سایت کاریابی جویا کار

نقش زن در ایران باستان

دسته بندي: مقالات / پاور پوینت
28 خرداد


دنیا بطور كلی زن را در زندان ذلت و خواری محبوس میداشت بطوریكه ناتوانی و زبونی  طبیعت ثانیة وی شده بود و گوشت و استخوانش بر آن روئیده حیات و مماتش با آن بستگی پیدا كرده بود، و كلمات زن  و ناتوانی و خواری با هم مترادف شده بود و عجب این است كه  امر نزد خود زنان هم بدین منوال بود.
هیچ ملتی از وحشی و متمدن نیست جز اینكه مثلهائی از ضعف و زبونی زن دارد، و در تمام لغات عالم با همه اختلافی كه در ریشه و روش و لحن دارد، و در تمام لغات كتابها انواع استعارات و كنایات و تشبیهات مربوط به لفظ زن  موجود است كه با آنها ترسو و خوار و زبون و بدبخت و بیچاره و توسری خور مورد تعریض و سرزنش قرار می‌گیرد و همین كافی است كه اعتقاد جامعة انسانی را دربارة زن برای اهل  بحث و تحقیق اثبات كند ولو اینكه كتب تاریخی كه نظریات ملل مختلف را راجع به زن جمع‌آوری كرده و در دسترس نباشد، زیرا صفات و روحیات هر جمعیتی در لغت و ادبیاتشان جلوه می‌كند. از پیشینیان هم چیزی كه موقعیت زن را در اجتماع تثبیت كند و اهمیت شأن او را برساند نقل نشده مگر مختصری در تورات و سفارشی كه از عیسی بن مریم درباره سهل گرفتن كار بر زبان و ارفاق بایشان نقل شده است.
و اما اسلام یعنی آئین پاكی كه بوسیله قرآن نازل شده و در حق زن كاری كرد كه دنیا از قدیمیترین ایام آنرا نمی‌شناخت و ساختمان فطری را كه دنیا از روز اول ویران نموده و آثارش را محو كرده بود از نو بنیانگذاری نمود اعتقادی را كه درباره هویت زن داشت و عملاَ بر طبق آن رفتار می‌كرد ملغی ساخت.
اسلام بیان  كرد كه زن مانند مرد انسان است، و در ماده و عنصر هر انسانی چه نر و چه ماده دو انسان شركت دارد و هیچكس بر دیگری برتری ندارد جز بواسطه تقوی، در آیه(13) از سوره حجرات می‌فرماید:
»یا ایهاالذین انا خلقانكم من ذكر و انثی  جعلناكم شعوباَ و قبایل لتعارفوا ان اكرمكم عندالله اتقیكم.«
در این آیه هر یك از افراد بشر مأخوذ و مركب از دو انسان نر و ماده قرار داده شده كه هر دو بیك نسبت مادة وجود اویند و او مجموع ماده‌ای است كه از آن دو گرفته شده، این سخن مانند گفتار آن شخص نیست كه گوید:
نبو نابنوا أنبائنا نباتنا                                       نبو هن انباء الرجال الأباعدا
یعنی پسران پسران ما پسران مایند، و اما دختران ما، پسرانشان پسران مردان بیگانه‌اند.
بلكه همه را مخلوق و تركیب شده از همه شمرده و بنابراین همه مانند هم خواهند بود مگر كسی كه تقوایش بیشتر باشد و بیانی كاملتر و بلیغتر از این بیان نیست.[1]
» شك نیست كه قرن ما یك سلسله بدبختیها را از زن گرفت ولی سخن این است كه یك سلسله بدبختیهای دیگر برای او ارمغان آورد. چرا؟ آیا زن محكوم است به یكی از این دو بدبختی و جبراً باید یكی را انتخاب كند؟ یا هیچ مانعی ندارد كه هم بدبختیهای قدیم خود را طرد كند و هم بدبختیهای جدید را؟
حقیقت این است كه هیچ جبری وجود ندارد، بدبختیهای قدیم غالباَ معلول این جهت بود كه انسان بودن زن به فراموشی سپرده شده بود و بدبختیهای جدید از آن است كه عمداً یاسهواً  زن بودن زن و موقع طبیعی و فطریش، رسالتش، تقاضاهای غریزیش، استعدادهای  ویژه‌اش به فراموشی سپرده شده است….  در نظرگرفتن وضع طبیعی و فطری هر یك از زن و مرد، باتوجه به تساوی آنها در انسان بودن و حقوق مشترك انسانها، زن را در وضع بسیار مناسبی قرار می‌دهد كه نه شخصش كوبیده شود و نه شخصیتش«….[2]
» … ما مسلمانیم، زن جامعه ما كه میخواهد به مرحله استقلال و انتخاب خویش برسد و وابسته به یك تاریخ، فرهنگ ، مذهب و جامعه‌ای است كه روح و سرمایه‌اش را از اسلام گرفته است و زنی كه در این جامعه، می‌خواهد خودش باشد و خودش را بسازد و یكبار دیگر متولد شود و دراین تولد جدید( رنسانس) خود، مامای خود باشد و نه ساخته وراثت و نه پرداخته تقلید و نمی‌تواند از اسلام بی‌نیاز و نسبت به آن بی‌تفاوت بماند… «[3]


علوم انسانی
قيمت فايل:3900 تومان
تعداد اسلايدها:35
خريد فايل از سايت مرجع
دسته بندی ها
تبلیغات متنی