فلسفه سياسى انقلاب اسلامى ايران, با فلسفه سياسى امام(س) پيوندى ناگسستنى دارد; چرا كه اصول و آئين سياسى اش بر آرإ و انديشه هاى امام مبتنى است . قوام اين نظام سياسى به دوام انديشه هاى سياسى امام بازمى گردد . اينكه گفته مى شود;اين انقلاب, بى نام خمينى در هيچ كجاى جهان شناخته شده نمى باشد(1) ,به اين دليل است كه محتواى اين انقلاب, انديشه هاى اصيل و محكم امام است. بدين جهت, هرگاه محصول بنيادين اين انقلاب (كه به رهبرى امام خمينى(س) به پيروزى رسيده است; يعنى جمهورى اسلامى, از خصوصيات و ويژگيهاى اصلى و ماهيتى اش جدا گردد, در آن صورت, انقلاب از محتواى ذاتى و اساسى اش تهى شده است. براى اينكه معيار درست و واقعى داشته باشيم و از طريق آن, به سنجش و تطبيق بپردازيم, صحيح ترين راه و منطقى ترين روش, بازخوانى و تدوين دقيق انديشه هاى امام از بدو تا ختم است. در يك نگاه كلى, اصول و آئين زير, (2) نماد اساسى فلسفه سياسى امام است; كه به نحوى محتواى بنيادين انقلاب اسلامى و چارچوب عملى سيستم سياسى - جمهورى اسلامى نيز به شمار مى رود