روانشناسی علم تحقیق در رفتار موجودات زنده، به ویژه انسان است. شخصیت بیانگر آن دسته از ویژگی های فرد یا افرادی است که الگوهای ثابت رفتاری آن را نشان می دهد. شخصیت از دیدگاه های گوناگونی مورد توجه قرار گرفته است، یکی از آن ها، دیدگاه آیزنک است(زکی یی و همکاران، 1392). آیزنک معتقد است خیلی از ادراک های هشیار و واکنش های ما به محیط، توسط نگرش های ذهنی متضاد برون گرایی[1] و درون گرایی[2] تعیین می شوند. یونگ معتقد بود که انرژی روانی می تواند به بیرون، به سمت دنیای خارج، یا به درون، به سمت خود هدایت شود (شولتز و شولتز، 2005؛ ترجمه سید محمدی، 1392). به نظر آیسنک، معمولا فرد برون گرا فردی است اجتماعی، علاقه مند به مهمانی، دارای دوستان فراوان و طالب هیجان، که بدون تفکر و اندیشه و به صورت تکانشی عمل می کند(پروین و جان، 2001؛ ترجمه جوادی و کدیور، 1386)؛ و خطرپذیری بالایی دارند، بذله گو و حاضرجواب هستند. تغییر در هر زمینه ای را دوست دارند، بی پروا، آسان گیر، خنده رو و خوش بین هستند و در عین حال پرخاشگرند و زود از کوره در می روند، کنترل های درونی ضعیفی دارند و همیشه افراد قابل اعتمادی نیستند، آن ها حراف و سرزنده هستند و قدرت رهبری خوبی نیز دارند(خوشابی، 1388).
فرد درون گرا، برخلاف خصوصیات بالا، فردی است آرام، در خود فرو رفته، خوددار و تاملی که به احساسات آنی اعتماد نمی کند و زندگی با نظم و قاعده را بر زندگی بر مبنای شانس و خطر ترجیح می دهد (پروین و جان، 2001؛ ترجمه جوادی و کدیور، 1386).آنها معمولاً از دیگران فاصله می گیرند و دوستان صمیمی محدودی دارند، اهل برنامه ریزی هستند و هیچ کاری را بدون تفکر و تأمل انجام نمی دهند، از هیجانات دوری می کنند، برنامه های روزه مره زندگی را کاملاً یکنواخت و همیشگی پیگیری می کنند، در کل افرادی جدی هستند، کنترل های درونی قوی دارند، به ندرت پرخاشگری می کنند و به آسانی از کوره در نمی روند، قابل اعتمادند و بدبین و منفعل هستند، در انجام کارها محتاط هستند و برای آن ها استانداردهای اخلاقی بسیار مهم است و آن ها معمولاً متین و صلح طلب هستند(خوشابی، 1388).
آیسنک معتقد بود که تفاوت های اصلی بین درون گرایی و برون گرایی رفتاری نیست، بلکه زیستی و ژنتیکی است و علت اصلی آن در سطح انگیختگی مغزی آنها است. سطح پایه انگیختگی مغز برون گرایان پایین تر از درون گرایان است. چون سطح انگیختگی مغز برون گرایان پایین تر است، به برانگیختگی و تحریک نیاز دارند و فعالانه آن را جستجو می کنند. در مقابل، درون گرایان از برانگیختگی و تحریک دوری می کنند زیرا سطح انگیختگی مغز آنها از پیش بالا هست. در نتیجه درون گرایان قوی تر از برون گرایان به تحریک حسی واکنش نشان می دهند. تحقیقات نشان داده اند که درون گرایان حساسیت بیشتری به محرک های سطح پایین نشان می دهند و آستانه درد پایین تری از برون گرایان دارند (شولتز و شولتز، 2005؛ ترجمه سید محمدی، 1392).
فهرست مطالب
بیان مساله
اهمیت و ضرورت
پیشینه:
پژوهش های داخلی
پژوهش های خارجی
اهداف:
هدف کلی
اهداف جزیی
فرضیه ها
تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها
جامعه، نمونه و روش نمونه گیری
ابزار
روش تجزیه و تحلیل اطلاعات
منابع فارسی
منابع لاتین
علوم انسانی