مقدمه:
درك طبیعت توسط انسان دركی غریزی و درونی است. آلودگی فزاینده انسان امروز به زندگی در فضاهای محدود و نازیبای شهری، اگر نگوئیم احساس آدمی را نسبت به جلوههای طبیعی از بین میبرد، حداقل تا حد زیادی میتواند آن را ضعیف سازد.
عشق به طبیعت و پرورش گیاهان و احداث باغ در ایران پدیدهای است كه از لحظهای كه مردم وارد تمدن كشاورزی شدهاند با آنان همراه بوده و ریشه در اندیشه و فرهنگ این مرز و بوم دارد. از این روست كه مردمان این سرزمین علیرغم هجوم جلوههای نامطلوب زندگی ماشینی هنوز دل از طبیعت برنكندهاند و همواره جایگاهی خجسته به آن بخشیدهاند.
باغ، كوشش و تلاش انسان خلاق برای ایجاد فضاهای زیبا و بارور و الگویی نمادین از طبیعت است. باغ باز ساختن گوشهای از طبیعت است در جایی كه زندگی میكنیم.
طبیعت ایران سرشار تنوع و گوناگونی است: از سبزنای جنگلها تا آبی رنگ دریا و از چشم اندازهای بیكرانة كویر تا غرور سر برآسمان كشیدة كوهستانها در این تنوع بیپایان همواره چهار جلوة پایدار رخ مینمایند. آب، خاك، سنگ و گیاه، انسان نیز برای دعوت طبیعت به زیستگاهش ناگزیر به استفاده از همین چهارعنصر است، و تنها با درك عمیق جلوههای طبیعی است كه خواهد توانست الگوی كاملی از آن را بازسازی كند.
باغهای صخرهای نمودی از تلاش انسان در جهت بازساختن هرچه كاملتر ساختاریهای مناطق كوهستانی در سطحی كوچكتر است. در این فضاها سنگ و گیاه عناصر غالب چشماندازند و در تركیب با هم فضاهای طبیعی را القا میكنند.
اغلب مردم زیبایی را تشخیص میدهند و بین فضاهای نامتعادل و یا زیبا و آرامبخش تفاوت میگذارند. با این وجود تاكنون در كشورمان كمتر به مبانی علمی معماری فضاهای سبز توجه شده است.
این مختصر كوششی است جهت معرفی یكی از جنبههای طراحی فضاهای سبز، یعنی باغهای صخرهای
معماری