با نگاهی به تجربه مراحل توسعه یافتگی در یك قرن گذشته به ویژه سه دهه اخیر در كشورهای در حال توسعه به طور عام و در كشورهای نوخاسته صنعتی به طور خاص(نظیر كشورهای هنگ كنگ،كره جنوبی و...)نشان میدهد كه این گونه كشورها جهت رفع مشكل ورود به محدودیت بازار، جهانی را در پیش گرفته و یا به كارگیری استراتژی های مناسب نفوذ، به تولید وسیع بر مبنای صرفه جویی های ناشی از مقیاس دست یافته اند. به این ترتیب این كشورها توانسته اند توان رقابتی خود را در مقایسه با سایر رقبا تقویت نموده و به مرور زمان به عنوان یك رقیب در بازارهای جهانی وارد شده و باقی بمانند. یكی از موضوعاتی كه در مبادلات و تجارت بین المللی در چندین دهه مورد بحث و تبادل نظر بسیاری از متفكران علم اقتصاد قرار گرفته است، انگیزه و عللی است كه موجب ترغیب یك نگاه جهت حضور در بازار جهانی میگردد.
بر اساس نظریه مزیت مطلق آدام اسمیت، هر كشور ممكن است كالایی را كه در آن از كارایی بیش تری(به دلیل مزیت طبیعی نظیر مواد خام، آب و هوا و یا به دلیل مزیت اكتسابی نظیر تكنولوژی و مهارت) برخوردار است تولید نماید(یا بیش از مصرف داخلی تولید نماید)و مازاد آن را با كالایی كه در تولید آن از عدم كارایی و یا كارایی كمتر برخوردار است مبادله كند. تولید هر دو كالایی كه مورد مبادله قرار می گیرد افزایش خواهد یافت و این اضافه تولید نصیب هر دو كشور خواهد شد. اما بر طبق نظریه مزیت نسبی ریكاردو هر كشوری در تولید و صدور كالایی وارد می شود كه تولید آن با هزینه نسبی پایین تری نسبت به تولید سایر كالاها صورت گیرد و كالایی را وارد میكند كه تولید آن از هزینه نسبی بالاتری نسبت به سایر كالاها برخوردار باشد. هزینه نسبی و قیمت آن كالاها بر این اساس در چارچوب نظریه ارزش كار تعیین میگردد و ریشه اختلاف در هزینه نسبی و قیمت آن كالاها عموماً به كیفیت و تخصص نیروی كار تولید برمیگردد. به جهت نقاط ضعفی كه در نظریه مزیت ریكاردو وجود داشت، اقتصاددانانی همچون مارشال و یاس تیبل جهت نواقص و تكمیل نظریه مزیت نسبی ریكاردو روش های مختلفی از جمله استفاده از كل هزینه به جای هزینه كار را پیشنهاد كردند.
در اقتصاد جهانی دهه های اخیر بخش مهمی از تجارت بین المللی به ویژه تجارت كالاهای صنعتی به وسیله این الگوها و حتی الگوهای نئوكلاسیك(هكچر-اوهلین)تبیین شده است و لذا استفاده از نظریات تكمیلی جهت تفسیر بخشی از تجارت كه توسط الگوهای كلاسیك بدون توضیح مانده، ضروری است. نظریات جدید به علت این كه بخش عمده ای از تجارت كالاهای صنعتی بین كشورهای پیشرفته را با توجه به نظریات مزیت رقابتی، محصولات همگن متمایز، صرفه های ناشی از مقیاس و تغییرات پویای تكنولوژی تبیین میكنند از اهمیت قابل ملاحظه ای برخوردار هستند. تجارت براساس صرفه های حاصل از مقیاس به وضعیتی اطلاق می شود كه با افزایش عوامل تولید در فرایند تولید، محصول یا بازده تولید به نسبت بیشتری(از عوامل تولید)افزایش یابد و این هنگامی به وقوع می پیوندد كه در یك مقیاس عملیاتی گسترده،تقسیم كار و تخصص امكان پذیر باشد. برخی مطالعات مرتبط با صرفه های ناشی از مقیاس نشان میدهد كه یك كشور ابتدا كالاهای تولیدی خود را روانه بازار داخلی می كند و سپس در طول زمان، هنگامی كه به تجربه و كارایی لازم برای صادارت كالا ها خارج از مرزها میرسد اقدام به صادرات خواهد نمود.البته نظریه صرفه های ناشی از مقیاس نیز میتواد به تنهایی تمام تجارت امروز را توجیه نماید. چون بخش عمده ای از محصولات تولید شده در اقتصاد پیچیده امروزی متكی بر تنوع و تمایز كالاها است. به عبارتی حجم وسیعی از مبادلات براساس نظریه تجارت درون صنعت و در محصولات همگن(اما متمایز)شكل گرفته است.
در واقع تولید كنندگان كالاها به خصوص كالاهای صنعتی در جهت جلب رضایت مصرف كنندگان و تأمین سلیقه آنها عمل میكنند. چنین اقدامی سبب افزایش دامنه انتخاب مصرف كنندگان هر كشور گشته و این عامل نیز به نوبه خود سبب تشویق رقابت بین تولیدكنندگان آن در كشورهای محتلف خواهد گردید. تكنولوژی نیز از دیگر عواملی است كه در تجارت بین الملل و قدرت تصمیم گیری تولید كنندگان جهت نفوذ در بازارهای جهانی نقش تعیین كننده ای دارد، منتها امروزه تكنولوژی در شكل پویا و آمیخته با تحولات روز در خلاقیت ها و نوآوری ها است كه می تواند منبع قابل اتكایی برای مزیت نسبی پویا و بلند مدت باشد. یكی از الگوهایی كه تجارت بین الملل را بر مبنای تغییرات و تحولات تكنولوژی تبیین میكند، نظریه چرخه حیات محصول[1] است كه اولین بار توسط لوئیز ولز ارائه شد و سپس آیگال آیال پرورانده شد. این نظریه را میتوان به دوره حیات محصول و یا خدمت(یكی از مفید ترین مفاهیم برنامه ریزی راهبردی)در بازار رقابتی تشریح نمود. این دوره میتواند چند ماه یا چند سال طول انجامد و به واسطه عوامل متعددی از جمله شرایط رقابت، رفتار مشتری،قانونمندی،حجم بازار،علائم تجاری،بهبود جایگزینی ها،قدرت خرید مشتریان، تكنولوژی و غیره تغییر نماید. البته هر یك از عوامل فوق از یك كشور به كشور دیگر متغیر بوده و بستگی زیادی به عوامل محیطی (جایی كه محصول در آنجا تولید میگردد)دارد.
فهرست مطالب
مقدمه...................... 1
فصل اول
- ادبیات موضوع و سیرتكامل نظریه ها ( توسعه صادرات ) 3
- صادرات و رشد اقتصادی.......................... 7
استراتژی تجارت بین الملل ....................... 9
رابطه میان كاهش ارزش پول و توسعه صادرات......... 11
- بازار یابی بین المللی......................... 13
- تحقیقات بازار صادرات.......................... 13
- تشویق و توسعه صادرات.......................... 19
- قیمت گذاری.................................... 20
- پیشنهاد قیمت صادراتی.......................... 20
- مكاتبه در صادرات.............................. 21
- نقش تامین مالی صادرات در توسعه صادرات......... 22
- عوامل مؤثر در توسعه صادرات ................... 23
- مروری بر بازرگانی خارجی ایران................. 27
فصل دوم – جمهوری خلق چین............................................................................... 32
* بخش اول
- جغرافیای طبیعی................................ 32
* بخش دوم
- جغرافیای انسانی............................... 36
* بخش سوم
- جغرافیای سیاسی................................ 44
* بخش چهارم
- اوضاع اقتصادی چین.............................. 53
- صادرات........................................ 57
- واردات........................................ 60
فصل سوم -تحلیلی بر روابط دو جانبه جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین62
* بخش اول
- روابط سیاسی................................... 62
* بخش دوم
- روابط بازرگانی جمهوری اسلامی ایران و چین....... 68
- صادرات غیر نفتی ایران به چین ................. 69
- واردات ایران از چین........................... 70
فصل چهارم -صادرات غیر نفتی جمهوری اسلامی ایران به كشور چین.................... 73
* بخش اول
- صادرات غیرنفتی جمهوری اسلامی ایران............. 73
* بخش دوم
- صادرات غیر نفتی ایران به چین.................. 74
- تركیب صادرات جمهوری اسلامی ایران به چین........ 75
فصل پنجم - نتیجه گیری...................... 80
منابع
اقتصاد