خبرنگار اجتماعی ؛ تراکم بالای دانشآموزان در کلاس درس به عنوان یکی از مسائل تأثیرگذار در کیفیت آموزشی لحاظ میشود به گونهای که میان افزایش جمعیت دانشآموزان که برای دوره ابتدایی 26 نفر تعریف شده است و افت کیفیت آموزش ارتباط مستقیم وجود دارد.
در سالهای اخیر نیز یکی از اشکالات مطرح به مدارس دولتی، افزایش میانگین جمعیت دانشآموزان در کلاسهای درس به دلیل عواملی همچون کمبود معلم است.
یکی از معلمان شهر تهران که در دوره ابتدایی تدریس میکند، درباره افزایش جمعیت دانشآموزان در کلاسهای درس و تأثیر آن بر کیفیت تدریس میگوید: وقتی تعداد دانشآموز در کلاس درس بیشتر از میزان استاندارد شود، تأثیر منفی بر کار معلم و از سوی دیگر وضعیت کلاس درس دارد به گونهای که معلم باید انرژی زیادی را فقط برای آرام کردن کلاس درس صرف کند و این موضوع باعث افت توان او برای تدریس میشود، در چنین شرایطی نمیتوان از معلمان انتظار داشت که با هنر معلمی خود کلاس درس را کنترل کنند.
سید محمد بطحایی؛ وزیر آموزشوپرورش نیز به طور ضمنی با تأیید صحبتهای این معلم، اشاره میکند: رسیدن به اهداف تربیتی و تمرین مهارتهای زندگی نیازمند فضاهای آموزشی مناسب است، من چگونه از معلم توقع داشته باشم که در کلاسی با جمعیت 45 دانشآموز، علاوه بر مهارتهای شناختی بر روی سایر مهارتهای اجتماعی و فردی کار کند؟
تراکم دانشآموزان در کلاس درس و ارتباط آن با کیفیت تحصیلی، موضوع پژوهشی از سوی دکتر وحید مهربانی؛ استادیار دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران شد.
او در اینباره گفته است: هدف اصلی این مقاله دست یافتن به شواهدی درباره تأثیر تعداد دانشآموزان در کلاس بر عملکرد تحصیلی آنهاست، با توجه به اهمیت کیفیت آموزش، آگاهی از واقعیت موجود دربارۀ پیامدهای افزایش یا کاهش اندازه کلاس می تواند در اتخاذ سیاستهای مناسب در زمینه توزیع و تخصیص امکانات آموزشی تعیینکننده باشد.
گروهی بر این عقیدهاند که افزایش تراکم دانشآموزان به انحاء گوناگون در آموزش اخلال ایجاد میکند که پیامد آن تنزل سطح کیفی آموزش و یادگیری است. در مقابل، عدهای دیگر معتقدند که اندکی افزایش شمار دانشآموزان تأثیر منفی بر یادگیری نمیگذارد بلکه حتی ممکن است با ایجاد جوّ رقابت بیشتر میان آنها، کیفیت تحصیلی نیز بهبود یابد. برای روشن ساختن این موضوع از نمونهای مشتمل بر 1294 دانشآموز پایۀ چهارم مدارس عادی دولتی از همۀ مناطق شهر تهران استفاده شده است.
7 اثر منفی تراکم بالای کلاس درس و افت یادگیری دانشآموزان
تراکم دانشآموزان در کلاس به روشهای مختلف بر میزان یادگیری آنها اثر میگذارد؛ نخست، تعداد دانشآموزان بر میزان و چگونگی تعامل آنها با یکدیگر یا به عبارت دیگر سطح مراودات اجتماعی آنها تاثیر میگذارد نتیجه آن میتواند سر و صدا یا رفتار اختلالزای کمتر یا بیشتر باشد هرچه یک کلاس متراکمتر باشد فراوانی رفتارهای ناسازگار با پیشرفت تحصیلی بیشتر خواهد بود و این ویژگی به همراه سر و صدای بیشتر در محیط ممکن است تاثیر منفی بر همه دانشآموزان بگذارد.
دوم، مدت زمانی است که معلم صرف توجه به هر دانشآموز و نیازهای وی میکند، هر چه که کلاس کوچکتر باشد دستکم از بُعد نظری امکان توجه بیشتر به هر دانشآموز افزایش مییابد که این توجه هم در کلاس و هم در بررسی تکالیف و امتحانات تجلی پیدا میکند.
تنزل موفقیت ارزشیابی در کلاسهای شلوغ
مشکل در شیوه ارزشیابی توصیفی بیشتر نمود دارد زیرا در این شیوه نیاز است که معلم به طور پیوسته دانشآموزان را رصد کند با وجود تعداد زیاد دانشآموز در کلاس درجه موفقیت ارزشیابی تنزل مییابد.
سوم، اندازه کلاس بر تخصیص زمان معلم و درنتیجه کارآمدی تأثیرگذار است مثلاً از این که چه میزان از مطالب درسی پوشش داده میشود وقتی که کلاس با تراکم کمتری همراه باشد معلم میتواند دانشآموزان را به بحث بیشتر ترغیب و مطالب بیشتری را تدریس کند یا مطالب تعیین شده را در تکرارهای بیشتر و با ارائه مثالها یا تمرینات بیشتر توضیح دهد.
یادگیری بدون عمق
بیتردید با معرفی مطالب جدید درسی همه دانشآموزان موضوعات را یاد نمیگیرند و نیاز به توضیح بیشتر و رفع ابهام از سوی معلم دارند در این صورت هرچه تراکم دانشآموزان بیشتر باشد معلم فرصت و امکان پوشش دادن بیشتر مطالب درسی را با عمق فزونتر ندارد و این امر ممکن است به یادگیری کمتر دانشآموزان منجر شود.
چهارم، هر چه تعداد دانشآموزان بیشتر باشد به طور متوسط تعداد دانشآموزان بدقلق نیز بیشتر خواهد بود وجود اینگونه دانشآموزان در کلاس جوّ حاکم بر کلاس و فضای یادگیری را برای سایرین نامطلوب میسازد که حاصل آن کیفیت پایین تحصیلی خواهد بود.
آموزش کلیات دروس و پرهیز از ورود به جزئیات
پنجم، مسئله روش تدریس معلم در جمعیتهای متفاوت دانشآموزان است، این امکان وجود دارد که معلم در یک کلاس متراکمتر سبک تدریس خود را تغییر دهد و از تدریس معطوف به کل کلاس استفاده کند و دامنه موضوعات اساسی را محدودتر کند اگر چنین شود معلم از ارائه مطالب با جزئیات بیشتر پرهیز میکند و تنها کلیات مطالب را آموزش میدهد تا از این طریق وظیفه خود را به انجام رساند در این شرایط نمیتوان انتظار داشت که دانشآموزان دانش بیشتری اندوخته کنند.
ششم، اگر کلاس خلوتتر باشد امکان استفاده از وسایل کمک آموزشی برای یادگیری بهتر مطالب درسی مهیاتر خواهد بود در حالی که در کلاسی با جمعیت زیاد ممکن است تهیه ابزارها و تجهیزات کمکی از سوی نهاد آموزشی و اداره آنها از سوی معلم دشوار باشد.
هفتم، معلمان در کلاسهای کوچکتر میتوانند از طریق تسهیل استفاده از ترکیبات آموزشی در گروههای کوچک، فعالیتهای عملی، آموزش نفر به نفر و تنوع بخشی در تعلیم بر اثربخشی رویههای آموزشی خود بیافزایند.
البته دلایل ارائه شده توجیه کننده اثر منفی تراکم دانشآموزان در کلاس یا مدرسه بر وضعیت آموزشی آنهاست، با استناد به چنین استدلالهایی است که بسیاری بر این عقیدهاند که کاهش اندازه کلاس را باید به مثابه یک سیاست آموزشی سرلوحه آموزش و پرورش قرار داد اما تمام مطلب این نیست و میتوان دلایلی هم در حمایت از تراکم بیشتر یا عدم وجود رابطه معنادار ارائه کرد.
افزایش تعداد دانشآموزان فضای رقابت را تشدید میکند
یک استدلال مهم این است که با افزایش شمار دانشآموزان، فضای رقابت میان آنها تشدید میشود و بیشتر برای کسب نمرات و رتبههای بالاتر تلاش میکنند در واقع همانطور که در تراکم بیشتر دانشآموزان بدرفتار بیشتر یافت میشوند به همان میزان امکان حضور دانشآموزان مستعد و علاقمند به تحصیل نیز بیشتر است این دانش آموزان موفق میتوانند در قالب اثر همتایان موجب پیشرفت تحصیلی دیگران را فراهم کنند.
اثر منفی افزایش جمعیت کلاس درس بر وضعیت تحصیلی در چه شرایطی؟
حتی اگر بپذیریم دانشآموزان در کلاسهای پرجمعیت عملکرد بدتری دارند میتوان در عین حال ادعا کرد که تفاوت تراکم در هر بازهای اثر معنادار ندارد یعنی ممکن است اثر منفی بر وضعیت تحصیلی در صورتی برقرار باشد که شماره دانشآموزان به طرز قابل توجهی زیاد باشد نه آنکه لزوماً دو کلاس با اندک تفاوتی در تراکم و اندازه از سطح متوسط متفاوتی در پیشرفت تحصیلی برخوردار باشند.
به بیان دیگر احتمال دارد یک سطح آستانه برای تراکم در کلاس وجود داشته باشد که فقط مقایسه کلاسها در دو سمت این آستانه مبین وجود اثر معنادار باشد و در غیر آن رابطه معناداری مشاهده نمیشود این نگرش مخالف در میان برخی از مقامات تصمیمگیری نیز مشاهده میشود.
عوامل خانوادگی موثرترند
شواهد به دست آمده حکایت از این دارد که تراکم دانشآموزان در کلاس اثری معنادار بر معدل نمرات و نمرۀ ریاضی آنها ندارد. در مقابل، منابع خانواده اثری مهم بر کیفیت تحصیلی فرزندان میگذارد. مثلاً وجود پدر در خانواده، تحصیلات والدین، درآمد خانواده و تغذیه با شیر مادر اثر مثبت بر کیفیت آموزش دارد و فقدان پدر به دلیل فوت و بُعد خانوار دارای اثر منفی هستند.
ایده اساسی تأثیر اندازه کلاس و تراکم دانشآموزان بر کیفیت تحصیل بر این باور استوار است که اطرافیان بر رفتار و عملکرد افراد تاثیرگذارند این موضوع را که با اثر همتایان شناخته میشود به دو طریق میتوان تفسیر کرد به گونهای که به نتایج متفاوت نیز میتوان رسید به طور کلی بحث بیانگر این است که هر چه دانشآموزان بیشتری در یک فضای معین تجمع یابند به میزان بیشتری نیز از آثار مثبت تعامل با یکدیگر برخوردار میشوند در سوی دیگر این استدلال مطرح است که ازدحام بیشتر در یک محیط آموزشی اثر منفی بر کیفیت آموزشی میگذارد، در حالی که دیدگاه اول از کلاس متراکمتر و دیدگاه دوم از تراکم کمتر دانشآموزان برای دستیابی به بازدهی بالاتر آموزش حمایت میکند، جبهه سوم نیز وجود دارد که هرگونه رابطه میان اندازه کلاس و عملکرد تحصیلی را منکر میشود، شاید به این دلیل که در مجموع آثار مثبت و منفی اندازه کلاس اگر واقعا وجود داشته باشد همدیگر را خنثی میکنند البته این مناقشه را نمیتوان جز با دستیابی به شواهد تجربی حل کرد.
آنچه برای حل مسئله پیش رو در شهر تهران انجام شد، حاوی این یافته مهم است که تراکم دانشآموزان هیچ اثر معناداری بر عملکرد تحصیلی آنها ندارد شاید در نگاه اول از دید معلمان کلاس متراکمتر کار را برای آنها سخت میکند اما بر اساس این یافتهها باید اذعان داشت که این موضوع خللی در یادگیری دانشآموزان ایجاد نمیکند بنابراین شواهد به دست آمده در این پژوهش را نیز باید به مجموعه مطالعاتی اضافه کرد که مدعی عدم وجود ارتباط بین دو متغیر مذکورند.
خانواده مهمتر از تراکم کلاس درس!
به عبارت دیگر اندازه کلاس به منزله یکی از منابع مدرسه، عاملی تعیین کننده در وضعیت آموزشی نیست در مقابل منابع خانواده اهمیت بسیار دارد براین اساس شاید بهتر باشد برای پیشرفت تحصیلی دانشآموزان در زمینه خانوادگی آنها بیشتر تمرکز صورت گیرد و با کنترل عوامل تعیین کننده وضعیت اقتصادی، اجتماعی خانوادهها و والدین به بهبود کیفیت آموزشی کمک کرد.
از جمله این اقدامات میتوان افزایش درآمد خانواده، سطح بالاتر تحصیلات والدین و کوچک نگهداشتن جمعیت خانوار نام برد. زمینهسازی برای ارتقای کیفیت آموزشی را باید در محیط دیگری و با ابزارهایی جز آنچه در اختیار نهادهای آموزشی است فراهم کرد بنابراین سیاستهای اقتصادی معطوف به رشد درآمد سرانه و همچنین تحت پوشش یاران قرار دادن آموزش بیش از گذشته به منظور تشویق افراد برای دستیابی به سطوح بالاتری تحصیلات مهمترین توصیه کاربردی است.
پایان/