1- مدلSMCS (Stress Modified Critical Strain)
زلزله های نورتریج وکوبه محدودیهای بسیار زیادی رادربکار گیری روابط سنتی مکانیک شکست درتخمین گسیختگی اتصالات واجزای سازه های فولادی آشکار کردند. Kanvinde,A.,Dierliein,G.(2004) برپایه مطیلعات میکرومکانیکی وبررسی مکانیزم بنیادی تشکیل ترک نرم دربافت فولاد ،مدلSMCS را که قادر به تخمین آغاز گسیختگی دراتصالات فولادی ، با دقت بسیاربالایی می باشد را معرفی کردند که برخی ازمزایای آن نسبت به مدلهای سنتی مکانیک شکست ازاین قرار می باشد:
1-برخلاف مدلهای قدیمی (J-integral, CTOD)که برپایه محدودبودن ناحیه تسلیم شده قرار دارند،این مدل قادرخواهد بود شکست را حتی در وضعیتی که ناحیه وسیعی تسلیم شده است تخمین بزند..
2-مدلهای قدیمی عموماً تک پارامتری بوده وبر مبنای تنش قراردارند درحالی که این مدل روشی برمبنای کرنش ارائه می کند.
3-این مدل سه محورگی را به عنوان یک پارامتر مستقل درنظرگرفته وتاثیرآن رادرکرنش گسیختگی اعمال می کند.
4-مدلهای قدیمی عموماً برمبنای حضورترک های لب تیز درمحل گسیختگی قراردارند درحالی که باتسلیم فولاد ورخدادگسیختگی نرم،ترک ها از نوع لب کند خواهندبودکه مدلSMCSبه دلیل ساختارخوداین مسئله رالحاظ می کند.
قضیه گلینکا(Glinka’s rule) :
S = تنش اسمی (Nominal Stress) σy p = تنش واقعی (Real Stress)
σy = تنش با فرض خطی بودن مصالح Ws = چگالی انرژی کرنشی اسمی
We = چگالی انرژی کرنشی درلبه سوراخ با فرض خطی بودن مصالح
Cp = ضریب تصحیح چگالی انرژی کرنشی
عمران و ساختمان