سایت کاریابی جویا کار

مبانی نظری و پیشینه تحقیق آموزش مثبت نگری

دسته بندي: مقالات / پاور پوینت
16 خرداد

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

  • همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
  • توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
  • پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
  • رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
  • منبع :                           دارد (به شیوه APA)
  • نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

در طی دهه گذشته روان‌شناسی مثبت‌گرا به یكی از گرایش‌های عمده در روان‌شناسی تبدیل‌شده و به‌سرعت جایگاه مناسبی در این رشته یافته است. سرعت این گرایش در تبدیل به یك رویكرد عمل‌گرا و مبتنی بر شواهد با پیشینه هیچ‌یک از گرایش‌های دیگر قابل‌مقایسه نیست. این سرعت به‌ویژه درزمینه‏ی شیوه‌ها و مداخلاتی كه در روان‌شناسی مثبت‌گرا ابداع و مورداستفاده قرارگرفته‌اند، چشمگیر است. کاربست مداخلات مثبت به‌منظور ارتقای كیفیت زندگی، خشنودی بیشتر از زندگی، شادكامی و نشاط و دستیابی به خوش باشی (احساس ذهنی آسایش) و در یک‌کلام سعادتمندی (خوشبختی) می‌باشد. گسترش این كاربست‌ها تا جایی است كه در چند سال اخیر از درمان‌های مثبت‌گرا سخن گفته‌شده است (سلیگمن، 2006).

برای فهم این مداخلات و بررسی نتایج مطالعات مبتنی بر آن‌ها نخست لازم است تا از روان‌شناسی مثبت‌گرا، ماهیت و اصول آن شناخت داشته باشیم. به همین مناسبت در آغاز به پیشینه، تعریف و حوزه‌‌های عمل و مطالعات این رشته اشاره‌کرده و آنگاه به مثبت درمانی، اصول و مداخلات و راهكارهای آن جهت اینکه افراد بتوانند ارتباط میان افکار، احساسات و رفتار خود را درک کنند و با انجام تمرین‏های مختلف بتوانند به‌جای یأس و انفعال و تفسیر‏های بدبینانه، رویدادها را به‌گونه‌ای خوش‌بینانه تفسیر کنند و با آن‌ها به صورتی سازنده روبه‌رو شوند پرداخته خواهد شد.

پیشینه روان‌شناسی مثبت‌گرا 

كریستوفر پترسون (2006) در كتاب مبانی روان‌شناسی مثبت‌گرا معتقد است كه روان‌شناسی مثبت‌گرا گذشته‌ای طولانی و پیشینه‌ای بسیار كوتاه دارد. وی در این زمینه معتقد است هرچند این حوزه از سال 1998 توسط مارتین سلیگمن و همكاران او ابداع شد ولی مدت‌ها پیش‌ازاین در آثار روان‌شناسانی چون آبراهام مزلو و در آثار وی آنجا كه از خلاقیت و خود شکوفایی سخن می‌گوید بر وجوهی از جنبه‌های مثبت در آدمی و در روان‌شناسی تأکید شده است. بااین‌حال آنچه به‌عنوان روان‌شناسی مثبت‌گرا شناخته می‌شود به‌طور مشخص از 1998 و توسط سلیگمن آغاز و از سال 2000 با اختصاص یكی از شماره‌های مجله روان‌شناسی آمریكایی به این رشته رسماً در متون روان‌شناسی وارد شد.

اما روان‌شناسی مثبت‌گرا چیست و چه ضرورتی برای آن وجود داشته است؟

تعریف روان‌شناسی مثبت‌گرا 

پترسون (2006) روان‌شناسی مثبت‌گرا را مطالعه علمی امور درست در زندگی از تولد تا مرگ و توقفگاه‌های بین این دو می‌داند.  سلیگمن و چیكزنت میهای (2000) در مورد هدف روان‌شناسی مثبت‌گرا می‌نویسند «هدف روان‌شناسی مثبت‌گرا آغاز تغییر در نوع پرداخت روان‌شناسی، از اشتغال خاطر صرف به بدترین امور در زندگی به پرداختن به شرایط مثبت است». سونیا لوبومیرسكی و آلیسون آبه معتقدند كه روان‌شناسان مثبت‌گرا متعهدند تا عواملی را بررسی كنند كه به افراد، خانواده‌ها و جوامع اجازه می‌دهد تا رشد كرده شكوفا شوند و به شكلی بهینه عمل كنند. داك ورث، استین و سلیگمن (2005) در مقاله جامعی در نخستین شماره مجله سالنامه روان‌شناسی بالینی، روان‌شناسی مثبت‌گرا را چنین تعریف كرده‌اند؛

«روان‌شناسی مثبت‌گرا مطالعه علمی تجربه‌های مثبت و صفات فردی مثبت و نهادهایی است كه رشد آن‌ها را تسهیل می‌كنند. روان‌شناسی مثبت با توجه به اینكه به آسایش روانی و كاركرد بهینه می‌پردازد، در بدو امر شاید یک پیوست روان‌شناسی بالینی یا بخشی از آن باشد اما ما چیز دیگری معتقدیم. باور ما این است افرادی كه شدیدترین فشارهای روان‌شناختی را تحمل می‌کنند در زندگی به دنبال امری به‌مراتب بیشتر از تسكین یافتن از درد و رنج هستند. افراد دچار مشكل در پی خشنودی بیشتر، لذت بیشتر و رضایتمندی بیشترند تا صرف كمتر كردن غم و نگرانی. آنان به دنبال ساخت نقاط قوتند نه اصلاح نقاط ضعفشان، آن‌ها به دنبال زندگی معنادار و دارای قصد و هدفند. بدیهی است که این شرایط به‌سادگی و با رفع درد و ناراحتی حاصل نمی‌شوند.» (داك ورث و همكاران، 2005).

بدین ترتیب روان‌شناسی مثبت‌گرا را می‌توان مطالعه علمی تجارب و عواطف مثبت آدمی، توانمندی‌ها و فضیلت‌های شخصی و خشنودی آدمیان تعریف کرد.

 

 


علوم انسانی
قيمت فايل:27000 تومان
تعداد اسلايدها:29
خريد فايل از سايت مرجع
دسته بندی ها
تبلیغات متنی