مسلماً هر تحقیقی به دنبال هدف خاصی میباشد ما دراین تحقیق به بررسی جرایم شهرستان كهگیلویه در سال 1387 میپردازیم تا بتوانیم براساس آمار موجود و جرایم موجود به دنبال علل و عوامل موجود آورنده آن جرمها باشیم تا از آن جرایم پیشگیری كنیم یا درصورت امكان آنها را كاهش داده و زمینههای بوجود آورنده آنها را از بین ببریم .
دراین تحقیق پس از شناسایی جرایم مهم شهرستان به آن جرایم به تفكیك پرداخته تا بتوانیم آن جرایم و مشكلات را در سطح شهرستان كاهش داده تا امنیت لازم را كه از نیازهای لازم برای انسان است در تمام زمینههای اقتصادی - سیاسی - طبیعی خصوصاً درزمینه اجتماعی میباشد بوجد بیاوریم .
كلیات
آمار جرایم شاخص و معیاری است كه سلامت یا بیمار بودن بخشهایی از جامعه و حدود و میزان آن را نشان میدهد . صحت و دقت آمار ناهنجاری و آسیبهای اجتماعی ودسترسی محققان و پژوهشگران جامعه به آنها موجب اتقان و استحكام تجزیه وتحلیلها و بررسیها و برآوردهای اجتماعی می شود . با مطالعه علمی و درست روند كاهش وافزایش یا جابه جایی جرایم، میتوان پارهای ازمسائل و مشكلات آینده جامعه را پیشبینی كرد و امكان برنامهریزی مناسب و واقعیتری را برای مدیران جامعه فراهم آورد .
كنترل رسمی و محدود كردن انتظارات برای حل مشكلات و مسائل جامعه توسط پلیس و دستگاه قضایی شاید سادهترین و كوتاهترین راه حل به نظر آید، لیكن یقیناً موثرترین و كارآمدترین شیوهی مبارزه نخواهد بود .راه اصلی مبارزه با جرایم اجتماعی یافتن ریشهها و علتهاست و دستگیری و نتیجه مجرم برخورد با معلول است اگر چه در پارهای از موارد، ناگزیر از پذیرش آن هستیم .
نقض در فرایند اجتماعی شدن افراد و از طریق یادگیری اجتماعی ،یك انسان بالقوه مفیدو كارآمد را در تبدیل به فردی مزاحم و سربار جامعه میكند راه حل مشكل نیزتمركز اقدامات تربیتی و آموزشی بر روی نقطههای مشكل دار وانحرافی است در هر جامعه به هر اندازه كه دست اندركاران امرتعلیم و تربیت و جامعه پذیر كردن افراد و وظایف خود را به درستی انجام دهند، افراد بزهكار كمتری به وجود خواهند آمد .
فرد خلافكار به این دلیل كه با اختیار (انسان مختار ) وارد مسیرخطا و انحراف شده است مجرم محسوب می شود . اما از این جهت كه به تنهایی امكان بازسازی و اصلاح خویش را ندارد و به كمك دیگران نیازمند است بیمار تلقی می شود .
زندگی آدمی را به یك معنا می توان نوعی مبارزه و درگیری دانست، مبارزهای كه ابعاد و عرصههای متعدد و متفاوتی دارد دو بعدی بودن این مبارزه ،معلول عوامل و مولفههای متنوع تشكیل دهنده حیات بشری است . در این پهنه گسترده و فراخ دامن، طبیعی است كه انسان از یك طرف نیازمند طرح و تدبیری سزاوار و منسجم برای حال، و گذر به آیندهای معلوم و روشن است و از طرف دیگر رفع موانع و حل مشكلات است دراین جهد و دل مشغولی دووجهی ،طبعاً مشكلاتی پیش خواهد آمد كه شاید در وهله اول راه آدمی در مقابلشان احساس ضعف نمایند . در اینجاست كه اگر تدبیر عقل با حسن مسئولیت توام گردد رفع مانع و حل مساله ممكن میگردد این البته امریست كه تمرین و ورزیدگی میخواهد و نیز پیدایست كه ورزیدگی و آمادگی، از آداب انكار ناپذیر است .
جرم چیست و مجرم كیست ؟
دانشمندان با توجه به رشته تخصصی خود عقاید و مكاتبی كه از آن الهام گرفتهاند تعریفهای گوناگونی از جرم نمودهاند ولی تا كنون تعریف جامعی مورد قبول همگان واقع نشده و به عمل نیامده است . حقوقدانان، با توجه به جرایم مندرج در قوانین كیفری و با تعریفی كه قانونگذار از جرم به عمل آورده است.اكتفا مینماید در صورتی كه جامعه شناسان با بررسی موضوعات اجتماعی وجرم شناسان و مبنای اصول جرم شناسی به تعریف بزه میپردازند . تعاریف مختلفی از جرم بوجود آمده است :
تعریف حقوقی جرم :
عدهای از حقوقدانان معتقدند كه نقص قانون هر كشوری در اثر عمل خارجی در صورتیكه انجام وظایف با اعمال حقی آن راتجویز نكند، مستوجب مجازات هم باشد جرم نامیده می شود .
برخی دیگر هر فعل یا ترك فعلی را كه نظم صلح و آرامش اجتماعی را مختل سازد و قانون نیز برای آن مجازات تعیین كرده باشد جرم میدانند .
پیروان مكتب عدالت مطلق هر عملی را كه برخلاف اخلاق وعدالت باشد جرم نامیدهاند، بطور كلی و با توجه به تعاریف مختلف میتوان جرم را چنین تعریف كرد:«جرم عبارت است از عمل یا خودداری از عمل كه قانون آن را امر یا نهی نموده باشد و درمقابل عدم رعایت آن برای مرتكب مجازات تعیین باشد .»
مجرم كسی است كه دانسته یا ندانسته عمداً یا سهواً مرتكب عملی شود كه قانون آن را قبلاً منع نموده و انجام عملی را امر به اجرا نموده باشد ،در حقیقت انجام و عدم انجام عملی مغایر با قانون باشد، به عبارت دیگر و سادهتر میتوان بیان داشت مجرم كسی است كه آنچه را انجام داده و یا از انجام آن و اجرای آن خودداری نموده است، خلاف قانون بوده و مجازات برای آن پیشبینی شده باشد و اینكه اشاره دانسته یا ندانسته، عمداً یا سهواً به آن جهات كه در قانون تصریح گردیده جهل بر قانون رفع مسئولیت نمیكند، بنابراین اگر عملی با خودداری از عملی به صورت خلاف و مغایر با قانون بوده باشد و مجازات برای آن پیشبینی شده باشد جرم و مرتكب آن مجرم محسوب میگردد.
توجهی اجمالی به قوانین در جوامع مختلف :
بشرهمواره در طول تاریخ و حیات خود و ادامه مسیر زندگی این فكر را در سر داشته كه عدالت و ثبات نظم و ضروری و هرج و مرج در ارتباطات افراد به حال جامعه و افراد آن مضر است، همه جوامع اعم از بزرگ و كوچك، قوی یا ضعیف برای خود چهارچوبی از اصول را ایجاد نمودهاند كه در درون آن رشد پیدا می كنند، كارهایی را كه باید انجام دهند و كارهایی را كه باید انجام ندهند، در حقیقت اعمال مجاز و ممنوع در قالب شعور آن جامعه بیان گردیده است . جهشیها و محدودیتهای غیر قابل توصیف پیشرفت همیشه بر آن پایه استوار بوده است، زیرا كه كلیه افراد جامعه اعم از مردان و زنان برای نیل به هدف مورد قبول فرد هر چه كه باشد به دور جمع شده و تبادل افكار مینمایند، قانون عاملی است كه اعضای جامعه را از طریق رعایت ارزشها و معیارهای شناخته شده به یكدیگر پیوند می دهد، قانون اختیار دهنده است زیرا به افراد جامعه اجازه میدهد كه روابط حقوقی خود را از طریق حقوق و وظایف خود مانند عقد قرار داد برقرار سازند، از طرفی قانون اجباری است زیرا كسانی را كه از ناقص مقررات آن باشد مجازات می كند . قانون مجموعهای است از قواعد رفتار و كردار را تنظیم كرده تا حدودی نظرات و اشتغالات فكری جامعهای را كه در آن عمل ممكن می سازد .
فقه و حقوق اسلامی