خبرنگار اجتماعی ، در هفتههای اخیر، بخشی از صحبتهای مدیرعامل صندوق ذخیره فرهنگیان بازتابهای زیادی را در جامعه فرهنگیان داشته و واکنشهای مختلفی را به همراه داشت.
مدیرعامل صندوق ذخیره فرهنگیان در سخنان خود در جمع مدیران ارشد آموزش و پرورش شهر تهران گفته بود " فرهنگیان ماهانه پولی معادل یک پرس غذا را به موسسه پرداخت میکنند! درست است که جمع آن طی سنوات خدمت عدد بالایی میشود اما باید گفت این پول به صورت یکجا در صندوق نبوده بلکه طی 24 سال واریز شده است، با آن کار شده و سودش توزیع شده است."
این صحبتها در شرایطی مطرح میشود که فرهنگیان اما و اگرهای بسیاری را نسبت به شفافیت عملکرد صندوق و عدم کارایی آن برای این قشر و مفید بودن صندوق و شرکتهای زیرمجموعه صرفا برای مدیران و اعضای هیئت مدیره آن مطرح میکنند.
در همین رابطه حجتالله بنیادی پژوهشگر حوزه آموزش وپرورش در یادداشتی میگوید: صندوق ذخیره فرهنگیان و سرمایه عظیم فرهنگیان فرصت بسیار خوبی برای کمک به معیشت و رفاه فرهنگیان بوده و هست. با تغییرات اساسی در ساز و کار انتخاب هیئت مدیره ، نظارت بر عملکرد شرکتهای تابع و هدایت سرمایهگذاری به سوی شرکتها و صنایعی که منافع مستقیم و غیرمستقیم آنها برای فرهنگیان باشد، میتوان گامهای مؤثری در زمینه بهبود شرایط رفاهی معلمان برداشت.
مشروح این یادداشت را در ادامه میخوانید:
" مدیرعامل صندوق ذخیره فرهنگیان در توجیه عملکرد صندوق ذخیره بیان داشته است " فرهنگیان ماهانه پولی معادل یک پرس غذا را به موسسه پرداخت میکنند".
بیان این سخن از زبان فردی که باید امانتدار، مدافع و شریک خوب و منصفی برای منافع مادی و معنوی قشر فرهیخته فرهنگیان و اعضای صندوق ذخیره باشد جای تأمل فروان دارد و این که هدف از بیان این حرف تکریم فرهنگیان بوده یا ناچیز جلوهدادن سهم واریزی فرهنگیان به صندوق ذخیره نیازمند توضیح خود ایشان است.
مطابق مقرراتی که برای اعضای صندوق ابلاغ شده است، هر یک از اعضای صندوق باید بین سه تا پنج درصد از حقوق خود را به عنوان حق عضویت به صندوق ذخیره واریز کنند. بر مبنای آمار اعلام شده از طرف مسئولان آموزش و پرورش، میانگین حقوق فرهنگیان در سال (97) دو میلیون و 700 هزارتومان بوده است. اگر سهم واریزی هر یک از اعضا را همان سه درصد فرض کنیم، سه درصد این مبلغ، 81 هزار تومان میشود. در سال 98 نیز اگر میانگین حقوق فرهنگیان به سه میلیون و 200 هزار تومان افزایش یابد سه درصد آن 96 هزار تومان میشود.
اما سوالاتی که نیازمند توضیح مدیر عامل صندوق و رئیس و اعضای هیئت امناء است:
مدیر عامل صندوق با چه منطق محاسباتی هزینه یک پرس غذا را 81 هزار تومان (در سال 97 ) و نود و شش هزاز تومان (در سال 98) بدست آوردهاند؟
چند درصد فرهنگیان و چند درصد مردم کشور توان پرداخت این مبلغ را برای یک پرس غذا دارند؟ و یک معلم چگونه باید با حقوقی معادل 34 پرس غذای مدیر عامل صندوق، زندگی خود و خانوادهاش را اداره کند؟
آیا مدیر عاملی که هزینه یک پرس غذای او 96 هزار تومان است، بهترین گزینه برای مدیریت بر پس انداز و سرمایه یک عمر معلمان است؟
اگر هزینه یک پرس غذا 96 هزار تومان است، با چه منطق محاسباتی به یک معلم که منطقاً دارای خانواده و هزینههای مهم دیگری جز تغذیه است، فقط هزینه 34 پرس از 90 پرسی که یک نفر در ماه نیاز دارد به عنوان حقوق ماهیانه پرداخت میشود؟
حال که مدیر عامل صندوق ذخیره در دنیایی زندگی میکند که هزینه یک پرس غذا 96 هزار تومان می گردد، از ایشان درخواست میشود، حداقل ساز و کارهای استخدام در شرکتهای زیرمجموعه صندوق ذخیره را طوری طراحی کنند که فرزندان فرهنگیان با دریافت حقوقی معادل هزینه غذای ماهیانه برای یک نفر (با منطق محاسباتی ایشان بیش از هشت و نیم میلیون تومان در ماه) بتوانند استخدام شوند.
اگر منطق محاسبات مالی، سرمایه گذاری، هزینههای مدیریتی و شاخصهای پرداخت حقوق به کارکنان شرکتهای زیر مجموعه، صندوق ذخیره بدین صورت باشد، باید منتظر آیندهای تلختر از آنچه تا کنون بر سر صندوق آمده باشیم.
سخنان مدیر عامل و دیگر مدافعان عملکرد صندوق ذخیره که نشانگر شیوه تفکر اقتصادی وزارت آموزش و پرورش و نگرش به معیشت و رفاه معلمان است، آنقدر با واقعیت زندگی معلمان فاصله دارد که امید بستن به وعدههای رنگانگ مدیر عامل صندق ذخیره را بسیار سخت میکند.
صندوق ذخیره فرهنگیان و سرمایه عظیم فرهنگیان فرصت بسیار خوبی برای کمک به معیشت و رفاه فرهنگیان بوده و هست. با تغییرات اساسی در ساز و کار انتخاب هیئت مدیره ، نظارت بر عملکرد شرکتهای تابع و هدایت سرمایهگذاری به سوی شرکتها و صنایعی که منافع مستقیم و غیرمستقیم آنها برای فرهنگیان باشد، میتوان گامهای مؤثری در زمینه بهبود شرایط رفاهی معلمان برداشت.
صندوق ذخیره نه تنها در زمان بازنشستگی باید تسهیلات و شرایط مناسبی را برای فرهنگیان تدارک کند، بلکه در زمان اشتعال نیز باید تسهیلات و امکانات رفاهی مناسبی برای آنان ایجاد کند حداقل تسهیلاتی که مدیریت صحیح سرمایههای فرهنگیان در صندوق ذخیره میتواند ایجاد کند، بر ایجاد فروشگاههای زنجیرهای همچون اتکا برای فرهنگیان با تخفیف مناسب، ساخت و در اختیار قرار دادن سوئیت، آپارتمانهایی و واحدهای اقامتی متناسب با شأن فرهنگیان گرانقدر با قیمت و تخفیف مناسب جهت سفرهای نوروزی و تابستان آنان است.
سرمایهگذاری صحیح در صندوق هم میتواند منجر به ایجاد اشتغال برای فرزندان فرهنگیان شود و هم خدمات شایستهای را به آنان ارائه کند آنچه معلمان نسبت به آن معترض هستند شیوه سرمایهگذاری و مدیریت صندوق ذخیره است، مدیریتی که به جای تمرکز بر پاسخگویی به خواستهها و نیازهای رفاهی معلمان، به دنبال تأسیس شرکتهای پتروشیمی، نیروگاهی و ماشین سازی و .. است که عموماً بررسی ارزش سرمایهای آنها، قدرت نقدشوندگی و عملکرد آنها دارای پیچیدگی و ابهام فراوان است.
ناگفته نماند صندوق ذخیره هم اکنون نیز شرکتهایی تحت عنوان رفاهی همانند لیزینگ فرهنگیان و بیمه معلم را تأسیس نموده است، ولی مسئله مهم این است که عموماً معلمان بهره چندانی از خدمات و تسهیلات این شرکتها ندارند و عملکرد این شرکتها در هالهای از ابهام قرار دارد.
پایان