آشنایی با و نیمه شنوا
كودكان و دانش اموزان نا شنوا اگر چه در حقیقت به خاطر نقص شنوایی از نظر رشد كلی ( رشدهوشی ) عموما از دانش آموزان نا بینا ضعیف تر هستند ، اما مانند آنان بسهولت قابل تشخیص و شناسایی نیستند . از جمله مشكلات اساسی آنان در زمینه گویایی است .
اختلالات گویایی نتیجه ای است از نقص شنوایی ، البته بجز در مواردی كه اختلالی در دستگاه صوتی فرد بوجود می آید . دانش آموزان نا شنوا نه تنها ازنظر رشد عمومی ضعیف هستند بلكه در طول زندگی از نظر مهارت های برقراری ارتباط زبانی ، مانند درك مفاهیم و معانی كلمات ، صحبت كردن ، خواندن و نوشتن همواره دچار اشكال عمده و كندی قابل ملاحظه ای هستند . از آنجایی كه زبان عامل مهمی است در بر قراری روابط اجتماعی و آموزش و یاد گیری علوم مختلف ، بدیهی است كه مشكل دانش آموزان نا شنوا به مراتب بیشتر از صرف نقص حس شنوایی است . البته كودكانی كه بطور موقت شنوایی خود را از دست می دهند و یا آنانی كه با استفاده از وسایل كمك شنوایی از قبیل سمعك نقص شنوایی خود را جبران می نمایند ، چندان نیاز به معلم و آموزش وپرورش استثنایی ندارند . لازم است اولیای چنین كودكانی به شیوه ای مطلوب راهنمایی شوند تا از مراقبت های لازم پزشكی و خدمات سنجش شنوایی و غیره بهرمند گردند . در هر حال در كلاس درسنیز باید تسهیلات ضروری جهت سازگاری هر چه بیشتر دانش آموز فراهم گردد . معمولا درحدود 5 در صد از كل كودكان سنین مدرسه رو در مقایسه با دیگر كودكان به نحوی دارای درجاتی از نارسایی های شنوایی هستند ، از این گروه 5 در صد ، در هر ده نفر یك یا دو نفر می بایست تحت پوشش آموزش وپرورش استثنایی قرار گیرند . در برنامه های آموزشی وپرورشی و درمانی دانش آموزان نا شنوا، همكاری های همه جانبه مسئولان ومتخصصان مختلف از جمله اولیاء ،پزشكان ، روانپزشكان و معلمان ویژه گفتار درمانی و . . . ضروری است .
تعریف نا شنوایی
تا كنون تعریف دقیق و جامع و مانع و قابل قبول برای كلیه مراجع ذیصلاحاز ناشنوایی ارائه نگردیده است . علت فقدان چنین تعریفی از این بابت است كه ناشنوایی تا حدود زیادی یك امر فردی است . به عبارت ، دیگر سن وقوع ناشنوایی علت ناشنوایی ، نوع ناشنوایی و میزان و درجه اختلال شنوایی از جمله عوامل بسیار مهمی در تعریف ناشنوایی و افراد ناشنوا محسوب گشته و نقش فوق العاده در برنامه ریزی های آموزشی دارند . در واقع برای آنكه از عهده یك برنامه ریزی صحیح و مناسب برای گروهی از دانش آموزان بخوبی فائق آئیم ، لاجرم می بایست فرد فرد آنان را به طور جداگانه و كامل مورد ارزیابی قرار دهیم . به عنوان مثال دانش آموزی كه از زمان تولد و یا قبل از سنین سخن گفتن ناشنواست و كمترین تجربه زبانی ندارد با دیگر دانش آموزی كه پس از آنكه مدتها می گوید و می شنود و مهارتهای زبانی را به طور طبیعی كسب می نماید و آنگاه دچار نقص شنوایی می گردد كاملا با هم متفاوت بوده و این تفاوت در برنامه ریزی های آموزشی آنان فوق العاده دخیل است . اما به طور كلی می توان گفت كه افراد ناشنوا كسانی هستند كه از حس شنوایی خود در زندگی بهره ای نمی گیرند و افراد نیمه شنوا كسانی هستند كه با آنكه حس شنوایی آنان دارای اختلالاتی می باشند ولی در هر حال با سمعك و یا بدون سمعك تا حدودی می تواند از این حس استفاده كنند .
كودكان و دانش آموزان نیمه شنوا به دلیل آنكه نارسایی شنوایی آنان با درجات مختلفی ( از تخفیف تا شدید )می باشد معمولا قادرند با استفاده ویا بدون استفاده از وسایل كمك شنوایی از زبان بهرمند گردند واز طریق شنوایی قادر به صحبت كردن هم باشند اما در مقابل دانش آموزی كه كاملا ناشنواست با بهترین وسایل كمك آموزشی نیز قادر به توسعه زبان و مكالمه و صحبت كردن بطور همزنان نخواهد بود .
در هر حال افراد ناشنوا قادرند بیاموزند كه صحبت كنند .
روان شناسی