خبرنگار اجتماعی ، مسعود کبیری عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش و مدیر داده پردازی مطالعات تیمز و پرلز در برنامه تلویزیونی پرسشگر با موضوع چالشهای باسوادی دانشآموزان درباره مفهوم سواد گفت: در حوزه سواد یا کیفیت آموزش باید به چندین بود توجه شود، اول آن که مولفههای زندگی بهتر تا چه اندازه دست یافتنی است؟ استاندارد آموزشی یکی از همین ابعاد است که باید به آن توجه شود، عدالت آموزشی نیز یکی دیگر از اینهاست.
وی ادامه داد: تا چند سال گذشته عدالت آموزشی به مفهوم خوب نوشتن و خواندن و رسیدن به میانگین دانش آموزانی بود که بتوانند به توانمندی خوب خواندن و نوشتن دست پیدا کنند، اما اکنون رسیدن تکتک دانشآموزان به این مفهوم مد نظر است، در سال 2005 بحث "آموزش برای همه" مطرح بود اما اکنون بحث "آموزش باکیفیت" مطرح است.
سنگاپور سردمدار کیفیت آموزشی
کبیری با بیان اینکه آموزش و پرورش ما برای افزایش نرخ پوشش تحصیلی دانشآموزان تلاش بسیاری نموده است، گفت: بسیاری از کشورها نظیر سنگاپور که سردمدار کیفیت آموزشی در دنیا است به لحاظ میانگین کیفیت عملکرد جزو اولینهاست اما در حوزه عدالت آموزشی سنگاپور یکی از بدترین کشورهای دنیاست فاصله بین افراد به لحاظ یادگیری به شدت متفاوت است و این نشان میدهد که لزوما نمیتوان با در نظر گرفتن یک بعد، آموزش و پرورش کشورها را نگاه کنیم.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش ادامه داد: نکته بعد که شاید بیشتر در حوزه آموزش عالی و فنی و حرفهای مطرح است این است که آیا دانشآموزان با چیزهایی که به آنها یاد میدهیم میتوانند در عمل کار کنند یا باید به کلاسها و دورههای تکمیلی در بیرون بروند؟
ارزشیابی توصیفی دانشآموزان را بیسواد کرد؟!
کبیری درباره برخی نظرات مبنی بر آنکه روش ارزشیابی توصیفی موجب شده تا دانشآموزان بیسوادتر شوند، گفت: شاید این تعبیر سختی باشد که بگوییم ارزشیابی توصیفی بچهها را بیسوادتر میکند، یک مولفه به تنهایی نمیتواند تعیین کننده کیفیت آموزشی باشد باید توجه کنیم قبل از ارزشیابی توصیفی چه اتفاقی میافتاد و بعد از آن چگونه شده است.
وی ادامه داد: قبل از ارزشیابی توصیفی میتوانستیم با برآوردی به عنوان مثال بگوییم که 10 درصد از بچهها افت می گکردند، اما الان در ارزشیابی توصیفی این 10 درصد تا پایه ششم بالا میآیند و در آنجا یک آزمون و امتحانی برگزار میشود و وارد پایههای بعدی میشوند اتفاقی که رخ میدهد این است که اگر برخی به تکرار پایه نیاز داشتند و این اتفاق برایشان نیفتاد، بار تراکمیاش به پایههای بالاتر میرود و عدهای هنوز مجهز به مهارتهای پایه اولیه نیستند.
افت 30 نمرهای دانشآموزان در آزمون تیمز و پرلز
کبیری درباره آزمونهای بینالمللی تیمز و پرلز و منحنی بهتر یا بدتر شدن وضعیت آموزشی ما در مقایسه با دنیا گفت: اخرین آزمون 2015 برگزار شد نتایج نشان میدهد عملکرد در درس ریاضی در حد قبل است ولی در مهارت علوم و خواندن کاهش شدید 30 نمرهای دارد اما نمیتوان خیلی راحت آن را به ارزشیابی توصیفی ربط داد کتابها و برنامههای درسی و ساختار نظام آموزشی تغییر نموده است.
کشورهای منطقه از ایران جلوترند
عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش ادامه داد: مثلا نتایج نشان میدهد اگر میانگین نمره این آزمون 500 باشد، میانگین نمره ایران هم پایه چهارم و هم پایه هشتم حدود 430 است حدود 70 کشور در این آزمون شرکت میکنند و درس ریاضی، علوم و سواد خواندن را میسنجد. در درس علوم پایه هشتم میانگین مان به 477 رسیده بود که در سال 2015 به 450 کاهش یافت. دو نکته وجود دارد اول آنکه همیشه در منطقهای قرار داریم که عملکردمان به میانگین نمیرسد. دوم آنکه در نسبت کشورهای منطقه، اول نیستیم و بسیاری کشورهای منطقه از ما بهترند که کمی نگران کننده است.
وی در پاسخ به اینکه آیا اصلا تیمز و پرلز ملاک خوبی است و باید در این آزمونها شرکت کنیم یا خیر گفت: بحث اینکه باید برویم یا خیر را خود کشور تصمیم میگیرد. البته یکسری ملاکها را برای اسناد بالادستی تعریف کردهایم. در ایران 1404 این چشم انداز دیده شده که باید کشور اول منطقه باشیم، خب از کجا میتوان آن را دریافت؟ البته نمیتوان هم به قطعیت گفت حتما تیمز بهترین روش سنجش و استناد است، تیمز هم اشکالاتی دارد ولی مسئله این است که اگر قرار باشد همه کشورها با یک ملاک سنجیده شوند آزمونی مانند تیمز لازم است.
وی ادامه داد: مطالعات دیگری نیز در جهان انجام میشود که حوزههایی چون سواد شهروندی، فناوری و... را میسنجد. همه اینها یک روش شناسی دارند.
کبیری با بیان اینکه شکی نیست که ارزشیابی توصیفی تغییر رویکردی ایجاد کرده و در آشنایی معلمان با حوزههای مختلف سنجش تاثیر داشته است،گفت: اما اجرای آن در سطح کشور با خوشبینی که در ابتدای آن تصور میشد همراه نبود.
ایران کمترین زمان آموزش در دوره ابتدایی را دارد
وی ادامه داد: ایده های بسیاری برای بچهها داریم، ایمنی، امنیت و... بر اساس تحقیقات انجام شده ایران از جمله کشورهایی است که کمترین زمان آموزش در دوره ابتدایی را دارد، کودکان ایرانی در یک سال تحصیلی به طور متوسط در دوره ابتدایی645 ساعت در مدرسه حضور دارند. در حالی که استاندارد یونسکو 1000 ساعت در 200 روز آموزشی است.
وی با بیان اینکه ما امسال که تعطیلی مدارس بر اثر آلودگی هوا در تهران نداشتیم بچه ها خوشبینانه 165 روز به مدرسه میروند،گفت: در حقیقت در 7.5 ماه که بچهها به مدرسه میروند انتظارات زیادی داریم. در سند تحول بچه ها باید 925 ساعت آموزش ببینند اما بسیار کمتر از این مقدار است. کیفیت آموزش دستخوش تغییر است و از هر سه دانش آموزی که در دوره ابتدایی اختیار داریم یک نفر به حداقل استانداردهای ما نمیرسد یعنی خواندن و نوشتن و یا چهارعمل اصلی را بطور کامل بلد نیست.
پایان/