در عصر زند مناسبات ايران و عثماني بيشتر جنبة سياسي داشت اگر چه ارتباط بازرگاني را نيز نميتوان ناديده گرفت. مرزهاي طولاني مشترك بين دو كشور، اختلافات سياسي بر سر اشغال برخي مناطق مرزي – كه اغلب متقابلاً صورت ميگرفت- و گاه جانبداري از برخي اعراب مرزنشين از جانب يكي از دو كشور، وجود اماكن مقدسه شيعيان در خاك عثماني و علاقة شيعيان ايران به زيارت ايران اماكن و بالاخره راه تجاري ايران به بازار تجارت جهاني از طريق عثماني به طور كلي موضوع اصلي ارتباط دولت ايران و دولت عثماني را تشكيل ميداد. زماني به دليل برخي از اين موارد و گاه به علت تشديد يكي از آنها روابط ايران و عثماني شكل ديگر به خود ميگرفت.
البته راه زميني و تاريخي تجارت ايران به مركز مهم بازار وقت يعني حلب از خاك عثماني ميگذشت و اين راه نسبت به ساير راهها كوتاهتر بود. با اين همه تجار ايراني هفته ها و ماهها در كشور عثماني به سر ميبردند تا بتوانند كالاهاي خود را در مراكز تجاري وقت در نواحي غرب عثماني عرضه كنند، البته غير از مخارج راه و هزينه حمل و نقل، گاه ميبايستي عوارض سنگيني نيز بپردازند همچنين زوار ايراني نيز گاه از پرداخت عوارض معاف نبودند. افزون برآن ايرانيان مسافر مورد آزار عثمانيان قرار ميگرفتند كه گاه تلفاتي نيز به همراه داشت همچنين عوامل ديگري نيز بر مناسبات ايران و عثماني تأثير ميگذارد.
در زمان كريم خان اعراب بني كعب كه در ساحل راست اروند رود ساكن بودند و از تعديات والي بغداد به ستوه آمده بودند به سرداري شيخ سليمان از اروند رود گذشته و در ناحيه فلاحيه خوزستان ساكن شدند. هنگاميكه كريم خان مشغول انتظام امور غرب ايران بود شيخ سليمان چند زورق فراهم آورد و مدخل اروند رود را در خليج فارس بر روي مسافران و كشتيهاي تجاري بست و به ويژه براي ابزار مخالفت با والي بغداد و حاكم بصره كشتيهاي عثماني را در دهنه رود توقيف كرد.