه کشمکشهای خانوادگی است. شنگ و یامورا، براین باورند که هرقدر پیوندهای قدیمی و فرهنگی میان زن و شوهر محکمتر باشد، خطر جدایی به مراتب میان آنان کمتر است. به طورکلّی، هرقدر درجهی همگونی همسران بیشتر باشد، زناشویی آنان استوارتر و پایدارتر است(ساروخانی،1385).
نظریهی اریکسون
اریکسون یکی از روانشناسان رشدنگر است. وی، دورهی 20 تا 40 سالگی را دورهی صمیمیت در برابر انزوا مینامد. تعارض روانی مهم
..............
نظریهی توسعهی خانواده
اساسیترین پیش فرض این نظریه این است كه خانوادهها واقعاً توسعه مییابند به این معنا كه از مراحل خاص و قابل تشخیص به واسطهی
..............
نظریهی شبکه
تحلیل شبکه، به مطالعهی قواعدی دربارهی اعتقادات افراد و اینکه چه باید انجام دهند میپردازد. الیزابت بات، معتقد است که
.............
نابسامانی اجتماعی
مفهوم نابسامانی اجتماعی را اولین بار دورکیم برای تبیین وضعیت جامعهی زمان خود بهکار برد. وی، نابسامانی اجتماعی را بیماری جامعهی
...............
منابع
اﺻﻼﻧﻲ، ﺧﺎﻟﺪ (1383). ﻧﻘﺶ ﻣﻬﺎرﺗﻬﺎی ارﺗﺒﺎﻃﻲ ﺑﺮ ﻛﺎراﻳﻲ ﺧﺎﻧﻮادﮔﻲ داﻧﺸﺠﻮﻳﺎن ﻣﺘﺎﻫﻞ. ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪرﻓﺎه اﺟﺘﻤاعی. 4 (14): 138-115.
باجلان، علی و عظیمی، لیلا (1388). مطالعات کیفیت زندگی. اراک: انتشارات نویسنده.
ﺑﺮﻧﺸﺘﺎﻳﻦ، ﻓﻠﻴﭗ ﺍچ ﻭ ﺑﺮﻧﺸﺘﺎﻳﻦ، ﻣﺎﺭﺳﻲ ﺗﻲ (1380). ﺯﻧﺎﺷﻮﻳﻲ ﺩﺭﻣﺎﻧﻲ: ﺍﺯ ﺩﻳﺪﮔﺎﻩ ﺭﻓﺘﺎﺭﻱ ﺍﺭﺗﺒﺎﻃﻲ . ﺗﺮﺟﻤﻪﻱ ﺣﺴﻦ ﭘﻮﺭ ﻋﺎﺑﺪﻳﻨﻲ ﻧﺎﺋﻴﻨﻲ ﻭ ﻏﻼﻣﺮﺿﺎ ﻣﻨﺸﺌﻲ. ﺗﻬﺮﺍﻥ: ﺍﻧﺘﺸﺎﺭﺍﺕ ﺭﺷﺪ.
...............
...............
علوم انسانی