در هر جامعه ای سلامت کودکان و نوجوانان از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است و تامین بهداشت روانی به آنان کمک می کند تا از نظر روانی و جسمی سالم و نقش اجتماعی خود را بهتر ایفا کنند (گنجی، 1389). از آنجایی که شخصیت آدمی در دوران کودکی و نوجوانی پی ریزی می شود میزان مفید بودن او به چگونگی شکل گیری شخصیت وی و حل مسائل و مشکلات او در دوران کودکی و نوجوانی بستگی دارد. آمارهاى موجود در این زمینه نشان مى دهد كه حدود 20 درصد از كودكان و نوجوانان زیر 18 سال به نوعى از مشکلات روان شناختی رنج مى برند(صاحبی، اصغری و سالاری، 1384). به طور کل شایع ترین شکل مشکلات روان شناختی در دوران کودکی و نوجوانی افسردگی، اضطراب هستند(هرشفلد-بکر و بیدرمن، 2002؛ گینزبرگ[1] و همکاران، 2012؛ شوارتز و وادل[2]، 2012).
عواملی مختلفی می تواند موجب مشکلات روان شناختی در کودکان و نوجوانان گردد (خدایاری فرد و شکوهی یکتا، 1385).روان شناسان مدت هاست عنوان کرده اند که عملکرد والدین بر شکل گیری افکار، رفتار و هیجانات کودکان تاثیر معناداری دارد. براساس مدل آسیب پذیری-استرس در آسیب شناسی روانی پژوهش های زیادی نقش عوامل مربوط به خانواده را به عنوان زمینه ساز در آسیب پذیری فرد مورد بررسی قرار داده اند (هریس و کرتن[3]، 2002). و برای تبیین مشکلات روان شناختی فرزندان عوامل متعددی مانند عامل والدگری (فرزادفر و هومن، 1386)، اضطراب و افسردگی مادر( محمدزاده و نجفی، 1389)، جو هیجانی و رضایت زناشویی (سلطانی فر و بینا، 1386)، عوامل مربوط به مدرسه و نگرش معلمان (فورتین، لیزارد و مارکات[4]، 2010) روابط خانوادگی ادراک شده از سوی فرزندان (لوبنکو و سبر، 2010)، تعامل دوسویه و پویا بین شخص، سطوح چندگانه محیط و روابط حمایتگرانه اعضای خانواده (به نقل از لوبنکو و سبر[5]، 2010) اشاره داشته اند.
فهرست مطالب
بیان مساله
اهمیت و ضرورت
پیشینه
پژوهش های خارجی
اهداف
هدف کلی
اهداف جزیی
فرضیه ها
تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها
روش
جامعه، نمونه و روش نمونه گیری
ابزار
روش تجزیه و تحلیل اطلاعات
منابع فارسی
منابع لاتین
علوم انسانی