مقدمه:
باتوجه به توصیههای ائمه اطهار بروقف و نیز اهداف بالایی كه وقف در جامعه ممكن است داشته باشد. رسیدگی و تجزیهو تحلیل این امر در جامعة امروزی ما كه ؟؟ به این امر است امری ضروری به نظر میرسد و از آنجا كه وقف نهادی بسیار گسترده و احكام مفصل و كاملی را هم در فقه و هم در قانون به خود اختصاص داده است لذا رسیدگی و بررسی همة احكام آن بسیار كاربر است و از حوصلة این مقاله خارج است در ضمن پرورش یك موضوع جزئی می تواند آثار مفیدتری داشته باشد چون ابعاد گوناگون را می توان مورد بحث قرار داد لذا ما در این تحقیق كوتاه بر آن شدیم كه موضوع وقف بر نفس كه یك جزء كوچك از مسائل مربوط را به به وقف را تشكیل می دهد به طور مفصل هم از دیدگاه قانون مدنی و هم از دیدگاه فقه اعم از عامه و شیعه تحلیل كنیم و در نهایت به یك نتیجهگیری برسیم كه ما را در بحث قضا، وكالت یا هر حرفة دیگر كه مربوط به این امر است یاری دهد، انشاء الله كه چنین باشد.
در احكام و شرایط وقف در یك دستهبندی به شرایط موقوف علیهم پرداخته می شود از آن جمله اینكه موقوف علیهم باید موجود باشند نه معدوم و یا ا ینكه آنها اهلیت لازم برای قبض مال مرقوفه را داشته باشند، این گونه شرایط در وفقه و قانون مدنی تقریبا یكسان هستند و یك شرط مشترك دیگر این است كه واقف از موقوف علیهم باید خارج باشد یعنی وقف بر نفس باطلا ست ولی ا ین مورد در مذاهب عامه مورد تردید واقع شده و نسبت به آن ایراداتی و استدلال هایی وارد شده است كه لازم است بررسی شوند و به یك نتیجهگیری صحیح برسیم یعنی از دید بعضی فقها وقف بر نفس صحیح است كه در جای خود به آن پرداخته خواهد شد.
برای پرورش موضوع ابتدا چكیدهای از مطالب مطروحه درتحقیق آورده می شود سپس وارد اصل بحث می شویم و دیدگاه فقهای عامه و سپس شیعه مطرح می شود و بعد به یك جمعبندی از این مطالب اشاره می كنیم و سپس نظرات حقوقی و نظرات قانون مدنی را طرح می كنیم تا در نهایت به یك نتیجهگیری برسیم.
بحث وقف بر نفس در مبحث شرایط موقوف علیهم طرح می شود در این تحقیق این موضوع جزئی از دیدگاه فقه و حقوق مدنی بررسی شده است.
در كل فقهای عامه به دو دسته تقسیم می شوند عده ای معتقدند وقف بر نفس صحیح است و به چند روایت از جمله روایت زیبر یا به اصولی مثل العقود تابعه با ؟؟ یا اوفو بالعقود استناد می كنند و در این راستا استدلال هایی ارائه می دهند كه مذهب چهار گانة شافعی مالكی، صنفی و جنبلی هیچ یك به طور كامل بر این موضوع اتفاق نظر ندارند.
دستة دوم از فقهای عامه بر بطلان وقف بر نفس نظر داده ا ند كه این دسته از افراد هم از دلایل عقلی ونقلی گوناگون بهره گرفته اند از جمله روایت طلحه بن زید، روایت علی بن سلمان واستدلالهایی مثل اینكه وقف بر نفس خلاف مقتضای ذات عقد است.
فقهای شیعه تقریباً اتفاق نظر دارند كه وقف بر نفس باطل است و دلایلی ارائه داده اند مثلاً اجماع كه از ادله اربعة فقه شیعه است و نیز دلایل عقلی و نقلی فراوان كه به تفصیل بیان گردیده است.
قانون مدنی به تبعیت از قانون مدنی فرانسه و مطابق با فقه شیعه این بحث را در مواد 72 و 73 و 74 در باب وقف مطرح كرده و حكم به بطلان داده است.
بحثی كه پیرامون وقف بر نفس مطرح می شود وقف بر موقوف علیهمی است كه عام هستند و خود واقف بعدا جز آنها میشود مثلا وقف بر فقها میكند و خود واقف بعدا فقیه میشود در این مسئله اتفاق نظر وجود دارد هم در فقه عامه و هم در فقه شیعه و هم بین حقوقدانان كه صحیح می باشد چون وقف بر عام است و نامحصور است.
از جمع مطالب نتیجهای كه حاصل میگردد این است كه وقف بر نفس باطل است و اگر قسمتی از وقف را شامل شود نسبت به همان قسمت باطل و نسبت به بقیه صحیح است.
فهرست مطالب:
مقدمه.......................................................................................................
چكیده.......................................................................................................
بخش اول: وقف بر نفس از دیدگاه فقهای غیر شیعه.............................
1- وقف بر نفس از دیدگاه فقهای خنفیه ................................................
2- وقف بر نفس از دیدگاه فقهای شافعی..............................................
3- وقف بر نفس از دیدگاه فقهای ؟؟......................................................
4- وقف بر نفس از دیدگاه فقهای مالكیه................................................
5- وقف بر نفس از دیدگاه فقهای زندیه.................................................
6- وقف بر نفس از دیدگاه فقهای ظاهریه..............................................
7- خلاصه آزاد.......................................................................................
بخش دوم- وقف بر نفس از دیدگاه فقهای شیعه...................................
1- قول شهید اول....................................................................................
2- قول شهید ثانی...................................................................................
3- قول محقق ملی...................................................................................
4- قول ابوسعید احمد بن سلمان............................................................
5- قول علی اصغر مروارید....................................................................
6- قول امام خمینی (ره)..........................................................................
7- قول صاحب جواهر............................................................................
8- قول آیت الله احمد حسینی شیرازی....................................................
9- نظر نگارنده ......................................................................................
بخش سوم: وقف بر نفس از دیدگاه قانون مدنی....................................
نتیجه .......................................................................................................
منابع و ماخذ............................................................................................
فقه و حقوق اسلامی