فرض ما براي محاسبة يكنواخت بودن چگالي بار ابر بود كه با تصوير كوانتمي اتم توافق ندارد . در نظرية كوانتمي بيشينه چگالي احتمال مربوط به شعاع معيني مطابق با اولين مدار بور بوده كه براي شعاعهاي بزرگتر افت مي كند . محاسبة كامل قطبش پذيري مولكولي براي اتم هيدروژن 68/1 است . در صورتيكه معادلة ( 4 ـ 7 ) مقدار cm3 378/0 را ارائه مي دهد . علت بزرگتر بودن مقدار قطبش پذيري توسط نظرية
كو انتمي امكان پذير است ، زيرا در اين مدل خارجي ترين مناطق چگالي احتمال ابر مربوط است به الكتروني كه به طور ضعيف به هستة ما در مقيد است . بنابراين تعداد كم الكترون د راين ناخيه نسبت به آنهايي كه نزديك به هستة هستند ، مشاركت بيشتري را درقطبش پذيري دارند .
قطبش پذيري مولكولي
با اعمال يك ميدان ، قطبش ماده قطبي به دو صورت مي تواند تغيير كند :
الف ) اگر ميدان باعث جابجايي اتمها X تغيير فاصله بين آنها شود و گشتاور دو قطبي مولكول را تغيير مي دهد اين عمل را قطبش پذيري اتمي مي خوانيم و با نمايش مي دهيم .
ب ) اگر كل مولكول حول محور تقارن خود چرخش كند ، بطوريكه دو قطبي آن با ميدان هم امتداد شود اين را قطبش جهتي مي نامند ، و با نمايش مي دهند .
قطبش بين لايه اي :
در يك بلور واقعي هميشه در عمل نقصهاي زيادي از قبيلي جاهاي شبكه اي تهي ، مراكز ناخالصي ، جابجاييها و … وجود دارد . حاملهاي بار آزاد ، كه تحت تأثير ميدان اعمال شده در بلور جابجا مي شوند ، ممكن است توسط يك نقص به دام بيفتند و يا روي هم انباشته شوند . و اين اثر منجر به ايجاد انباشتگي موضعي بار مي شود كه تصوير خودش را بر روي يك الكترود القاء مي كند و گشتاور دو قطبي بدست
مي دهد . و اين قطبش دو بلور بنا مي كند كه قطبش بين لايه اي ناميده مي شد و آن را با نشان مي دهيم