شرح مختصر:
در این پژوهش به منظور بررسی . كه به شیوه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون- با گروه كنترل انجام گردید، چنین فرض شد كه آموزش مهارتهای زندگی موجب افزایش یا بهبود سلامت روان و درونیتر شدن منبع كنترل در نوجوانان می شود. به همین منظور از بین 191 دانش آموز دختر مقطع دبیرستان، 30 دانشآموز كه بالاترین نمرات را از پیش آزمون (پرسشنامه سلامت عمومی و پرسشنامه منبع كنترل) به دست آوردند، انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی و كنترل تقسیم گردیدند كه هر گروه شامل 15 دانش آموز بود.
پس از اجرای پیش آزمون در گروه آزمایشی و كنترل، گروه آزمایشی آموزش مهارتهای زندگی را در هشت جلسه دو ساعته دو بار در هفته دریافت نمود. پس از یك ماه، پس آزمون (پرسشنامه سلامت عمومی و پرسشنامه منبع كنترل) در دو گروه آزمایشی و كنترل اجرا گردید.
پس از نمرهگذاری، تفاوت میانگین بین دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون با استفاده «از آزمون t دو گروه مستقل» مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد كه بین میانگین دو گروه در «پرسشنامه سلامت عمومی» تفاوت معناداری وجود دارد. در نتیجه فرضیه پژوهش تأیید گردید. بنابراین، آموزش مهارتهای زندگی میتواند سلامت روان را افزایش دهد یا بهبود بخشد. همچنین نتایج نشان می دهد كه تفاوت بین میانگین های دو گروه در كلیه مقیاسهای پرسشنامه سلامت عمومی به جز مقیاس C (نارسا كنش وری اجتماعی) كاملاً معنادار است. نكته دیگر اینكه بیشترین میزان كاهش در نمرات مقیاس D (نشانگان افسردگی) پرسشنامه مذكور میباشد. بنابراین میتوان گفت كه آموزش مهارتهای زندگی بیشترین تأثیر را بر كاهش میزان افسردگی آزمودنیها داشته است. اما در مورد میانگین دو گروه در پرسشنامه منبع كنترل، علیرغم كاهش اندك در نمرات تفاوت معناداری وجود ندارد. در كل میتوان گفت، با توجه به كاهش اندك نمرات، آموزش مهارتهای زندگی تا حدودی بر درونیتر شدن منبع كنترل در گروه آزمایشی مؤثر بوده است.
همچنین در این پژوهش، رابطه بین متغیرهای پژوهش با استفاده از «ضریب همبستگی پیرسون» به دست آمد. این نتایج نشانگر آن است كه بین سلامت روان و شیوه مقابلهای و بین منبع كنترل و شیوه مقابلهای ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. اما بین متغیر (سلامت روان و منبع كنترل) ارتباط مثبت و معناداری وجود ندارد. یافتههای جانبی این پژوهش نشانگر رابطه معنادار بین سطح تحصیلات مادر، اشتغال مادر و عملكرد تحصیلی دانشآموزان با سلامت روان و شیوه مقابلهای آنان میباشد.
مشاهدات كیفی نیز در طول جلسات دوره آموزشی با نتایج كمی حاصل از دادهها مطابقت و هماهنگی دارد. بطوریكه آزمودنیهایی كه در طول جلسات فعالیت گروهی بیشتری داشتند، انگیزه و تمایل بیشتری جهت شركت در این دوره آموزشی داشتند، نظم گروهی بیشتری را رعایت مینمودند. در انجام تمرینات و فعالیتهای عملی علاقمندی و انگیزة بیشتری نشان می دادند، توجه و دقت كافی نسبت به مطالب و محتویات آموزشی داشتند و خواهان تداوم این دوره آموزشی در طول سال تحصیلی بودند، در میزان نمرات سلامت عمومی و منبع كنترل آنان كاهش بیشتری ایجاد شده است. در واقع میتوان گفت كه آموزش مهارتهای زندگی در مورد این آزمودنیها منجر به افزایش سلامت روان و درونیتر شدن منبع كنترل آنان شده است. بدین ترتیب مشاهدات كیفی دال بر تأثیر مثبت آموزش مهارتهای زندگی میباشد.
فهرست مطالب
خلاصه
مقدمه
بیان مساله
اهمیت و ضرورت پژوهش
متغیرهای پژوهش
متغیر مستقل
متغیرهای وابسته
متغیرهای كنترل
متغیرهای مداخلهگر (تعدیل كننده)
تعریف علمی و عملیاتی مهارتهای زندگی
تعریف علمی و عملیاتی سلامت روان
تعریف علمی و عملیاتی منبع كنترل
مبنای تئوریكی برنامه آموزش مهارتهای زندگی
اهداف آموزش مهارتهای زندگی
اهمیت مهارتهای زندگی در سلامت روانی
ابعاد مهارتهای زندگی
پیشینه تحقیقاتی پژوهش
جمع بندی و نتیجهگیری از پیشینة تحقیقاتی پژوهش
فرضیات پژوهش
روش بررسی
پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ (GHQ)
پرسشنامه منبع كنترل لونسون
روشهای آماری پژوهش
تجزیه و تحلیل علمی
بحث و نتیجهگیری
فهرست منابع
روان شناسی