در طول تاریخ پر حادثهی ایران ، هنر پیوسته بزرگترین افتخار ایرانیان بوده و دستاوردهای هنری، هدیهی دایمی ایرانیان به تاریخ جهان.
ویژگی هنر ایران در اولین نگاه پیوند شكوهمندش با زندگی است و تكیهیی مطمئن كه بر تجربیات بشری در رشته های مختلف دارد. به عبارتی صریح تر،از قدیم ترین زمان اگر چه هنر امری عادی و معمول بود، ایرانیان برای زیبایی مقیاسی بلند قایل بودند و در طی قرن ها همیشه ذوق و فهمی عامل و استادانه مایهی تعالی و ترقی هنرشان بوده ... هنر با زندگیشان پیوند داشته و انواع هنرها نیز در ارتباط با یكدیگر بوده اند. هر هنری از هنر دیگر مشتق میشده وعجیب اینكه هنرمندان ایرانی هرگز در بنداسم و عنوان نبوده اند و نگاهی گذرا به بازمانده های هنری ایران زمین بهترین مؤید ایثار نفس و فروتنی هنرمندان ایرانی است و از هر صد اثر باقیمانده، ممكن است تنها یكی امضای به وجود آورنده اش را داشته باشد...[1]
بطور كلی باید گفت آن بخش از هنر ایران كه هنری متعهد و ردمی بود، بخاطر پیوند و آمیختگی محكم و استوارش با زندگی مردم توانست به دور از جنبه های تجاری و بیشتر در صراحت و صداقت رشد كند.
قلمكارسازی از جمله هنرهایی است كه علیرغم پیشینهی دیر و دورش، تا كنون كمتر موضوع یك تحقیق جامع و جدی بوده واگر دربارهی سایر رشته های صنایع دستی ایران كم و بیش مآخذی در دسترس عموم هست، پیرامون این “هنر – صنعت” كمتر با نوشته یا كتابی برخورد می كنیم و آنچه كه در كتب مختلف یافت می شود بسیار محدود بوده و به هیچ وجه نمی تواند جوابگوی علاقمندان تحقق پیرامون دست سازهای ایرانی باشد.
قلمكار[2] نوعی از بافته های رنگارنگ و الوان[3] و یا پارچهیی ساده و مازو شده از كرباس كتان و غیره است كه بر آن به وسیلهی قالب و مهر نقوشی تصویر كرده باشند و آنرا به اشكال پرده، سفره، رومیزی و غیره درآورند[4].
این “هنر – صنعت” كه وجه تسمیه اش را از شیوهی تولید آغازین خود وام گرفته و هم اینك به گونهیی گسترده در اصفهان و به شكلی محدودتر در مشهد و دامغان هنوز، رونق و رواجی دارد از حدود اوایل قرن هفتم هجری قمری و همزمان با هجوم مغول ها، به ایران راه یافته و در گذشته هایی دور اصفهان، شیراز ، بروجرد، همدان، رشت، كاشان ، نخجوان، یزد، سمنان ، گناباد، نجف آباد و روستاهای فارسان،گزیرخوار، خورزوق، برخوار، لنجان سده و ... جزو مراكز مهم پارچه های قلمكار به شمار میرفته و از نظر اهمیت، پارچه های قلمكار بروجردی در درجهی اول قرار داشته است[5] هم چنین شواهد و مدارك مكتوبی ازج مله نظریه عیسی بهنام در كتاب صنایع دستی ایران وجود دارد كه حاكی از وجود نوعی پارچهی نقاشی شده در قرن پنجم هجری قمری (یازدهم میلادی) است و همین امر باعث شده تا گروهی از سر شتابزدگی سابقهی تولید قلمكار را به روزگار محمود غزنوی برسانند.
فهرست مطالب
مقدمه ۵
تاریخچه ۹
چگونگی پیدایش قلمکار ۱۶
قالب و قالب تراشی و ذکر نامی از چند استاد شاخص قالب تراش ۱۹
انواع چوب مصرفی برای قالب ۲۰
مراحل ساخت قالب ۲۰
چگونگی تولید قملکار ۲۸
تهیه پارچه ۲۸
ریش تابی یا سردوزی ۲۹
آبخور کردن و دندانه دادن (مازو کردن) پارچه ۲۹
تفکیک رنگ ۳۰
انجام عملیات چاپ قلمکار ۳۲
چاپ رنگ مشکی ۳۲
چاپ رنگ قرمز و طرز تهیه آن ۳۴
چاپ رنگ آبی (نیلی) و طرز تهیه آن ۳۹
رنگ زرد ۴۲
رنگ سبز ۴۳
درباره گازری یا شستن و آب دادن پارچه های قلمکار ۴۴
ثابت کردن رنگ های طبیعی و شیمیایی ۴۷
رنگرزی ظاهری و ثابت کردن رنگ های طبیعی ۴۷
اطلاعات کلی راجع به ثبات رنگ در برابر نور ۴۹
۰- مقدمه ۵۳
۱- هدف و دامنه کاربرد ۵۴
۲- اصول ۵۴
۳- منابع ۵۴
۴- معیارها و مواد ۵۵
۵- نمونه ۵۷
۶- روش سوار کردن نمونه، ۵۸
۱-۱-۶- روش ۱ ۵۸
۲-۱-۶- روش ۲ ۶۰
۲-۶- طریقه مجاز دیگر قرار دادن نمونه در برابر نور ۶۱
۷- ارزیابی ثبات رنگ در برابر نور (ثبات نوری LIGHT FASTNESS) 62
8- گزارش کار ۶۴
۹- تذکرات ۶۴
منابع
هنر