مقدمه
البته شمار فزایندة مطالعات و نشریات مربوط به بیكاری جوانان شاهدی است بر افزایش آگاهی در مورد اهمیت این مسئله كه بیكاری جوانان بیش از همه در شرایط سخت زندگی جوانان بیكار و پیامدهای اجتماعی و فرهنگی متعدد آن پدیده انعكاس یافته است. علائم و شواهد نشان میدهد كه این مسئله در سال های آینده هم ادامه خواهد داشت. انقلاب فنی كه در دهه های اخیر در كشورهای صنعتی دارای اقتصاد بازار رخ داده است، باعث تغییرات عظیمیدر سطح و نوع مهارتهای مورد تقاضای بازار كار گردید. بسیاری از محققان بر این عقیده اند كه دیر یا زود چنین تغییراتی در كشورهای در حال توسعه و به ویژه آن دسته از كشورهایی كه از لحاظ اقتصادی مستقیماً با كشورهای صنعتی در ارتباط هستند نیز تكرار خواهد شد.
هر چند ممكن است ادعا شود كه تكنولوژی های نو در دراز مدت باعث افزایش فوقالعاده در تولیدات صنعتی – همراه با افزایش بی سابقه در اوقات فراغت و شرایط بهتر زندگی افراد و جوامع – خواهد شد، اما در این مطلب نیز شكی وجود ندارد كه اولین تأثیر این تكنولوژی ها این است كه صدها هزار كارگر را از بازار كار اخراج كرده و جذب نسل جدید را به جهان كار مشكل و مشكل تر میسازد. این اثرات اولیه انقلاب فنی توسط اثر دورانی بحران اقتصادی كه با بی ثبات كردن بازار كار و آشفته ساختن چشم انداز آینده باعث وخامت اوضاع میگردد، تشدید میشود.
متأسفانه به نظر میرسد كه هیچ احتمالی برای تغییر بنیادین این وضعیت در آینده وجود ندارد. بر عكس، بعضی مطالعات نشان میدهد كه لااقل در كشورهای در حال توسعه وضع از این نیز بدتر خواهد شد.
اگر چه احتمال هیچ گونه تغییر بنیادینی وجود ندارد، لااقل برای جلوگیری از گسترش بیكاری جوانان در آینده و نیز كاهش اثرات زیان آور آن بر جامعه و افراد،كارهایی میتوان و میباید انجام داد.
بخش اول:
علوم اجتماعی
و مشكل بیكاری جوانان
1- اهمیت موضوع در علوم اجتماعی منطقه ای – نكات كلی:
در طول 30 سال گذشته ، كمك هایی كه علوم اجتماعی به فهم ماهیت، ویژگی ها و سیر تكاملی مشكل بیكاری جوانان و همچنین یافتن راهكارها و برنامه هایی در جهت حل این مشكل نموده است، در منطقه و زیر منطقه های مختلف، متفاوت بوده است. علاوه بر این،از یك دهه تا دهة دیگر نیز دچار تغییر و تحول گشته است. بهطور كلی، میتوان گفت تنها در كشورهای پیشرفته صنعتی است كه علوم اجتماعی قادر است بیشترین توجه را از طریق ابزارهایی نظیر تحقیقات و انتشارات – در خصوص موضوعاتی كه تقریباً شامل تمامیامور میشوند - ، به مشكل بیكاری جوانان مبذول دارد. در كشورها و مناطق در حال توسعه توجه كمتری به این مسئله میشود و شاید دلیل آن نبود بودجة كافی برای مراكز تحقیقاتی باشد. عامل دیگری كه همراه با نبودن منابع مالی در این امر سهیم میباشد، این واقعیت است كه حكومت ها و دانشمندان علوم اجتماعی برای مسئله بیكاری جوانان اولویت كمتری نسبت به مسائل عمومیو ملموس تری از قبیل فقر، گرسنگی، شهرسازی و جنگ قاتل میشوند. عامل مهم و مؤثر دیگری كه در این زمینه وجود دارد این است كه مطالعه، تحقیق و بررسی در مورد جوانان – كه به عنوان حوزه ویژه و به خصوصی از دانش علمیبه شمار میرود – هنوز چهره و سیمای برجسته ای در برنامه های دانشگاهها و مراكز تحقیقاتی ندارد. شاید یكی از دلایل این امر،تنوع و گوناگونی عظیم ساختارهای اجتماعی این كشورها و همچنین تنوع محرك های روابط موجود در بین طبقات، گروهها و دسته های مختلف اجتماعی باشد.
این واقعیت كه راه حل های پیشنهادی شخصی و منطقه ای تاكنون در امر ریشه كن كردن مشكل بیكاری جوانان موفق نبوده اند، به دو سری از شرایط و موقعیت های جداگانه و در عین حال مكمل ارتباط دارد كه عبارتند از:
محدودیت های اجتماعی در به كارگیری عملی علوم اجتماعی: به عبارتی، زمینه و حدودی كه این علوم توسط عوامل مهم اجتماعی (حكومت ها ،كارفرمایان،بخش های تجاری و غیره) واقعاً به حساب آمده و مورد توجه قرار میگیرد و همچنین حدودی كه این علوم قادر است در مسیر وقایع و جریان ها تأثیرگذاشته و آن را اصلاح نماید؛ و از طرف دیگر، اشتباهات، ضعف ها و كاستی های موجود در تفسیر و تغییرهای علوم اجتماعی و همچنین راه حل هایی كه ارائه میدهد.
موضوعی كه در تمامیمناطق به طور مشابه قابل رؤیت میباشد این است كه مطالعات و تحقیقات انجام شده در خصوص جوانان به طور كلی و نیز در مورد بیكاری جوانان به طور ویژه، اكثراً در پاسخ به نیازها و همچنین به درخواست دولت ها و نهادهای دولتی مانند وزارت آموزش و پرورش یا سازمانهای بین المللی كه خواهان رایزنی و مشورت علمیو فنی هستند، صورت گرفته است. این امر طبیعتاً بر نوع، عنوان و موضوع تحقیقات انجام شده، كه بیشتر كاربردی هستند تا نظری، تأثیر میگذارد.
________________________________________________________________-
فهرست مطالب
پیشگفتار
مقدمه
بخش اول:
علوم اجتماعی و مشكل بیكاری جوانان
1- اهمیت موضوع در علوم اجتماعی منطقه ای و نكات كلی آن
2- مسائل نظری و روش شناسی
جوانان و پایگاه طبقاتی
مفهوم بیكاری جوانان
بخش دوم:
علل و پیامدهای اقتصادی – اجتماعی و فرهنگی بیكاری جوانان
1- علل بیكاری جوانان
1-1- رشد شدید جمعیت، بحران اقتصادی و تغییر و تحول تكنولوژیكی
آسیا
آمریكای لاتین و حوزه كارائیب
كشورهای عربی
آفریقا
1-2- جدایی بین جهان آموزش و جهان كار
اروپا
كشورهای عربی
- تضاد بین انتظارات و فرصت ها
1-3- عوامل اجتماعی و فرهنگی
الف : پایگاه اجتماعی جوانان
ب :جزم اندیشی ها و قضاوتهای ارزشی منفی در مورد توانایی جوانان برای كار
ج: فساد و نظام قیم مآبانه در بازار نیروی كار
د: نگرش های جوانان نسبت به كار
2- پیامدهای فرهنگی - اجتماعی بیكاری جوانان
2-1- فروپاشی فرآیند عادی جامعه پذیری جوانان – حاشیه ای شدن و
اشكال جایگزینی جامعه پذیری
2-2- رویاروی جوانان با خودشان
از شكست و خودتباهی تا رشد و خلاقیت شخصی
2-3- خانه و خانواده خود شخص: هدفی كه باید به تأخیر بیفتد
2-4- فرار، ترك خانه، رفتن به جاهای دیگر: مهاجرت
2-5- خرابكاری، بزهكاری – روسپی گری
2-6- پیامدها و عكس العمل های دیگر: ادامه تحصیلات ، ملحق شدن به ارتش، اشتغال
آزاد و توسعه فرهنگی جایگزین
توصیه های عمومی
1- نیاز به رهیافتی چند رشته ای
2- نیاز به رهیافتی تطبیقی
علوم اجتماعی