مقدمه:
پدیده جرم یكی از معضلات جامعه بشری است و در هر جامعهای درصدی از افراد بواسطه ارتكاب جرم مخل نظم اجتماعی و امنیت جامعه هستند. بنابراین مورد تعقیب سیستم قضایی قرار گرفته و اقدامات تأمینی و تربیتی در مورد آنها اعمال میشود مجازات حبس و زندان به عنوان یكی از مجازاتهای اصلی در قوانین كیفری پذیرفته شده و از دیرباز مورد استفاده قرار گرفته است. در دهه اخیر با توجه به ازدیاد جرم و تبهكاری، برای مقابله با مجرمان و به منظور تأمین امنیت جامعه سیستمهای قضایی توجه بیشتری بر مجازات زندان معطوف نمودهاند و این امر سبب توسعه سیستم قضایی گردیده است. البته فلسفه استفاده از كیفر زندان در گذشته صرفاً مجازات و تنبیه مجرمان بوده است. حال آنكه جامعه امروزی به اصلاح و تربیت و بازپروری اجتماعی مجرمان توجه دارد و در سیستم قضایی نظام مقدس جمهوری اسلامی نیز به عنوان مركز اصلاح و تربیت تلقی میشود. پس اگر زندان در سیستم قضایی جمهوری اسلامی ایران به منظور اصلاح و تربیت بكار گرفته میشود بایستی ساختار و عملكرد مطلوب داشته باشد. حال این مسأله مطرح است كه وضعیت زندانهای كشور چگونه است و مهمترین مشكلات و محدودیتها در چه زمینههایی است؟
اهداف:
هدف اصلی طرح فوق بررسی توصیفی زندانها و تبیین مشكلات آنها است و موارد زیر مد نظر است.
1ـ بررسی ساختار فیزیكی زندانها و مشكلات و محدودیتهای موجود
2ـ بررسی امكانات مالی و بودجه اختصاصی زندانها
3ـ بررسی عملكرد زندانها در زمینه برنامههای آموزشی و تربیتی
4ـ بررسی وضعیت كاركنان زندانها
5ـ بررسی آمار زندانیان كل كشور
6ـ بررسی تناسب امكانات زندانها با تعداد زندانیان
فرضیهها یا سئوالات اصلی پژوهشی:
1ـ ساختار فیزیكی زندانها از نظر مساحت، امكانات حفاظتی، امكانات بهداشتی، آموزشی، تربیتی از قبیل كتابخانه، نمازخانه و كلاسهای آموزشی، امكانات ورزشی، سالن ملاقات و درمانگاه چگونه است؟
2ـ امكانات مالی و بودجه اختصاصی و تأمین منابع مالی زندانها چگونه است؟
3ـ عملكردزندانها درزمینه برنامههای آموزشی،تربیتی، اشتغال و درمان چگونه است؟
4ـ وضعیت كاركنان زندانهای كشور بر اساس جنسیت، تحصیلات، وضعیت استخدامی چگونه است؟
5ـ وضعیت آمار زندانیان بر اساس وضعیت قضایی، تركیب سنی، جنسیت، تحصیلات، گروه جرمی چگونه است؟
روش پژوهش:
طرح پژوهش: روش زمینهیابی
جامعه: كلیه زندانهای ایران
نمونه: زندانهای 5 استان تهران، خوزستان، كردستان، خراسان، مازندران
نمونهگیری: خوشهای چند مرحلهای و طبقهبندی نسبی
ابزار پژوهش: پرسشنامه و مصاحبه
سلامت روان در زندان هاى ایران
مفهوم زندان و كاركرد آن طى ادوار تاریخى تغییرات قابل ملاحظه اى داشته است و مى توان با قاطعیت گفت كه همه این تغییرات در چارچوب و تحت تاثیر تحولات اجتماعى قرار داشته است.
در روزگاران قدیم كه هنوز نظامات اجتماعى شكل و سازمانى مطابق امروز نداشتند، مجازات متخلفین تابع نظم و قاعده مشخص نبود و در موارد متعددى مجازات مجرم شامل خانواده او نیز مى شد. به تدریج و با گسترش ادیان اعم از توحیدى و غیر آن مجازات مجرمین سامان نسبى یافت؛ در تمامى این ادوار زندان به عنوان مكانى براى نگهدارى مجرمین وجود داشت اما نوع برخورد و نحوه نگرش نسبت به زندانى متفاوت بود.
از آغاز قرن هجدهم با شروع رنساس در اروپا برخى صاحب نظران همچون «سزار بكاریا» و «جرمى بنتام» به روش هاى مجازات اعتراض كردند. عمده تاكید آنها این بود كه هدف از مجازات جلوگیرى از اقدام مجدد مجرم براى انجام جرم است، بنابراین بین مجازات و جرم باید تناسب لازم برقرار و از روش هاى غیرانسانى پرهیز شود. در قرن نوزدهم مطالعه درباره مجرمان گسترش قابل توجهى یافت. مطالعات لومبروز كه بر ویژگى هاى جسمى مجرمان متمركز بود تلاش داشت تا افراد مجرم و غیر مجرم را براساس ویژگى هاى جسمى از یكدیگر تشخیص دهد. با انتشار مطالعات روانكاوى فروید و دیگر شاگردان او زمینه مناسبى براى توجه به خصوصیات روانى زندانیان و مجرمین فراهم آمد، تا آنكه در آغاز قرن بیستم نیز به ویژگى هاى شخصیتى مجرمان زندانى توجه جدى شد. سرانجام همه این تلاش ها، تعدیل شرایط زندان و مجازات و تقویت رویكرد انسان گرایانه مبتنى بر حقوق بشر نسبت به مجرمین بود.
در قرن بیستم مكاتب جامعه شناختى نیز هر یك تلاش كردند تا تبیینى از جرم و به تبع آن زندان و زندانى ارائه دهند. جامعه شناسان مكتب شیكاگو با انجام مطالعاتى درباره جرم تاكید داشتند مجرم قربانى نابسامانى در محیط اجتماعى است بنابراین تغییر در سازمان اجتماعى مناطق جرم خیز مى تواند وضعیت موجود را بهبود بخشد و از بازتولید جرم جلوگیرى كند. طرح این نظر به منزله آن بود كه مجرم خود قربانى شرایطى است كه دیگران براى او ساخته اند، پس باید با وى بیش از گذشته مدارا كرد. «چیمبلیس» و دیگر جامعه شناسان مكتب تعارض اصرار داشتند كه «جرم در جوامع سرمایه دارى وسیله بقاى كسانى است كه هیچ منبع دیگرى براى بقاى خود در اختیار ندارند.» ( سخاوت، ۱۳۸۲ ) بنابراین آنها مسببان تعمیق شكاف طبقاتى و نابرابرى هاى اجتماعى را شایسته زندان و مجازات مى دانستند و نه مجرم و زندانى را. اگرچه این نظریه هیچ گاه در بین ارباب قدرت مقبولیت نیافت اما آثار و پیامدهاى مثبتى بر وضعیت زندان و زندانى گذارد و موجب كاهش خشونت علیه زندانیان، حذف مجازات اعدام، توجه بیشتر به اقشار فقیر، كاهش سركوب جنبش هاى اعتراضى و حمایت از زندانیان گردید. ( سخاوت، ۱۳۸۲ )
به این ترتیب فرایند اصلاح وضعیت زندان متناسب با تحول روابط اجتماعى و تقویت جنبش هاى نظرى رادیكال خصوصاً جنبش هاى « نقد قدرت» طى شد. مقاله حاضر با تاكید بر فرایند طى شده تلاش دارد تصویرى از وضعیت سلامت روانى در زندان ها ارائه دهد. در اینجا موضوع بحث نگارنده زندان هاى عمومى و زندانى غیر سیاسى است. زندان هاى انفرادى وضعیتى به مراتب غیر انسانى تر از زندان هاى عمومى دارند كه آثار مخرب و زیانبارى بر سلامت جسمى و روانى زندانیان بر جاى مى گذارند. در واقع در زندان انفرادى سرعت و شدت تخریب سلامت روانى و جسمى به طرز باور نكردنى در مقایسه با زندان عمومى افزایش مى یابد، كه بحث درباره آن را باید به زمانى دیگر موكول كرد. همچنین این مقاله متمركز بر زندانیان عادى و یا غیر سیاسى است. در واقع متغیر سیاسى بودن از یك سو مى تواند به تشدید روند فرسایش سلامت جسمى و روانى منجر شود و از سوى دیگر به كنترل و كاهش آن. در حالت اول به دلیل مجموعه محدودیت ها و فشارهایى كه متوجه زندانیان سیاسى است شرایطى به مراتب وخیم تر را براى آنان در مقایسه با زندانیان عادى ایجاد مى كند. اما از جهت توانایى ها، قدرت انطباق و انگیزه زندانیان سیاسى توانایى هاى بیشترى براى تاب آورى در برابر شرایط دشوار زندان دارند. بنابراین بحث درباره سلامت روانى زندانى سیاسى را نیز باید از زوایایى متفاوت با زندانى عادى مطرح كرد كه در حوصله این مقاله نمى گنجد.
با این مقدمات تلاش مى شود به چند سئوال مهم درباره زندانیان غیر سیاسى در زندان هاى عمومى پاسخ داده شود:
۱- آیا شیوع اختلالات روانى در زندان ها بیشتر از خارج زندان ها است؟
۲- آیا نوع اختلالات روانى شایع در زندان ها متفاوت از خارج زندان هاست؟
۳- زندان چه اثراتى بر وضعیت روانى زندانى دارد؟ باعث افزایش آن مى شود یا كاهش آن؟
۴- براى بهبود بهداشت روان در زندان ها چه باید كرد؟
فقه و حقوق اسلامی