در « خلاصة البلدان » آمده است : « کاشان در قدیم چندان شهریتی نداشت و قصبه و
رستاقی از توابع بلدۀ قم بود و در تواریخ مذکور است که « قاسان » نام رودخانه ای
بود که آن را به زبان فارسی کاشان می خواندند ، و الحال آن رودخانه خشک است و
به جای آن شهر بنا شده است ، بعضی دیگر گفته اند که « قاسان » نام شطی بوده که
به فارسی « کاس رود » می خواندند . بعد از آنکه آب شط شروع به خشکی نمود .
اول موضوع قریه ، « بطریده » که الحال به « بدریه » مشهور است ، ظاهر شد .
آنجا بلند ترین موضع آن رود بود و بعد از ان موضع ، قریۀ « درام » ظاهر شد .
بعضی گفته اند آن را « قاسان اکبر » بنا نهاد و به نام خود خواند . » 1
« مقدسی » ، کاان را شهری نامور و کهنسال در مرکز کویر می داند و می گوید :
« پیرامون آن کشتزارهای آباد و کاریزها فراوان دارد . در ساختن قمقمه ماهرند و
در آنجا نوعی ، « طلخون » ( ترخون ) دیدم که مانندش ندیده بودم . مرکز هلوی
خوب است . عقربهای شگفت انگیز دارد . شنیدم که « ابوموسی اشعری » هنگامی
که از گشودن شهر در ماند ، گژدمهای زهرآگین از « نصیبین » درکوزه ها بیاورد
وبه درون دژپرتاب همی کرد تا مدافعان ازآن بجستند وشهرخود تسلیم دشمن کردند. »2
لازم به تذکر است که در زمان قدیم ، برای تصرّف شهرها دست به هرحیله ای می زدند
ولی بنده مطلبی را که « مقدسی » درباره کژدمهای زهرآگین « نصیبین » ذکر کرده
است ، در هیچ مأخذ دیگری ندیده ام .در « تقویم البلدان » به نقل از « العزیزی » نوشته شده است : « قاشان شهری است پر
نعمت در وسط بلاد « جبل » . 3 خراجش به خراج قم افزوده شود . » 4 و به نقل از