اضطراب چیست ؟ سطو ح آن كدامست ؟ چه نشانه و انواعی دارد ؟ چگونه رفتارها را تحت تاثیر خود قرار میدهد و چگونه میتوان آن را ارزیابی كرد ؟
سوالهای فوق از محورهایی است كه درمانگر باید اطلاعاتی را درباره آنها به مراجع انتقال دهد تا مراجع و درمانگر قبل از شروع شیوه های مداخله در آنها با یكدیگر همسو شوند و مفاهیم آنها یكسان گردد این یكسانی و تفاهم میتواند زمینه تاثیر روشها را گسترش داده دقت كاربرد آنها را كاملا ً تحت تاثیر قرار دهد و انتظارات همسانی در طرفین شكل گیرد
اضطراب مفهومی است چند بعدی و دارای سطوح مختلف كه به عنوان پدیده ای بدنی ، شناختی ، عاطفی وبین فردی جلوه گر میشود اضطراب یك علامت هشدار دهنده است و باید خاطر نشان ساخت كه اندكی اضطراب برای ادامه بقا و حفظ فرد از خطرات تهدید كننده و حراست از خود لازم است اما با وجود اینكه نوعی عامل انگیزشی محسوب میشود وقتی از حد میگذرد عامل اغتشاش و فروریختگی سازمان رفتارها میگردد بنابراین اضطراب ممكن است ما را از مسیر زندگی خارج كند به نحوی كه مهار زندگی را از دست بدهیم براساس یافته های جدید میتوان چنین نتیجه گرفت كه تمامی هیجانهای منفی از جمله اضطراب سطوح مختلف و چرخه ای را طی میكنند كه میتواند معیوب و آسیب زا باشد
روان درمانگری تعاملی انسان بین درمانگر و مراجع یا مراجعین است هدف این تعامل كمك به مراجعی است كه مشكل دارد اختلال رفتاری ، اختلال هاطفی اختلال تفكر و غیره یا مجموعه ای ازآنها حوزه هایی هستند كه ممكن است مشكل افراد در آنهاباشد درمانگر بر اساس شناخت خود از شخصیت آدمی حوزه های تخصصی و فرایند روان درمانگری به فرد كمك میكند تا كنش وری خود را بهبود بخشد در هر حال روی آورد درمانگر برای كمك به مراجعین باید از نظر علمی ، اخلاقی و منطقی متناسب باشد .
شیوه های درمانگری اضطراب نیز بسیار متنوعند روی آوردهای روانشناختی مانند آموزش تنش زدایی و شناخت درمانگری به صورت فرایندهای همراه با درمانگریهای پزشكی سنتی در قلمرو اختلالهای جسمانی به كار بسته میشود در حد خطوط كلی میتوان روشهای درمانگری را به رغم تفاوتهای بنیادی آنها به دو گروه عمده تقسیم كرد روشهای درمانگری كلی و درمانگریهای متمركز بر یك مشكل واختلال . روی آوردهای كلی یعنی دیدگاههایی كه یك روش مشخص را در درمان همه اختلالها به كار می بندند ( مانند روی آوردهای روان تحلیل گری ) وروی آوردهایی كه مشكل اصلی و ضوابط نشانه شناختی هر اختلال را در نظر میگرند و در مورد هر یك از اختلالها به گونه ای متفاوت عمل میكنند نتایج تحقیقات ، بخصوص در دو دهه اخیر نشان داده اند كه درمانگری رفتاری ، شناختی و زیستی یعنی شیوه هایی كه در چارچوب روی آوردهای دوم قرار میگیرند در درمان اختلالهای اضطرابی موثرتربوده اند روشهای روان پویشی و درمانگریهای انسانی نگر ـ هستی نگر ) در قلمرو روشهایی قرار میگرند كه میتوان آنها را « روشهای درمانگری كلی » نامید .
علوم انسانی