خبرنگار اجتماعی ؛ به تمام مشکلات و پیچیدگیهای آموزش وپرورش از درجا زدن در کیفیت تحصیل تا مشکلات متعدد معلمان و دانشآموزان که بارها از آن شنیدهایم باید، مشکلات خبرنگاران این حوزه را هم اضافه کرد، موضوعی که تا به امروز کمتر به آن پرداخته شده است.
در حالیکه رسانهها، کنندگان مخاطبان وسیع این وزارتخانه است و در برابر مشکلات و خواستههای آنها مسئول است و باید آنها را از مسئولان مربوطه پیگیری کنند اما کار اطلاعرسانی در آموزش وپرورش هم همانند وضعیت مدارس دولتی، اوضاع مناسبی ندارد و با مشکلات خاص خود همراه است، آنهم به دلیل عملکرد همیشه ضعیف این وزارتخانه در جریان اطلاعرسانی!
فرقی نمیکند در کدام دوره باشد، افراد مدعی آشنایی با ماهیت خبر و اهمیت رسانه در روابط عمومی آموزش وپرورش حضور داشته باشند یا افرادی که ادعایی ندارند، جریان اطلاعرسانی و پاسخگویی در برابر مشکلات مدارس و معلمان همیشه لنگ است.
اما کافی است بحرانی پیش بیاید مثلا مدرسهای آتش بگیرد، دانشآموزی زیر آوار دیوار فرسوده مدرسه جان ببازد یا اصلا همین اتفاق اخیر پخش آهنگ مبتذل در مدارس باشد، همین اتفاقات کافی است تا جریان اطلاعرسانی را در آموزشوپرورش دچار تزلزل کند.
معمول است که اساساً پس از هر بحران و حادثهای، سازمانها با برگزاری یک نشست خبری بلافاصله اطلاعرسانی دقیق در این رابطه انجام میدهند تا اخبار مختلف و گاه در تضاد با یکدیگر منتشر نشود اما شیوه کار در آموزش وپرورش دقیقا برعکس است و با هر بحرانی، سکوت گزینه نخست میشود و همین سکوت و عدم اطلاعرسانی به موقع و دقیق، باعث متلاطم شدن بیشتر فضا و دادمن زدن به برخی اخبار نادرست و شایعات میشود.
مثلا در همین اتفاق اخیر پخش آهنگ جنتلمن در مدارس که اتفاقا با حاشیههای بسیاری برای آموزش و پرورش همراه و به اصطلاح برای این وزارتخانه گران تمام شد چرا یک نشست خبری برای پاسخگویی به سؤالات رسانهها به منظور روشن شدن ابعاد ماجرا و ارائه اطلاعات صحیح به افکار عمومی جامعه برگزار نشد؟! آیا همین تأییدی براین نیست که مسئولان آموزش و پرورش در مواقع بحرانی به جای پاسخگویی در قبال افکار عمومی ترجیح میدهند سکوت کنند یا توپ را به زمین وزیر پرتاب کنند تا او به تنهایی پاسخگو باشد.
البته برخی مدارس و معلمان با ابتکار عمل و خلاقیتی که داشتند، وارد عرصه شده و در مقابل این جریان، کلیپهای زیبایی از همخوانی دانشآموزان با آهنگهای زیبا و پرمعنا را در مدرسه به نمایش گذاشتند تا علاوه بر حمایت از آموزش وپرورش نشان دهند که موسیقیهای خوب و پرمحتوا، چگونه میتواند نشاط و هیجان سالم را بین دانشآموزان ایجاد کند.
مشاوران آموزش وپرورش هم که در وادی دیگری سیر میکنند، وادی که نه از مسیر مشکلات معلمان و مدارس میگذرد نه خواستههای خانوادهها!
شاید همین رفتارها و سیاسی دیدن وزارتخانهای که وظیفه اصلی آن تعلیم و تربیت است و هر طور نگاه میکنیم سیاست ارتباطی با وظایف تخصصی آن ندارد باعث شده است تا صدای معلمان و دانشآموزان و خواستههای اصلی آنها به حاشیه برود و حاشیهها جای متن بنشیند.
در دوره گذشته روابط عمومی آموزش وپرورش هم که اتفاقا بر عملکرد حرفهایشان مصر بودند نیز عملاً اتفاقی در این عرصه رخ نداد جز برخی ظواهر از جمله استودیو الفبا که با وجود اما و اگرهای بسیار درباره نحوه عملکرد آن در دوره فعلی نیز به فعالیت خود ادامه میدهد آن هم به این شکل که دعوت گزینشی از خبرنگاران به حذف کامل آنها تغییر صورت داده است و حالا نشستهای خبری مسئولان آموزش وپرورش بسیار محدود شده و آنها به استودیو الفبا میروند تا به جای پاسخ به سؤالات رسانهها که اغلب سؤالات مخاطبان این وزارتخانه بزرگ است، پاسخگوی سؤالات روابط عمومی آموزش وپرورش باشند!! تا جریان اطلاعرسانی کاملا کانالیزه و هدایت شده آنگونه که آموزش و پرورش تمایل دارد، پیش رود!
به هر حال جریان اطلاعرسانی در آموزش وپرورش همانند سایر بخشهای آن دچار مشکلات و ضعفهای مشهودی است و خدا نکند حادثهای در مدارس رخ دهد که آن وقت است قطعا به دلیل انفعال در کار اطلاعرسانی این موضوع تبدیل به چیزی شبیه بحران خواهد شد.
همزمان با روز روابط عمومی یادآور میشویم، آموزشوپرورش نیاز به تغییر در شیوههای اطلاعرسانی خود دارد؛ دوران پاسخ به رسانه فقط برای ارائه گزارشهای کمی آن هم فقط از عملکرد موفق مسئولان این حوزه که البته کمتر نشانهای از این موفقیت را در مدارس مشاهده میکنیم به پایان رسیده است و باید این واقعیت را پذیرفت.
کانالیزه کردن اطلاعات و همراهی با چند رسانه نه تنها به سود آموزشوپرورش نخواهد بود چرا که هر رسانه، مخاطبان خاص خود را دارد و بیپاسخ ماندن مشکلات معلمان و دانشآموزان و انتشار اخبار صرفا آنگونه که آموزشوپرورش تمایل دارد بدون انعکاس مشکلات و صحبتهای مخاطبان آن که معلمان و دانشآموزان و اولیای آنها هستند، اوضاع را برای این وزارتخانه بحرانیتر خواهد کرد.
در پایان تذکر این نکته ضروریست که در مواقع بحرانی و اتفاقاتی که ممکن است به مذاق مسئولان خوش نیاید بیش از هر زمان دیگری، پاسخگویی در برابر رسانهها و افکارعمومی جامعه نیاز است!
پایان/