مبانی نظری وپیشینه تحقیق در باب سازه دلبستگی
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
- همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
- توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
- پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
- رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
- منبع : دارد (به شیوه APA)
- نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
دلبستگی پیوند عاطفی هیجانی نسبتاً پایداری است كه بین كودك و مادر یا افرادی كه نوزاد در تعامل منظم و دائم با آنهاست، ایجاد می شود. فروید بر این باور بود كه دلبستگی نوزاد به مادر به خاطر تغذیه و رفع نیاز فیزیولوژیكی است.
تجربههایی كه نوزاد با مراقبش دارد در الگوهای روابط وی با دیگران درونی سازی می شوند و این الگوی عملی درونی شده، تعیین كننده چگونگی مفهوم نوزاد از خود و دیگران است؛ مفهومی كه بعدها در روابط با دیگران تعمیم می یابد.
بررسی های اولیه در زمینه های سبكهای دلبستگی از سوی آینزورث (1978) انجام گرفت و سه الگوی دلبستگی ایمن، نا ایمن – اجتنابی و دلبستگی نا ایمن اضطرابی – دو سو گرا شناسایی شد. بعدها مین و سولومون (1990) تعدادی از كودكان را كه در هیچ یك از 3 گروه قبلی قرار نمی گرفتند را بررسی كرده و آنها را در طبقه جدیدی به نام دلبستگی نا ایمن بی سازمان – بی هدف جای دادند.
با نظر اجمالی به دوره نوجوانی به نظر می رسد كه رفتار دلبستگی نوجوان از الگوهای رفتار دلبستگی سنین پایین تر بسیار متفاوت و جدا است. به نظر می رسد نوجوانان از روابط دلبستگی با والدین و یا سایر چهرههای دلبستگی گریزان هستند.
بسیاری از نوجوانان پیوندهای دلبستگی با والدین را شبیه گرههایی تلقی می كنند كه از پیوندهای متشابه كه محكم و ایمن است جلوگیری می كند. نوجوان برای آنكه بتواند در ساختن و هموار كردن مسیر زندگیش به حمایت والدین بیش از حد متكی نباشد باید به سوی خود مختاری حركت كند. رفتار نوجوان نسبت به چهرههای دلبستگی ممكن است متعارض، مغشوش و متضاد به نظر برسد مگر آنكه این رفتارها در بافت تغییرات تحولی دوره نوجوانی در نظر گرفته شوند. ایجاد یك هویت و دستیابی به یك تعریف منسجم از خود، مهمترین جنبه رشد عمومی اجتماعی در دوره نوجوانی است. انتخاب ارزشها، باورها و هدف های زندگی مهمترین مشخصههای اصلی این هویت را تشكیل می دهند. هم در دوره نوجوانی و هم در دوره جوانی این ارزشها، باورها و هدف های زندگی مورد تجدید نظر قرار می گیرند. نوجوان در جستجوی پاسخ قانع كننده به موضوعات اساسی زندگی مانند ارزشها، نقشهای اجتماعی، مذاهب، عقاید سیاسی و اهداف حرفهای است تا به او نظام فكری داده و تكیه گاه او در تصمیم گیری ها و ارزش گزاری های مهم او باشد، بداند كیست، چه اهدافی دارد و نهایتاً یك فلسفه برای زندگی خود ایجاد كند (كالسنر، 1999، به نقل از رجب پور، 1386).
نظریه دلبستگی و روابط شخصی كه با تاثیر تجارب اولیه بر رشد و ارتباط آن به كار كرد بعدی شخصیت مربوط است. فعالیتهای بالینی، بالبی بر اساس این نظریه، نوزاد در حال رشد از مراحلی از رشد دلبستگی به افرادی كه از او مراقبت می كنند به ویژه مادر می گذرد. بالبی (1969) مدل منسجمی از پیوندهای عاطفی بین مادر- كودك ارائه كرده و معتقد است كه این پیوند دارای كنش حمایتی است به عبارت دیگر دلبستگی كودك به مادر و مكانیزم های رفتاری مرتبط با آن از كودك نابالغ حمایت كرده و شانس بقای او را افزایش می دهد برای برقراری پیوند عاطفی، مادر به پیام های كودك پاسخ داده و پریشانی او را مورد توجه قرار می دهد. بر اساس تحقیقات لورنتس و هارلو(1986) به نقل از همز(1993) نیز روشن شد كه رابطه مادر/ مراقب – كودك الزاماً بر تغذیه استوار نیست. رفتار دلبستگی از نقطه شروع در كودك وجود دارد و به تدریج متنوع می گردد و به چهرههای معینی گسترش می یابد و در تمام زندگی پابرجا می ماند و تحت اشكال مختلف متجلی می گردد (منصور و دادستان، 1376).
علوم انسانی