خبرنگار اجتماعی ، 8 اسفند هر سال مصادف با هفته تربیت اسلامی است؛ در حقیقت امور تربیتی فرصت مناسبی است تا آموزش وپرورش بتواند ضمن ایجاد فضای گفتوگو، تبادل نظر و نقد سازنده، راهکارهای بهبود و کیفیتبخشی به فعالیتهای امورتربیتی را مورد بررسی قرار دهد.
با توجه به جایگاه مهم تعلیم و تربیت اسلامی در بسترسازی برای رسیدن کودکان و نوجوانان به مراتبی از حیات طیبه، این هفته فرصت مناسبی است تا آموزش وپرورش بتواند ضمن ایجاد فضای گفتوگو، تبادل نظر و نقد سازنده راهکارهای بهبود و کیفیت بخشی به فعالیتهای امور تربیتی را مورد بررسی قرار دهد.
در همین رابطه، محمد ابراهیم محمدی مدیرکل اسبق فرهنگی و هنری وزارت آموزشوپرورش در یادداشتی که در اختیار قرار داد به چالشها و مشکلات فعالیتهای تربیتی در مدارس پرداخت.
یادداشت او در ادامه آمده است:
شاید یکی از اختلالات در مدارس تداخل برخی از مأموریتها و وظایف باشد این مسئله که دامنگیر بیشتر مدارس است موجب انباشت مأموریتها و تکالیف بدون متولی شده است.
بیسلیقگی در فعالیتهای تربیتی
واقعیت این است که در مدارس ما عناوینی چون کار تربیتی، آموزشهای تربیتی، مدیریت تربیتی و فعالیت تربیتی یا دچار بدفهمی شده یا گرفتار بدسامانی و بیسلیقگی شده است. این عناوین و ماموریتهای مبتنی بر آن ضمن رشد نامتوازن آموزش دانشآموزان موجب انتقاد، دلخوری، انتظارات و مطالبات ناصواب شده است.
به دیگر سخن مطالبات و بالطبع ناخرسندیهای پنهان و آشکار که در برخی موارد نخنما و ناامیدانه شده ارتباط معنیداری با تربیت و مسائل مربوط با آن یافته است؛ کار تربیتی و مأموریت ظریف و حساس ارتباط با مخاطب که جلوههای اجتماعی و خانوادگی خاصی دارد اقدامی سخت، سنگین و حوصلهسوزبوده و از طیف یا گروه خاص به تنهایی نمیتواند ساخته باشد.
این موضوع که مهمترین بخش در آموزش و پرورش است برخلاف فهم و برداشتهای جاری امور تربیتی را با مطالبه و انتظارات نقدآلود مواجه ساخته، بهتر است این دست برداشتها که خود برای متولیان زحمتساز است با باز تعریف و تبیین، ذهنیتزدایی شود.
ماموریت تربیتی متوجه دستاندرکاران کتاب و مدرسه
ناگفته پیداست کار تربیتی که تعلیم، تعمیق و ترویج ارزشهای اخلاقی و انسانی است در حصار و محدوده امورتربیتی نمیتواند باشد بلکه اقدامی جمعی و تعمیمی است که بخش محدودی از آن مربوط به مربیان وعوامل پرورشی است، از اینرو مأموریت تربیتی بیش از هر بخشی متوجه آموزش و عوامل دستاندرکار آن در عرصه کتاب و کلاس است و این مسئولیت، محوریترین تکلیف در فعالیت آموزشی بشمار میرود.
بخش زیادی از کار تربیتی معلمان فراتر از فعالیت رسمی آموزشی به ارتباط عاطفی آنها مربوط میشود و این خود شاید وجه تمایز شغل معلمی با سایر مشاغل باشد. براین اساس دانش دینی و ارتقاء سواد و معلومات مذهبی که برای تقویت مبانی، شکلگیری اندیشه و فکر دانشآموزان لازم است به آن دسته از معلمانی مربوط است که به دروس دینی، قرآن، فلسفه، منطق، تاریخ اشتغال دارند و طبیعی است دانش عمومی و به ویژه دینی را باید در کلاس و کتابهای درسی از این دست جستجو کرد.
اندیشههای دینی دانشآموز محدود و آسیبپذیر
برای همین هم ضعف محتوا و مهارتهای آموزشی و نبود زمینه برای پرسشگری و طرح مسئله، اندیشههای دینی دانشآموز را محدود، ضعیف و آسیبپذیر میسازد.
دور از انتظار نیست اگر گفته شود این قبیل کلاسها به دلیل اهمیت و تأثیرگذاری بهترینهای مدرسه و به لحاظ قالب، طرح، ارائه و جلوههای جانبی اعم از مشاهدهای، محیطی، میدانی و حتی رسانههای هنری جذابترینهای آن باشد.
پیداست نوع وحساسیت این ماموریت میطلبد معلمان این دروس از دانش، مهارت و مقبولیت علمی بالایی برخوردار باشند.
مدرسه در طول سال تحصیلی و حتی فراغتهای ضمن تحصیل و پایان آن شاهد فعالیتهایی است که مدیریت و هدایت را در مدرسه ناگزیر میسازد. معاون یا مربی پرورشی که در واقع به دلیل اهمیت و حساسیت ماموریت، نفردوم مدرسه بوده وبخش عظیمی از تعهدات و مطالبات مدرسه متوجه اوست باید فراتر از یک عنصر فعال میدانی در قامت یک مدیر وحداقل کارشناس برنامهریزی بخشهای فرهنگی و تربیتی را سامان دهد.
انحصار مربی پرورشی در جنبره امور آموزشی و تشریفاتی
پس این مربی یا معاون تربیتی است مجموعه تشکلها و نهادهای درون مدرسه را با تعریف و تقسیم کار به تحرک و فعالیت وامیدارد. پیداست؛ پرداختن مربی به امورات اجرایی وحجمی از جنس نصب، اعلان، پخش و امور انضباطی با شأن وجایگاه مربی و معاون تربیتی که مدیریت و هماهنگی فعالیتها را دارد ناسازگار است.
به نظر میرسد، اشتغال مربی به امورات سطحی، اجرایی، تشریفاتی و نیز انحصار وحبس او در چنبره امور آموزشی مدرسه تاثیر زیادی در فروکاهی جایگاه تربیتی داشته است؛ مناسبتر این است که مربی پرورشی ضمن در اختیار داشتن و استفاده از تمام ظرفیتهای مشاوره، بهداشت و تشکلهای دانشآموزی وبهویژه شورای دانشآموزی در فرصت فراغت خدمترسانی کند.
رونقبخشی به فعالیتهای تربیتی در فرصت فراغتهای یومیه، پایان هفته و حتی تابستان میتواند بخش زیادی از موظفیهای عوامل تربیتی را پوشش دهد؛ انتقال ماموریت فعالیتهای تربیتی درقالب طرح و برنامهها بااستفاده از ظرفیت تشکلها و نهادهای مردمی علاقمند به فعالیت در زمینه مسائل فرهنگی و تربیتی به فرصتهای فراغت و واگذاری آن به مربیان علاقمند با مهارت، چابک وزبده پایانی خواهد بود بر بسیاری از دغدغههای دیرپا و نگرانیهای تربیتی اولیا ودلسوزان فرهنگی.
به نظر میرسد اگر در مدارس ماموریتهایی چون تربیت بالینی، آموزشهای تربیتی، مدیریت تربیتی و فعالیتهای تربیتی تفکیک شود تحولی که باید رخ میدهد و بسیاری از موانع دست وپاگیر و ناخرسندیها پایان خواهد پذیرفت.
ناگفته پیداست که مدیر علتتامه برنامهریزی، اجرا و نظارت فرایندی است و تا زمانی که مدیر این باور را نداشته یا از عهده این تعریف و توزیعهای ماموریتی برنیاید کار تربیتی سرانجام نخواهد یافت.
پایان/