مقدمه سیگنال بزرگ: هر گاه دامنه (ولتاژ) بیس امیتر از 5 یا 6 ولت بیشتر باشد در حوزه سیگنال بزرگ هستیم.
Q3,Q2,Q1 مشابه هستند.
- حال به بررسی مداری می پردازیم كه صدق بر گفتار می باشد.
Q2,Q3 آینه ای و برای بایاس به كار می روند.
فركانس ورودی W0 : (نزدیك فركانس میانی است) W0 بقدری بالا است كه CE اتصال كوتاه شود.
Vi(t) = V1CoS
الف) Vi(t) = 0 V1=0
علیرغم اینكه Vi روشن یا خاموش باشد ← VBE2 = VBE3 = VDCQ
علت زمین شدن نقطه A توسط خازن Ce است.
در زمانی كه Vi=0 داریم
حالت دوم
در این حالت
VDC بایاس Q1 وقتی Vi روشن است.
VDCQ بایاس Q1 وقتی Vi خاموش باشد.
Ij(x) تابع بسل فوریه اول از مرتبه j ام
از طرفی با توجه به این موضوع كه جریان DC از نقطه A نمی تواند وارد خازن Ce شود تمام آن را وارد تراتریستور Q2 می شود پس می توان گفت:
در واقع در تراتریستور Q3,Q2 به عنوان منبع جریان هستند.
و با توجه به رابطه قبل می توان VDC را محاسبه كرد.
نتیجه: علارغم اینكه سیگنال ورودی فاقد DC است ولی می تواند با یاس Q1 را تغییر دهد.
مثال: اگر Vi(t)=260cos l06t میزان جابجایی بایاس با چنین سیگنال محاسبه كنند در مثال قبل :
توجه جابجایی 210 mv در بایاس نسبتاً بالا است.
(ممكن است تراتریستور در پریود منفی ورودی به آستانه قطع هم برسد).
توجه شد و درست است كه ولتاژ ورودی ولتاژی كاملاً ac است اما جریانی كه ایجاد می كند دارای جریان DC است كه این عامل روی بایاس تاثیر می گذارد.
IDC مولفه DC جریان خروجی
: مولفه اصلی جریان خروجی
: این مولفه n ام جریان خروجی است. (هارفوییك n ام)
- نتیجه 2- علارغم اینكه سیگنال ورودی یك سیگنال تك فركانس است اما جریان خروجی شامل تمام هارفوییك های ورودی است.
حال اگر x را این گونه تعریف كنیم.
برق