مقدمه:
خوردگی تأسیسات صنعتی یكی از زمینههایی است كه مورد توجه خاص دانشپژوهان قرار دارد. در گزارش حاضر سعی شده كه اطلاعاتی در مورد روشها، تجربیات دستگاهها و لوازم مورد نیاز همراه با تئوریهای اصول خوردگی چگونگی آزمایشها، اندازهگیریها، ذكر شود.
ابتدا بهتر است كه مفهوم نسبتاً صریحی از خوردگی داشته باشیم تا بتوانیم با روشی بیشتری در مرد طرق مبارزه با آن بحث نمائیم ، خوردگی تعاریف مختلفی دارد. این تعاریف هر كدام در مواردی صحت دارند و هر كدام فقط گوشهای از مطلب را بیان میكند ما برای هدفی كه در پیش داریم، در مورد یك لولة مدفون شده در خاك، خوردگی را یك پدیدة الكتروشیمیایی تعریف كرده و وجود اكسیژن را برای ادامة خوردگی ضروری محسوب مینماییم. با قبول این مزیت به بیان شرایطی میپردازیم كه با واقع شدن آنها یك سل خوردگی میتواند فعالیت داشته باشد:
1- یك كاتد و یك آند باید وجود داشته باشد.
2- بین آند و كاتد اختلاف پتانسیل برقرار باشد.
3- یك رابط فلزی بین آند و كاتد وجود داشته باشد.
4- آند و كاتد در یك الكترولیت هادی باشند ، بدین معنی كه مقداری از مولكولهای آب به صورت یون درآمده باشد،
حال برای یك لولة مدفون شده، كاتد كه خود لوله است و آند بیشتر سیلیكون آیرن (silicon Iron) استفاده میشود. (شرط 1). برای برقراری اختلاف پتانسیل بین آند و كاتد از قوانین و یكسوكننده استفاده میشود. (شرط 1 (شرط 2) برای رابط فلزی خود لوله به صورت رابط فلزی عمل میكند و شرط چهارم با توجه به رطوبت خاك فراهم میشود.
اختلاف پتانسیل موجود بین آند و كاتد باعث بوجود آمدن جریان الكترونی از طرف آند به كاتد در مدار فلزی بین آند و كاتد خواهد گردید. در آند فلز با از دست دادن الكترون، تولید یون آهن با بار مثبت خواهد كرد كه با OH موجود در آن حوالی تولید هیدروكسید دو ظرفیتی آهن به فرمول خواهد كرد. كه با یك مرحله اكسید شدن به صورت زنگ آهن در خواهد آمد.
در ناحیة كاتدی تعداد الكترون اضافی از طرف آند تأمین شده است، این الكترونها با یونهای مثبت هیدروژن محیط، تولید گاز میكنند كه به صورت لایه در اطراف كاتد در خواهد آمد و به قشر پلاریزاسیون موسوم است، با این تبدیل هیدروژن اتمی به هیدروژن گازی مقداری یون اضافی در ناحیه كاتدی بوجود خواهد آمد كه سبب افزایش خاصیت بازی ناحیة كاتدی میشود.
چند نكته:
1- جهت جریان الكتریسیته (خلاف جهت حركت الكترونها) در مدار فلزی از كاتد به آند خواهد بود.
2- جهت جریان در داخل الكترولیت از آند به كاتد خواهد بود.
3- خوردگی فلز در آند یعنی قطبی كه جریان از آن به طرف الكترولیت خارج میشود اتفاق میافتد.
4- فلزی كه جریان از محیط اطراف دریافت میكند خورده نمیشود.
مقدار كاهش وزن فلز با شدت جریان خوردگی متناسب خواهد بود. یك آمپر جریان مستقیم كه از فولاد به طرف خاك خارج میشود، میتواند سالانه حدود بیست پوند فولاد را بخورد. البته در مسائل مربوط به خوردگی خط لوله به ندرت با شدت جریانهای بالا روبرو خواهیم شد و معمولاً شدت جریانها در حدود چند میلی آمپر خواهند بود. ولی باید توجه كرد كه حتی یك میلی آمپر در طول سال اگر فقط از هفت نقطه لوله خارج شود، میتواند باعث ایجاد هفت عدد سوراخ به قطر اینچ روی یك لولة دو اینچی با ضخامت استاندارد گردد. البته این نكته كه تعداد نقاط خروج جریان به چند نقطه محدود نگردد، بسیار حائز اهمیت است و بهتر آن است كه جریان در سطح بیشتری توزیع شود تا آنكه قدرت نفوذی آن در لوله كاهش یابد.
تأثیر مقاومت در شدت جریان خوردگی:
مقاومت ظاهری مدار شامل دو قسمت خواهد بود: مقاومت اهلی اجزاء مدار و مقاومت ناشی از لایة پلاریزاسیون در كاتد. هر چه مقاومت كمتر باشد، شدت جریان بیشتر بوده و در نتیجه كاهش وزن زیادتری حاصل خواهد. مقاومت الكترولیت عبارت خواهد بود از مقاومت الكتریكی خاك یا آب كه میتواند بشدت متغیر باشد. برای یك الكترولیت با مقاومت الكتریكی معین سطح آند و كاتد فاكتور مهمی خواهد بود. هر چه این سطح كوچكتر باشد، مقاومت زیادی در مدار ایجاد میشود. بعضی مواقع محصولات خوردگی نیز میتواند مقاومت قابل ملاحظهای در مدار ایجاد كنند ولی این مقاومت در مورد فولاد چندان نخواهد بود.
لایة پلاریزاسیون در كنترل مقدار جریان خوردگی نقش اسامی دارد به طوری كه این لایه به صورت یك لایة عایق عمل كرده و ممكن است افت ولتاژ در این لایه با اختلاف پتانسیل بین آند و كاتد برابر گشته و جریان خوردگی را به سمت صفر سوق دهد.
از گفتههای بالا میتوان به این نكته پی برد كه این لایة پلاریزاسیون میتواند بخوبی از خورده شدن لوله جلوگیری نماید اما اغلب مواردی وجود دارند كه سبب از بین رفتن این لایه میشوند مانند لوله ای كه در درون آب قرار داشته باشد كه در این مورد جریان آب سبب از بین رفتن این لایة هیدروژنی میگردد. یا میتوانند عامل شیمیایی باشد همانند حضور اكسیژن در الكترولیت كه با هیدروژن تركیب شده سبب از بین رفتن لایة پلاریزاسیون میگردد و با همچنین در خاكهای میكروبی ، باكتریهای بخصوصی میتوانند باشند كه سبب از رفتن این لایه گردند.
حال در اینجا سؤالی مطرح می شود كه نقاط آندی و كاتدی در یك لولة زیرزمینی چگونه بوجود میآیند. شرایطی وجود دارد كه به تشكیل نقاط آندی و كاتدی منجر میشوند كه با آگاهی یافتن از این شرایط میتوان در مرحلة طراحی و نصب این لولهها اقداماتی را انجام داد كه منجر به خنثی كردن این شرایط و نگهداری بیشتر لوله شود.
هر فلزی كه داخل الكترولیتی قرار دارد، پتانسیلی نسبت به آن الكترولیت پیدا خواهد كرد كه با الكترود مرجع به سادگی میتوان اختلاف پتانسیل را مورد محاسبه قرار داد.
در عمل ما بیشتر از الكترود مرجع مس- سولفات مس استفاده میكنیم، كه در جدول زیر پتانسیل بعضی از فلزات در خاك خنثی یا آب در مقایسه با الكترود و مرجع مس- سولفات مس آورده شده كه در این جدول از بالا به پایین بر خاصیت كاتدی فلزات افزوده میشود.
پتانسیل
فلز
75/1-
1/1-
05/1-
8/0- تا 5/0-
5/0- تا 2/0-
2/0-
2/0-
منیزیم خالص تجاری
روی
آلیاژ آلومینیوم
آهن (تمیز و براق)
آهن (زنگ زده)
آهن در سیمان
چدن سیلیس دار
در بعضی مواقع ممكن است خوردگی در اثر تغییر در تركیب شیمیایی خاك رخ دهد چون در عمل در بعضی موارد ممكن است كه تركیب شیمیایی خاك از نقطهای به نقطة دیگر تغییر كند كه این علل نیز سبب خوردگی خواهد شد. چرا كه اختلاف پتانسیل پین دو قسمت لوله واقع در این دو محیط مختلف حاصل شده و سبب تشكیل یك پیل میشود. كه در این حالت قسمتی از لوله كاتد و قسمت دیگری از همان لوله آند خواهد شد كه آند خورده شده و عمر كوتاهتری خواهد داشت. یك نوع پیل دیگر ممكن است در اثر تفاوت غلظت هوای موجود در اطراف لوله بوجود آید كه این نوع خوردگی در گروه مهمترین پیلها و خوردگیها قرار داشته باشد. بعنوان مثال برای این مورد میتوان لولهای را ذكر كرد كه قسمتی از آن در خاك و قسمت دیگران از زیر یك جادة آسفالت عبور كرده باشد كه در این صورت نواحی از لوله كه از زیر جادة آسفالت عبور كرده باشد كه در این صورت نواحی از لوله كه در زیر جادة آسفالت قرار دارد، نفوذ اكسیژن به محیط اطراف لوله مشكل تر است لذا بین این منطقه از لوله و مناطق دورتر یك پیل غلظتی هوایی تشكیل میشود و منجر به خوردگی شدید لولة زیر ناحیة آسفالت میگردد. همچنین است در مورد لولهای كه از زیر نهری عبور كرده باشد كه در آن صورت درباره قسمت از لوله كه در زیر نهر قرار دارد آندی شده و خوردگی بیشتری خواهد داشت.
یك نوع دیگری از خوردگی زمانی میتواند اتفاق افتد كه یك لولة فولادی كهنه با قسمت جدیدی تعویض شود. در این صورت پتانسیل دو لوله نسبت به هم متفاوت خواهد شد، (به علت وجود محصولات خوردگی بر روی نقاط لولة كهنه)، در نتیجه یك پیل خوردگی تشكیل شده و منطقة لولة جدید نسبت به لولة كهنه و قدیمی خوردگی بیشتری خواهد داشت و زودتر از لولةقدیمی سوراخ میگردد. به همین علت باید دقت شود تا در حین عملیات كندن زمین ، نوك ابزار به لوله برخورد نكند، زیرا اگر این برخورد اتفاق افتد، سبب خراشیده شدن لوله شده و در نتیجه سطح تازة فولاد را در تماس با هوا و سطح قدیمی لوله قرار میدهد و سبب خوردگی شدید سطح خراشیده شده و سوراخ شدن آن قسمت خواهد شد.
همچنین است در مورد پوستههای اكسیدی ناشی از نورد لولههای فولادی كه هر گاه یك لولة فولادی به همراه پوستههای اكسیدی حاصله از عملیات فورد در خاك دفن شود نقاط مربوط به پوسته های اكسیدی كاتد و نقاط فولاد بدون پوسته آند خواهند شد و در نقاط لوله كه عاری از پوستههای اكسیدی هستند خورندگی شدیدی اتفاق خواهد افتاد .
همانطور كه قبلاً نیز اشاره شده نسبت سطوح آندی و كاتدی در تعیین میزان خوردگی بسیار مؤثر است. اگر سطح قسمت آندی ما نسبت به قسمت كاتدی كم باشد شدت جریان خروجی در واحد سطح از آند زیاد بوده و باعث خوردگی شدید آند شده و چون شدت جریان دریافت شده توسط كاتد كه دارای سطح بزرگی است، كم است، عمل پلاریزاسیون خیلی به كندی صورت میگیرد و نتیجتاً پیل خوردگی به صورت فعال ادامه خواهد داشت. در حالیكه در شرایطی كه سطح آند بزرگ است شدت جریان خروجی آن در واحد سطح كم بوده و سرعت خوردگی نسبتاً كم خواهد بود و چون سطح كاتد كوچك است ، شدت جریان دریافتی آن زیاد بوده و بزودی پلاریزه شده و باعث كم شدن شدت جریان خوردگی میشود.
حال با توجه به نكاتی كه در قبل ذكر شد و همچنین با شناخت عواملی كه منجر به خوردگی یك لوله میشوند میتوان روشهای مقابله را تعیین نمود. كه روشهای اصلی مقابله با خوردگی لوله عبارتند از:
1- استفاده از پوششها
2- حفاظت كاتدی
از پوشش انتظار میرود كه به صورت یك قشر پیوسته و عایق الكتریكی سطح لوله را پوشانیده و نتیجتاً مقاومت زیادی در مدار خوردگی ایجاد نماید به طوری كه شدت جریان خوردگی كاهش داده شود.
سیستم حفاظت كاتدی هم به طور ساده عبارتست از اعمال یك جریان مستقیم از یك منبع خارجی كه در جهت مخالف خروج جریان از نواحی آندی عمل میكند. با اعمال این جریان تمام ساختمان فلزی از محیط اطراف جریان دریافت كرده و به یك كاتد بزرگ تبدیل خواهد شد.
كه حال به توضیح این روشها پرداخته میشود:
پوششها:
این تصور منطقی است كه با پوشش كردن لوله میتوان از خوردگی آن جلوگیری كرد ولی این نوع حفاظت وقتی كامل میشود كه :
1- پوشش مصرفی عایق الكتریكی خوبی باشد.
2- در هنگام پوشش كردن بدون پاره شدن بتواند روی لوله اعمال شده و با مرور زمان نیز مقاوم و پا بر جا باشد.
3- در هنگام نصب، محلی بدون پوشش روی لوله باقی نماند.
اما حقیقت این است كه ما هیچگاه پوشش بدون عیب نخواهیم داشت و ایرادهایی كه پوششها میتوانند داشته باشند به طور مختصر عبارتند از:
1- در رفتن قسمتی از لوله از زیر ماشین پوشش دهنده.
2- ترك خوردن پوشش ناشی از نشتهای حرارتی یا مكانیكی بیش از تحمل
3- خراش ناشی از حمل و نقل لولة پوشش داده شده.
4- نفوذ سنگهای تیز در هنگام پر كردن كانال لوله.
5- تأثیر حلالهای موجود در محیط لوله كه از نشتیها و غیره بوجود آمدهاند.
6- نفوذ ریشههای گیاهی موجود در خاك در اطراف لوله.
7- تأثیر بعضی از باكتریهای موجود در خاك
یك مثال كه اهمیت سالم بودن پوشش را نشان میدهد: یك لولة پوشش داده شده دارای خراشی در پوشش خود در منطقهای كه از زیر یك نهر عبور میكند میباشد. در این نقطه سطح عاری از پوشش لوله به یك آند كوچك و بقیة لوله به یك كاتد بزرگ تبدیل خواهد شد، كه در نتیجة آن خوردگی شدید میتواند در آن نقطة اتفاق افتاده و منجر به سوراخ شدن لوله شود، حتی زودتر از موعدی كه لوله اصلاً پوشش نداشت. البته این مثال نباید به این صورت تلقی شود كه گذاشتن لولة بدون پوشش در زمین بهتر از لولة پوشش شده است زیرا كه جریان كل خوردگی در صورت وجود پوشش كاهش پیدا خواهد كرد و از مقدار خوردگی به مراتب كاسته خواهد شد و بدین ترتیب فقط نقاط محدودی باقی خواهند ماند كه باید از آنها حفاظت نمود و همین بهترین تأئید و توجیه برای اعمال حفاظت كاتدی میباشد. پس بهترین حالت عبارتست از بهترین پوشش توام با حفاظت كاتدی كه به عنوان مهمترین و اساسیترین دفاع در برابر خوردگی استفاده میگردد. در انتخاب پوشش باید دقت كافی به عمل آید كه هر گاه مقاومت الكتریكی پوشش در بدو امر خوب بوده و با مرور زمان از مقاومت آن كاسته شود ممكن است سیستم حفاظت اولیه اگر چه قبلاً كافی بود، دیگر جوابگو نباشد و اعمال حفاظت كاتدی مجدد مستلزم هزینه بوده و هدف اصلی را كه اعمال اقتصادیترین سیستم حفاظتی است، از بین خواهد برد.
اعمال پوشش:
روشهای مناسب برای اعمال پوشش حائز اهمیت است چرا كه ممكن است یك پوشش خوب و مرغوب در نتیجة نصب نامناسب دارای خواص مطلوب نشده و مشكلات زیادی را برای نگهداری لوله پدید آورد. به همین دلیل به طور مختصر به شرح روشهای استاندارد اعمال پوشش میپردازیم:
1- سطح لوله خوب تمیز شود، روغن، چربی و گریس موجود در سطح لوله با حلالهای مناسبی پاك شده و سپس مورد سندبلاست قرار گیرد.
2- اعمال زیر پوشش (primer) . كه برای ایجاد یك چسبندگی قوی بین لوله و پوشش اصلی لازم است كه زیر پوشش مناسبی روی سطح لوله تمیز و خشك شده اعمال گردد. كاركردن در شرایط بارانی و در هوای یخبندان غلط است زیرا حتی یك قشر بسیار نازك از رطوبت هم، باعث تخریب پوشش در مراحل بعدی میشود. پوشش را باید بعد از خشك شدن زیر پوشش اعمال نمود به خصوص در پوششهایی كه توام با حرارت اعمال می شوند، در غیر اینصورت عمل حرارت موجب تبخیر حلالهای موجود در زیر پوشش شده و باعث ایجاد حفرههای گاز بین زیر پوشش و پوشش اصلی میشوند كه نتیجه یك پوشش نامرغوب و كم مقاومت است.
3- اعمال پوشش: سطح تمیز و زیر پوشش داده شده لوله مطابق توصیة سازنده پوشش داده می شود.
4- نگهداری مناسب مواد پوشش و دقت در حمل و نقل آنها.
5- دقت در محل لوله به كانال و دقتی در نصب و در مرحلة پر كردن خاك اطراف اگر چه بعد از قرار گرفتن لوله در كانال بازرسی انجام گرفته و ایرادات پوشش تعمیر خواهند شد، ولی یك پوشش پیوسته بهتر و مقاومتر از یك پوشش وصله و پینه شده خواهد بود. معمولاً در نقاطی از بستر لوله خاك نرم یا ماسه عاری از سنگهای تیز ریخته شده و لوله با احتیاط در بستر پایین آورده میشود.
6- پیروی كامل از مشخصات اعمال پوشش و كنترل دقیق در تمام مراحل
7- بازرسی از انجام مناسب كارها بعد از اتمام هر مرحله و در طول هر مرحله.
همان طور كه در بالا شرح داده، ابتدا برای اعمال پوشش باید روی لوله پرایمر (Primer) اعمال شود كه این primer رزین است كه متناسب با نوع پوشش سرد ما خواهد بود و همچنین حاوی مقداری پودر فلزات اكتیواست كه به عنوان محافظ كاتدی عمل میكنند سپس بعد از خشك شدن primer یك نوار اولیة مشكی رنگ بر روی primer اعمال میشود كه این نوار چسبندگی خوبی دارد و میتواند خیلی خوب به لوله بچسبد، به همین دلیل است كه این نوار اعمال میشود و سپس بر روی آن یك لایه نوار سفید رنگ اعمال خواهد شد كه این نوارهای سفید رنگ مقاومت به ضربة خوبی دارند و در اثر تماس با سنگها تیزه و غیره دیرتر دچار تخریب خواهند شد و در حقیقت این نوار سفید رنگ به عنوان حفاظی برای نوار مشكی عمل میكند و سبب طولانی شدن عمر پوشش می گردد.
ذكر این نكته ضروری است كه معمولاً Primer و پوشش اصلی باید از یك كارخانه خریداری شوند كه از همة جهات با هم مطابقت داشته باشند.
همچنین باید ذكر شود كه در لولههای نفتی مدفون در خاك بیشتر از %90 خوردگی لولهها مربوط به خوردگی خارجی است كه با انتخاب یك پوشش و روش اعمال مناسب آن، می توان بیش از 90% كار حفاظت را انجام داد.
Holiday Datector : این روش برای ایراد یابی پوشش مورد استفاده قرار میگیرد، بدین صورت كه در این روش بین لوله و یك الكترود ولتاژ زیادی اعمال میشود هر گاه نقطهای از پوشش خراشیده شده باشد، جریانی بین الكترود و لوله در آن نقطه بوجود خواهد آمد. این جرقه یك سیستم خبر دهنده را تحریك نموده و به اپراتور میفهماند كه ایرادی در پوشش حاصل شده است. در این روش تجربه و دقت اپراتور بسیار مهم است و ولتاژ مناسبی باید بسته به نوع پوشش انتخاب شود.
انواع پوششها:
1- Enamel كه به دو صورت عمده Asphalt, Coal Tar و در حالت گرم اعمال میشوند به همین سبب به آنها پوششهای گرم میگویند. با این نوع پوششها یك پوشش بیرونی جهت اعمال مقاومت مكانیكی با كار گرفته می شود ضخامت یك لایة از این پوشش حدود اینچ میباشد. این پوششها از قطران زغال سنگ و ذوب آهن بدست میآمدند و این پوششها به علت دارا بودن گوگرد سمی هستند و مدتهاست كه از رده خارج شدهاند و مورد استفاده قرار نمیگیرند نحوه اعمال این پوششها به صورت زیر بود:
نوار فایبر گلاس ( قیر ( نوار ترموپلاست ( قیر
2- انواع مواد مومی كه شبیه پوشش اول با یك پوشش بیرونی جهت افزایش مقاومت مكانیكی اعمال می شود.
3- گریسها معمولاً به طور دستی و با دستكش روی لوله مالیده میشوند و سپس توسط یك لایة پوشش بیرونی مجهز به یك ورقة عایق پوشیده میشود.
4- پوششهای مایع كه به طور سرد اعمال میشوند این نوع پوششها با تبخیر حلال و یا توسط یك مادة شیمیایی سفت میشوند، این نوع پوشش از یك حلال باضافة آسفالت كه ممكن است مشتق نفتی و یا آسفالت طبیعی باشد، كه خاصیت عایق بودنش بیشتر است و یا حلال باضافة قیر زغال تشكیل شده است. به این نوع نیز پوشش بیرونی جهت افزایش مقاومت مكانیكی اعمال می گردد. معمولاً عمل در چند لایة توام با پوشش بیرونی در هر مرحله و با رعایت فاصلة زمانی معین بین دو لایه اجرا می گردد. ضخامت این نوع پوششها حدود 20 هزارم اینچ میباشد.
5- انواع نوارهای محافظ از قبیل پلی وینیل كلراید، پلی اتیلن، كه در قسمت پشت دارای چسب هستند و مستقیماً روی لوله زیر پوشش زده شده اعمال می شوند (همان طور كه قبلاً توضیح داده شد). ضخامت آنها حدود 10 الی 30 هزارم اینچ می باشد. نصب این پوششها چون خیلی ساده بوده و به حرارت احتیاج ندارد ارزان تر تمام میشوند و به خصوص برای تعمیرات پوشش بسیار مفید است. همچنین نوارهای مخصوصی هستند كه دارای یك زیرسازی آسفالتی میباشند كه توسط شعله نرم شده و حالت چسبناك به خود گرفته و روی لوله پیچیده می شوند. امروزه این نوع پوششها وسیعترین كاربرد را در لوله های نفتی دارند.
6- پوششهای پلاستیكی در اینكه به صورت نوار نیستند با پوششهای قبلی متفاوت هستند، و بیشتر روی لولههای كم قطر، در مرحلة ساخت لوله به توسط اكستروژن روی لوله اعمال می شوند (نظیر كابلهای برق كه پوشش پلاستیكی به طور پیوسته سیمهای مسی را پوشانیده است).
7- پوششهای مكانیكی بیرونی: این نوع پوششها بیشتر از آزبست یا الیاف شیشهای اشباع با قیر تشكیل شدهاند كه علاوه بر استحكام مكانیكی، خاصیت عایق خوبی هم دارند.
8- پوششهای وزنی: وقتی كه لولهها قرار است زیر آب باشند باید وزن آنها را سنگینتر نمود تا تمایل غوطهور شدن در سطح آنها از بین برود. بعضی مواقع این سنگینی را توسط افزودن وزنههایی در فواصلی از لوله از چدن یا بتن تأمین میكند و در مواردی مثل پیریت آهن اعمال میگردد. این نوع پوششها معمولاً با مفتولهای فولادی تقویت میگردند ضخامت لازم بازای وزن مورد نیاز در واحد طول لوله محاسبه می شود و این نوع پوششها از صدمات مكانیكی پوشش اصلی لوله جلوگیری میكنند. استفاده از این پوششها در مناطقی كه احتمال صدمه خوردن وجود دارد با توجه به مشكلات زیاد تعمیركاری، ضروری است.
9- پوششهای بتنی: اگر چه این پوششها روی لوله چندان معمول نیستند ولی اگر افزودنیهای به خصوصی به این پوشش (سیمان ) اضافه شود، این پوشش برای جلوگیری از خوردگی بسیار مفید خواهد بود. با پوشش دادن سیمانی لولة لخت، فولاد پتانسیل كاتدی به خود میگیرد و ضمناً به خوبی پلاریزه شده و از دریافت یا خروج جلوگیری می كند. این پوشش در صورت مرغوب بودن، میتواند بدون اعمال حفاظت كاتدی به كار رود. كمترین ضخامت برای این پوشش 2 اینچ میباشد.
عمومی و آزاد