مفهوم حس تعلق به مکان و عوامل تشکیل دهنده آن
مقدمه
محیط از جنبه های کالبدی و اجتماعی به صورت توامان ساخته شده است. انسان ها مکان های اطراف خود را خلق می کنند ومکان مستقل از انسان معنا ندارد. رابطه بین انسان و مکان رابطه ای سوداگرانه است .افراد چیز های مثبت و منفی را از محیط گرفته و یا به آن پس می دهند. این بده و بستان بر محیط و انسان تاثیرگذار است.
امروزه در جهانی زندگی میكنیم كه انسانها در كلینیكها به دنیا میآیند و در بیمارستانها میمیرند؛ جهانی كه در آن موقعیتهای تفننی و غیرانسانی دایما افزایش مییابند؛ جهانی كه در آن شبكه متراكمی از وسایل ارتباطی متنوع و متعدد و در فضاهای متفاوت و متضاد توسعه مییابند و در عین حال چنین فضاهایی، آكنده از انسانها هستند؛ انسانهایی كه دایم در حال جابهجایی از مكانی به مكانی دیگرند و شاید آنقدر جابهجا میشوند و مكانهای متعدد را تجربه میكنند كه احساس «لامكانی» میكنند. جهانی كه به این ترتیب به فردیت منزوی، به حالت موقت و به روزمرگی سپرده شده است، موضوعات جدیدی را در برابر ما قرار میدهد كه قابل تامل و تفكر هستند.
از جمله این موضوعات این است كه
مكان من در این فضاها كجاست؟
و به كدام مكان تعلق دارم؟
حس مكان و احساس تعلق به مكان از موضوعات مورد بحث در علوم مختلف از جمله معماری، جغرافیای انسانی، برنامهریزی شهری، برنامهریزی روستایی، جامعهشناسی و بالاخص قومشناسی سیاسی است.
معماری