خبرنگار اجتماعی ؛ با نگاهی به آمار داوطلبان کنکور امسال کاملاً مشخص میشود که همچنان رقابت دانشآموزان در رشته تجربی، سخت و نفسگیر پیش میرود و در سوی مقابل، رشتههای ریاضی و انسانی جذابیتی برای داوطلبان ندارد اما اگر بخواهیم سرمنشأ این ماجرا را جستوجو کنیم بازهم به معضل دیرین تب گرایش به پزشک شدن، درآمد و جایگاه اجتماعی این شغل در جامعه میرسیم!
به این آمار توجه کنید، در کنکور سال 98 یک میلیون و 118 هزار و 793 داوطلب به رقابت پرداختند که از این تعداد در گروه علوم ریاضی و فنی تعداد 164 هزار و 278 داوطلب، در گروه علوم تجربی 637 هزار و 94 داوطلب و در گروه علوم انسانی 282 هزار و 151 داوطلب حضور داشتند! یعنی تقریباً حدود 4 برابر داوطلبان رشته ریاضی در گروه تجربی رقابت میکنند!
داوطلبان رشته تجربی رویای پزشک، دندانپزشک و داروساز شدن را در ذهن خود میپرورانند و اگر موفق نشوند، سراغ رشته های کمتر محبوب مانند فیزیوتراپی میروند از سوی دیگر داوطلبان این رشته میتوانند رشتههایی مانند حسابداری و مدیریت را نیز انتخاب کنند بنابراین با یک تیر دو نشان میزنند.
از سوی دیگر در مسیر کامیابی در کنکور و ورود به دانشگاه نیز پولهای کلانی از سوی خانوادهها هزینه میشود که سطح توانایی مالی خانواده معیار و ملاک این هزینههاست یعنی در مناطق جنوبی شهر ممکن است این رقم در نهایت به یک یا دو میلیون تومان برسد اما در مناطق مرفهنشین قبولی در کنکور گاه 50 تا 60 میلیون تومان هم آب میخورد.
مسیری که هماکنون در مرحله ورود به دانشگاهها شاهد آن هستیم یعنی صف طویل داوطلبان برای رقابت بر سر رشتههای مجموعه پزشکی، در دوران مدرسه نیز برای انتخاب رشته تحصیلی مشهود است و دانشآموزان بسیاری داوطلب انتخاب رشته تجربی هستند اما این وضعیت با امکانات و ظرفیتهای در اختیار آموزشوپرورش تناسبی ندارد!
چندی قبل بود که مسعود شکوهی؛ مدیرکل امور تربیتی و مشاوره وزارت آموزش وپرورش اعلام کرد که برای هدایت تحصیلی و انتخاب رشته دانشآموزان ملاک اصلی عملکرد درسی دانشآموزان در پایههای هفتم، هشتم و نهم است اما در عین حال به خانوادهها گفت که نمره یکی از ابزارهای انتخاب رشته است و سایر مولفهها نیز در انتخاب رشته تحصیلی سهم بسزایی دارند.
نمره ملاک مناسبی برای انتخاب رشته موفق نیست
اما محمد تماشا؛ مشاور مدارس درباره انتخاب رشته تحصیلی دانشآموزان و ملاک قرار گرفتن نمره در گفتوگو با تسنیم معتقد است که اساساً نمره ملاک مناسبی برای انتخاب رشته تحصیلی نیست و اینکه واحد مشاوره وزارت آموزش و پرورش بعد از مدتها به این نکته معترف است که ملاک هدایت تحصیلی نمرات پایههای تحصیلی هفتم، هشتم و نهم است یک گام به جلو است گرچه مشاوران مدارس در همان سال نخست که هدایت تحصیلی بدین شیوه اجرا شد بارها به مسئولین مربوطه تذکر دادند که نمره ملاک مناسبی نیست و این اصلاً رویهای درستی نیست در واقع اگر به شیوهنامه هدایت تحصیلی رجوع و همان شیوهنامه به درستی اعمال شود، بهترین روش هدایت تحصیلی خواهد بود، یعنی نتایج بررسیهای مشاورهای و نمرات دانشآموزان میتواند مناسبترین راه برای انتخاب رشته تحصیلی دانشآموز باشد اما در عمل فعلاً فقط نمرات درسی است که تعیینکننده رشته تحصیلی یک دانشآموز پایه نهمی محسوب میشود.
اوضاع کاغذ و انصراف از چاپ فرم شماره 6 هدایت تحصیلی!
اگرچه برای انتخاب رشته دانشآموزان در کنار نمرات درسی، نتایج بررسیهای مشاورهای که در طول سال توسط مشاوران مدرسه انجام شده است، لحاظ میشود اما در نهایت نمرات درسی سه سال دوره متوسطه اول، ملاک اصلی برای انتخاب رشته تحصیلی است و نظرات مشاوران فقط در حد توصیه اس.
تماشا به همین نکته اشاره میکند و میگوید: فرم شماره 6 که نتایج بررسیهای مشاورهای در آن درج شده، فرمی است که در هدایت دانشآموز به یک رشته هیچ نقشی ندارد حتی به جرات میتوان گفت نه برای مشاور و نه دانشآموز حتی وسیله تشخیص هم محسوب نمیشود، اینکه گفته میشود دانشآموزان این فرم را مطالعه کنند عملاً موضوعیتی ندارد حتی برخی مدارس سال گذشته این فرم را چاپ نکردند چون بیفایده بود امسال که اوضاع کاغذ اینگونه شده فکر میکنم بسیاری از مدارس از چاپ آن صرفنظر کنند.
این مشاور عنوان میکند: احتمالاً استدلال واحد مشاوره برای مطالعه این فرم آن است که دانشآموز به علائق و استعدادهای خود پی ببرد و نزدیکترین رشته به علائق و استعداد خود را شناسایی کند که این بسیار مطلوب است اما زمانی این امر معنا دارد که دانشآموز حد نصاب نمره لازم را در خصوص یک رشته قبلاً کسب کرده باشد یعنی اگر دانشآموزی نمره لازم را برای رشتهای کسب نکرده باشد عملاً بحث در مورد علائق و استعداد بیمعنا میشود به تعبیری این فرم صرفاً جهت اطلاع صادر میشود و الزام قانونی ندارد و متاسفانه این موضوع کار را برای مشاوران مدارس سخت میکند یعنی مشاوران مدارس یک سال برای موضوعی وقت میگذارند که نه تنها کاربری ندارد حتی قدرت تشخیصی هم ندارد.
دستهبندی کردن دانشآموزان براساس نمره برای آموزشوپرورش راحتتر است
او در واکنش به این پرسش ما که "آیا ملاک قرار گرفتن نمرات درسی برای انتخاب رشته تحصیلی بیشتر به نفع دانشآموزان است یا نتایج بررسیهای مشاورهای" میگوید: هر دو! اما لحاظ فرم شماره 6 بیشتر به نفع دانشآموز خواهد بود و آموزش و پرورش با حذف این فرم کار را برای خودش راحت نموده است چرا که دستهبندی کردن دانشآموزان بر اساس نمرات بسیار سادهتر از دستهبندی کردن بر اساس علائق و استعداد است بنابراین آموزش وپرورش این گزینه را انتخاب نموده است، مثلاً میگوید دانشآموزی که نمره ریاضی 14 بگیرد و علوم 13، میتواند به رشته ریاضی برود، این کار خیلی پیچیدهای نیست چون متغیرهای زیادی نداریم و تراز نمرات هم خرداد مشخص میشود و به همین راحتی میتوان دانشآموزان را در رشتهها جا داد حال اینکه دانشآموزی دوست دارد در آن رشته باشد یا نه موضوع دیگری است.
موضوع دیگری که از سوی برخی خانوادهها و دانشآموزان مطرح میشود میزان روایی و دقیق بودن آزمونهای مشاورهای است که از دانشآموزان گرفته میشود تا براساس آن انتخاب رشته دانشآموز انجام شود.
تماشا در همین رابطه میگوید: اینکه آموزش و پرورش چنین ادعایی دارد که آزمونهایش دقیق است باید با دیده تردید به آن نگریست اگر این بررسیها دقیق است چرا در هدایت تحصیلی لحاظ نمیشود، کافی است با مشاوران مدارس صحبتی داشته باشید از اشکالات فراوانی که این آزمونها و بررسیها دارند برای شما حکایتها خواهند گفت نکته این است که باید این بررسیها در سنوات مختلفی مورد ارزیابی قرار بگیرد و آموزش و پرورش هم مدعی است که در پایه هفتم و هشتم آزمونهایی را برگزار میکند گرچه این آزمونها عمومیت ندارند ولی با فرض درست بودن این ادعا مسئولین محترم بفرمایند در کجای فرم شماره 6 یا فرم شماره 7 این بررسیها منظور شده است؟ یعنی با فرض برگزاری این آزمونها هیچ اثری از این آزمونها را حتی در فرم شماره 6 شاهد نیستیم.
این مشاور عنوان میکند: نکتهای که همیشه مغفول واقع شده است این است که آموزش و پرورش فقط بر روی دقت آزمونهای خود تاکید دارد در حالی که در هر آزمونی علاوه بر خود آزمون نحوه اجرای آن هم نقش مهمی دارد، وقتی آزمون در یک سامانه پر اشکال برگزار میشود با دقیقترین آزمونها هم نمیتوان چنین ادعایی که آموزش و پرورش دارد را داشت گرچه برخی به خود این آزمونها هم ایرادت اساسی دارند مثلاً تا سال گذشته ملاکی که بتواند رشته تجربی را بسنجد در آزمون لحاظ نشده بود که امسال سوالاتی در این خصوص در آزمون گنجانده شده است بنابراین از نظر بنده این آزمونها فاقد اعتبار و روایی کافی است.
آماری که از شکست هدایت تحصیلی میگوید!
او متذکر میشود: امسال اولین ورودی نظام آموزشی جدید "6.3.3" در کنکور شرکت کردهاند، چهار سال قبل برای نخستین بار با روشی که امروز مرسوم است دانشآموزان را به رشتهها هدایت کردهایم، پس حق داریم بر اساس آماری که از کنکور سراسری سال جاری برگزار شده است استناد بیاوریم اگر به آمار و ارقام نگاهی داشته باشیم میتوانیم کارآمدی انتخاب رشتهای که آموزش و پرورش در چهار سال گذشته تعقیب نموده است را بسنجیم، طبق آنچه در جراید درج شده 47 درصد از دانشآموزان در رشته تجربی در کنکور شرکت کردهاند یعنی نزدیک به نصفی از کل دانشآموزان کنکوری، داوطلب رشته تجربی بودند رقمی معادل 637 هزار نفر و در مقابل 12 درصد رشته ریاضی، 20 درصد رشته انسانی، 12 درصد رشته زبان و 7 درصد هم رشته هنر، این آمار به گویا ترین شکل میگوید که شیوه هدایت تحصیلی کاملاً طرحی شکست خورده است و نتوانسته است بحران عدم توازن رشتهای را بر طرف کند.
تماشا معتقد است که هدف هدایت تحصیلی ایجاد توازن رشتهای است حال سوال این است که این چه توازنی است که نصفی از کل دانشآموزان به رشته تجربی رفتهاند و از حدود یک میلیون 300 هزار نفر شرکت کننده فقط 164 هزار نفر به رشته ریاضی رفتهاند یعنی حتی کمتر از شرکت کنندگان رشته زبان! اینها سوالاتی است که مسئولان آموزش و پرورش باید پاسخگو باشند که در چهار سال گذشته برای سامان بخشی به وضعیت بحرانی هدایت تحصیلی دانشآموزان چه کار کردهاند؟
در سالهای اخیر گرایش دانشآموزان برای ورود به رشتههای فنیوحرفهای با توجه به بازار اشتغال آن افزایش یافته است و از این فرصت میتوان به عنوان ظرفیتی برای هدایت تحصیلی دانشآموزان و کاهش تب رشته تجربی بهره جست اما آیا با توجه به محدودیت در امکانات که این روزها هنرستانها با آن دست به گریبان هستند، از ظرفیت هنرستانها برای این مسئله استفاده شده است؟
در این رابطه تماشا میگوید: این روزها هنرستانها با اقبال بیشتری مواجه هستند ولی ما در آن قسمت هم مشکلات زیادی داریم که مسئولان به آن واقف هستند از طرفی مشاوران هم به پررنگ شدن هنرستانها در نظر اولیا و دانشآموزان نقش موثری داشتهاند اما موضوع این است که ما بر اساس تقاضایی که برای رشتههای مختلف داریم، ظرفیت کافی برای هنرستانها نداریم خارج از اینکه مشکلات فراوانی هم در سر راه بچههای هنرستانی وجود دارد اما به نظر یکی از مناسبترین راهها برای کنترل بحران هدایت تحصیلی، تقویت هنرستانهاست.
پایان/