بیان موضوع
اصولاً واحدهای تجاری وجوه نقد مورد نیاز را جهت سرمایهگذاری در پروژههای بزرگ از طریق استقراض و افزایش سرمایه تأمین میکنند. فعالیتهای تأمین مالی مباحث هزینه سرمایه و ساختار سرمایه را به دنبال دارد که از جمله موضوعات مهم در تئوری مالی میباشد و همواره توجه محققان را به خود معطوف داشته است. استفاده از استقراض و انتشار سهام از نظر هزینه سرمایه، میزان بهره و یا سود تقسیمی آن، مزایا و منافع هر یک و اثرات آن بر روی بازده سهام قابل بحث است. در مورد ساختار سرمایه نیز همواره این دغدغه وجود داشته که آیا میتوان با تغییر ترکیب ساختار سرمایه از طریق فعالیتهای تامین مالی ارزش سهام در بازار را تغییر داد یا خیر.
با توجه به توضیحات فوق این سؤال مطرح است که:
آیا بین وجوه نقد ناشی از فعالیتهای تأمین مالی و بازده سهام رابطه معنیداری وجود دارد؟
اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
بازار سرمایه یکی از منابع مهم تأمین سرمایه مورد نیاز جهت انجام فعالیتهای سرمایهگذاری میباشد که لازمه آن مشارکت عمومی سرمایهگذاران است. سرمایهگذاران به دنبال منافع بیشتر و یا مخاطرات کمتر هستند پس در واقع عامل اصلی فعالیت مستمر بورس اوراق بهادار با یک روند رو به رشد همانا ایجاد اطمینان در بین سرمایهگذاران میباشد. بنابراین به منظور تداوم و افزایش مشارکت عمومی سرمایهگذاران در امر سرمایهگذاری ضرورت دارد بازده سهام شرکتها مورد بررسی قرار گیرد.
تأمین مالی از جمله مسائلی است که میتواند بازده سهام را تحت تأثیر قرار دهد. سهامداران میخواهند تصمیمات تأمین مالی به گونهای سازماندهی شود که بازدهی سهام آنها بیشتر شود و این پرسش برای آنها ایجاد میشود که انتشار سهام و استقراض چه اثری بر بازده سهام دارد و آیا این تغییرات میتواند به نفع آنها باشد یا خیر.
.
اهداف تحقیق
تعیین ارتباط بین وجوه نقد حاصل از فعالیتهای تأمین مالی و بازده سهام با استفاده از اطلاعات حسابداری مندرج در صورتهای مالی اساسی در جهت كمك به سرمایه گذاران، مدیران، تحلیلگران سرمایه گذاری و دیگر ذینفعان در پیش بینی بازده سهام و اتخاذ تصمیمات صحیح سرمایه گذاری (خرید و فروش سهام).
فرضیههای تحقیق
جریان وجوه حاصل از فعالیتهای تأمین مالی از دو دسته فعالیت ناشی میشود. یک دسته مربوط به سهام است که شامل صدور سهام میباشد و دسته دیگر مربوط به تسهیلات مالی است که شامل دریافت وام و بازپرداخت اصل آن میشود. لذا بررسی رابطه بین وجوه نقد ناشی از فعالیتهای تأمین مالی و بازده سهام با طرح فرضیههای اصلی و فرعی زیر انجام میگیرد:
فرضیه اصلی
بین خالص وجه نقد ناشی از فعالیتهای تأمین مالی و بازده سهام رابطه معنیداری وجود دارد.
فرضیههای فرعی
1- بین وجوه نقد حاصل از افزایش سرمایه و بازده سهام رابطه معنیداری وجود دارد.
2- بین خالص وجه نقد ناشی از دریافت وام و بازپرداخت اصل وام و بازده سهام رابطه معنیداری وجود دارد.
روش تحقیق
روش تحقیق حاضر پیمایشی- اکتشافی می باشد و از نظر ماهیت و روش از نوع همبستگی است که برای کشف همبستگی بین متغیرها به روش پس رویدادی عمل خواهد شد.
ابزار تحقیق
جهت گردآوری اطلاعات از سیستمهای نرمافزاری اطلاعاتی موجود استفاده میشود. اطلاعات مربوط به فعالیتهای تأمین مالی از صورت جریان وجوه نقد و اطلاعات مرتبط با داراییها از ترازنامه استخراج میگردد. همچنین جهت تجزیه و تحلیل آماری، نرمافزارهای آماری مناسب مورد استفاده قرار میگیرد.
فرضیات مالی
نظرات مربوط به سهام
فرضیه ارزشیابی نادرست
این فرضیه می گوید شركت ها اوراق بهادار جدید را زمانی منتشر می كنند كه گران قیمت گذاری شود . پس هم انتشار سهام و هم انتشار اوراق قرضه پیش بینی می شود با بازده آتی سهام رابطه منفی داشته باشد.بنابراین طبق این فرضیه شرکتها رویدادهای تأمین مالی خارجی شان را زمانبندی می کنند تا از قیمت گذاری نادرست اوراق بهادارشان در بازارهای مالی سود برند. این فرضیه یک رابطه منفی را بین تغییرات تأمین مالی خارجی و بازده آتی سهام پیش بینی می کند یعنی انتشار سهام و اوراق قرضه منجر به بازده کمتر آتی سهام و بازخرید سهام و اوراق قرضه منجر به بازده بیشتر آتی سهام می شود و نیز اینکه اثر قیمت گذاری نادرست برای سهام در مقایسه با اوراق قرضه بزرگتر است
فرضیه سرمایه گذاری بیش از حد
طبق این فرضیه رویداد های تامین مالی خارجی شركت ها به طور سیستماتیك با تصمیمات سرمایه گذاری اضافی مدیریت مرتبط است در واقع شركت هایی كه جدیدترین تامین مالی را انجام می دهند درگیر جدیدترین سرمایه گذاری ها می شوند كه منجر به سرمایه گذاری بیش از حد می شود و به واسطه رابطه منفی قوی بین سرمایه گذاری های جدیدتر و بازده آتی سهام شركت ها، این فرضیه یك رابطه منفی قوی بین تامین مالی خارجی جدید و بازده آتی سهام پیش بینی می كند
فرضیه مزیت مالیاتی قرضه (بدهی)
از دیدگاه این فرضیه ،انتشار سهام عادی جدید باعث کاهش دراهرم مالی می شود . به دلیل از دست رفتن مزیت مالیاتی در اثر تامین مالی با سهام ، کاهش اهرم مالی باعث کاهش قیمت سهام شده و مقدار یا درصد کاهش قیمت با اندازه انتشار رابطه مستقیمی دارد . انتشار سهام به منظور بازخرید قرضه موجود، اثرات منفی بیشتری را نسبت به انتشار سهام به قصد تامین مالی مخارج سرمایه گذاری جدید دارد. زیرا تاثیر بیشتری را روی اهرم مالی خواهد داشت. انتشار قرضه جدید ،بدهی های مالیاتی آتی را کاهش داده و در نتیجه تاثیر مثبتی را روی قیمت سهام خواهد داشت .
حسابداری